نویسنده مدیر

خلاصه متنی سی دی سوخت

استاد امین ابتدای صحبت‌ها در سی دی سوخت می‌گویند: روزی از یکی از دوستانشان که مشکلی داشته است می‌پرسند که آیا شما مشکل داشته‌اید با روزه گرفتن بدتر شده‌اید شاید شما توان لازم را نداشته‌اید او می‌گوید نه، من اصلاً روزه نگرفته‌ام.استاد می‌فرمایند پس حتماً روزه نگرفته‌اید بدتر شده‌اید. آقای مهندس مسئله روزه را در کنگره حل کرده‌اند ما باید توان خود را بسنجیم و بر مبنای آن روزه‌بگیریم که سنجش توان در مورد همه‌چیز صادق است، مثل فرمانده جنگ که می‌خواهد سربازانش را وارد میدان جنگ کند باید همه جوانب را در نظر بگیرد ازجمله شرایط و توانایی سربازان را و نباید به خاطر فرمانده بودن دچار غرور و منیت شده و همه‌چیز را خراب کند. گاهی مشورت با افراد باتجربه راه را آسان‌تر می‌کند. در مورد راهنما هم همین‌طور است که راهنما با اشتباه خودش لژیون را به سمت نابودی نبرد باید مرحله‌به‌مرحله تغییر ایجاد کنیم و کار‌ها را انجام بدهیم. همان‌طور که خداوند می‌فرماید برای انجام فرمان‌هایش مرحله‌به‌مرحله این کار را انجام می‌دهد تا انسان‌ها با شرایط هماهنگ شوند. این‌ها همه الگوهای ما هستند و خداوند درجایی دیگر می‌فرمایند که ما بیش از توان هرکس به او تکلیف نمی‌دهیم، پس یک معلم هم نباید بیشتر از توان دانش‌آموز به او تکلیف بدهد زیرا از انرژی او کم می‌شود. ما دو نوع انرژی‌داریم، انرژی ساختار و انرژی موجی، اگر ما یک ساختمان را در نظر بگیریم قدرت ساختمان، حجم، فضا، قیمت و استحکام آن می‌شود انرژی ساختار ساختمان و ظرفیت ساختمان، ضد زلزله بودن آن، تعداد ساکنین و... می‌شود انرژی جنبشی یا موجی که انرژی جنبشی باعث رونق می‌شود. اگر کسی آگاه باشد می‌داند که نباید از انرژی پتانسیل استفاده کند مگر در موارد خیلی ضروری ما باید انرژی به وجود بیاوریم و قسمتی از آن را استفاده کنیم و مابقی را به انرژی ساختار اضافه کنیم تا انرژی ساختار قوی‌تر شود و به قول آقای اشکذری که گفتند روزی پسر تاجری از پدرش می‌پرسد که من از سود بخورم یا سرمایه؟ پدر می‌گویند از هیچ‌کدام، از دبه کردن! این قاعدهٔ تجارت است، این در مورد همه‌چیز صدق می‌کند. آقای مهندس می‌گوید مثلاً اگر ما در ماه رمضان دو هزار تومان داریم باید هزار تومان خرج کنیم و هزار تومان پس‌انداز کنیم، پس‌انداز یعنی تبدیل انرژی جنبشی به انرژی ساختار برای قوی‌تر شدن انرژی ساختار حتی در مورد کارهای خود باید از انرژی جنبشی که از کار ها به دست می‌آوریم استفاده کنیم و بقیه را ذخیره کنیم تا قوی‌تر شویم اما باید بدانیم که این انرژی جنبشی از خراب کردن و تخریب به وجود نیاید، برای مثال ما برای رفع بیکاری نباید درخت‌ها را قطع کنیم و شروع به درست کردن زغال کنیم تا چند نفر مشغول به کار شوند ما با شکستن پیمان و آسیب زدن به طبیعت برای مدت کوتاهی انرژی به دست می‌آوریم و اگر ما بیش‌ازحد توان از کسی چیزی را بخواهیم دچار سوخته شدن ساختار می‌شویم ما باید هر چیزی را اول از خودمان شروع کنیم که این را در جهان‌بینی یاد گرفته‌ایم همچنین نباید فکر کنیم که ما هر کاری را می‌توانیم انجام دهیم و با پذیرفتن همهٔ کار‌ها هیچ کاری را درست انجام ندهیم. پس باید با آموختن و بادانش انرژی جنبشی را بالا ببریم و به انرژی ساختار اضافه کنیم تا با شکست روبرو نشویم ما باید آرام‌آرام این کار را انجام دهیم تا به آرامش برسیم.   منبع وبسایت کنگره 60
ادامه مطلب...

وادی دوازدهم

همانگونه که در دستور جلسات قبلی نیز عنوان شد ، ۱۴ وادی کنگره ۶۰ نقش بسیار عظیمی در تغییر نگرش وجهان بینی ما به عهده دارند. یادگیری وادی ها و عمل به آنها ما را در مسیر جریان زندگی سالم ، با کمترین اسطکاک به پیش می برد . ۱۴ وادی یا قانون یا راه که برگرفته از کلام الله شریف می باشند باعث می شوند ما بهترین و سالم ترین نگرش را به هستی و خودمان و چگونگی زندگی و سیر در مراحل مختلف حیات را داشته باشیم . تا کنون ۱۱ وادی را پشت سر گذاشته ایم و این هفته نوبت وادی دوازدهم است .  . وادی دوازدهم به ما می گوید : در آخر امر ، امر اول اجرا می شود . از این وادی اینگونه برداشت می شود که امر اول یا نیت اولیه ما یا خواست اولیه ما یا تصویر ذهنی اولیه ما که می خواهیم برای رسیدن به آن حرکت کنیم ، در آخر امر بدست می آید ، یعنی بعد از اینکه حرکت کردیم و مراحل مختلف رسیدن به هدف و آیتم ها و پارامتر های متعدد نیازمند برای رسیدن به هدف را در عمل گذراندیم . مثلا اگر امر اول ما یا خواست اولیه یا نیت ما برداشت گندم باشد ، این مسئله ، یعنی گندم ، کی به دست ما می رسد ؟ زمانیکه حرکت کنیم ، زمین را آماده کنیم ، گندم را بکاریم و بعد در ادامه ، آبیاری و مراقبت کنیم و پس از گذشت حدود ۸ ماه گندم ها می رسند و باید آن ها را درو کنیم و در آخر امر به گندم می رسیم و صاحب گندم خواهیم بود . صاحب گندم بودن یا گندم داشتن یا به عبارتی امر اول ما در آخر امر بدست آمد . این مسئله یک قانون کلی است که در تمامی سطوح زندگی ما و هستی حکم فرماست . در فیزیک ، در شیمی ، در این بعد و در ابعاد دیگر ، همه جا این قانون کاربرد دارد و اگر آن را یاد بگیریم و به کاربرد آن توجه داشته باشیم در تمامی مراحل حیات به کارمان خواهد آمد . و اما مسئله خودمان ، یعنی اعتیاد و درمان آن . ببینیم کاربرد این قانون برای درمان اعتیاد چیست ؟ حتما متوجه شده اید . اگر ما بخواهیم اعتیادمان را درمان کنیم یا به عبارتی امر اول ما یا خواست اولیه یا نیت اولیه یا تصویر ذهنی ما رسیدن به نقطه ای باشد که در آن نقطه یا در آن روز مواد مصرف نکنیم ، اعتیاد نداشته باشیم و مثل انسان های سالم با چهره و تفکر و رفتار سالم به زندگیمان ادامه دهیم ، باید بدانیم که این خواست بلافاصله محقق نمی شود ، اگر می خواهیم اعتیادمان را درمان کنیم این مسئله یک شبه و الساعه اتفاق نمی افتد . می گویند خداوند باری تعالی دارای قدرتی است که به آن کن فیکون گفته می شود ، یعنی هر چیزی را بخواهد خلق می کند ، درجا خلق می کند ، البته آن خلق هم مراحل خاص خود را دارد ، اما در قالب ذهنی ما انسان ها آن خلق ، الساعه است یعنی بلافاصله اتفاق می افتد . انسان نیز در ذهن خود چنین قدرتی را دارد . یعنی ما هم در ذهنمان می توانیم هر چیزی را الساعه خلق کنیم . همین الان شما می توانید یک اتومبیل پرنده را در ذهنتان خلق کنید در حالی که سوار آن هستید و برفراز شهردر حال پروازید. خلق این تصویر در ذهن بلافاصله امکان پذیر است اما در عالم بیرون چی ؟ خیر در عالم بیرون چنین چیزی امکان پذیر نیست ، حداقل فعلا نیست . یک مثال دیگر ، اگر الان شما میل داشته باشد که برای ناهار یا شام خورش قورمه سبزی میل کنید ، می توانید همین الان تصویر ذهنی آن را خلق کنید ، اما اگر بخواهید آن را در عالم بیرون و به صورت واقعی داشته باشید باید حرکت کنید ، مواد اولیه آن را اگر ندارید تهیه کنید و مشغول آشپزی شوید و بعد از  دو سه ساعت قورمه سبزی شما آماده خواهد بود ، به عبارتی خواست اولیه شما یا امر اول شما در آخر امر بدست می آید . معمولا ما این قانون را در بسیاری از موارد رعایت می کنیم . اگر بخواهیم یک خانه یا یک ساختمان چند واحدی بسازیم ، می دانیم که مثلاً چند ماه یا یک سال طول می کشد و توقع نداریم که یک شبه یا یک هفته ای آماده شود ، اما به اعتیاد و درمان آن که می رسیم ، همین امروز می خواهیم موادمان را قطع کنیم و بلافاصله حالمان خوب شود . بر اساس این قانون یا وادی دوازدهم ، باید بگوییم که خیر چنین چیزی امکان پذیر نیست . اگر درمان اعتیاد و رسیدن به درمان و تعادل ، امر اول ما باشد، این امر در آخر امر بدست می آید . ببینیم امری که در جمله" آخر امر " به آن اشاره می شود چیست ؟ این امر یعنی اینکه شما باید بدانید که بر اساس پروتکل DST درمان اعتیاد یا صورت مسئله اعتیاد ، بیماری اعتیاد سه وجه یا مولفه دارد و یا یک مثلث دارد با اضلاع جسم ، روان و جهان بینی ، بیماری اعتیاد روی این سه بخش اثر مخرب گذاشته و آن ها را از تعادل خارج کرده است . درمان اعتیاد یا امر اول شما زمانی محقق می شود که اضلاع این مثلث به تعادل و سلامتی برسند . موضوع بعدی اینکه باید بپذیریم درمان اعتیاد یا به تعادل رساندن اضلاع این مثلث حداقل ۱۰ ماه زمان می خواهد . بدون در نظر گرفتن مسئله زمان ، برنامه ریزی ما به قول معروف  (۲ ریال ) هم ارزش نخواهد داشت . مسئله زمان بسیار مهم است . در قالب مسئله زمان است که عملیات تیپرینگ یا کاهش تدریجی و پله ای داروی ما یعنی اپیوم یا OT ( اپیوم تینکچر ) امکان پذیر خواهد بود و جسم و فیزیولوژی ما وسیستم تولید کننده مواد شبه افیونی ما ( سیستم ایکس ) را راه اندازی می شود. در قالب مسئله زمان است که آموزش های جهان بینی را پشت سر می گذاریم ، می آموزیم و عمل می کنیم و از جهان بینی مخرب و افیونی زمان اعتیاد خارج می شویم و بالاخره در قالب مسئله زمان است که روان ما یعنی مجموعه صور پنهان که تجلی آن، درچگونگی رفتار ما ، خود را به نمایش می گذارد ، در کنار جسم و جهان بینی به تعادل می رسد و از سلامت و تعادل کامل برخوردار خواهد بود . بنابراین امری که در جمله " آخر امر " به آن اشاره می شود ، یعنی مجموعه حرکت های ما در درمان اعتیاد که حداقل ۱۰ ماه زمان می برد . بعد از انجام صحیح این حرکت ها و انجام موفقیت آمیز سفر اول و بازسازی شهر وجودی یعنی جسم ، روان و جهان بینی ، روزی فرا می رسد که فرمان برای رهایی و آزادی صادر می شود . این فرمان به این راحتی ها صادر نمی شود ، از هفت خان رستم ، بایستی گذشته باشیم تا به این روز برسیم ، البته منظورمان ایجاد ترس و وحشت نیست ، بلکه کنایه از سختی و عظمت درمان اعتیاد است که البته در صورت انجام درست دستورات راهنما در طول دوره درمان ، این سختی نه تنها سخت و تلخ نیست بلکه بسیار سهل و شیرین نیز می شود . به هر حال در آخر امر ،آن روز فرا می رسد . روز رهایی و آزادی ، روزی که راهنمای ما ، ما را به شعبه آکادمی تهران می برد و در آنجا بعد از تکمیل فرم صدور فرمان قطع مصرف و اعلام رهایی ، مبتکر روش درمان تدریجی اعتیاد  و طراح پروتکل دی اس تی ( جناب مهندس دژاکام ) ما را از نزدیک می بیند و اگر به شرایط مطلوب رسیده باشیم ، می گوید : مبارک است. کاش می دانستیم که این جمله مبارک است ، چقدر مبارک است ، رهایی از اعتیاد ، رهایی از اهریمن و شیطان ، حقیقتاً مبارک است . شاید مبارک ترین روز زندگیمان باشد . اما کی به اینجا می رسیم ؟ در آخر امر، . در آخر امر، امر اول اجرا می شود. حال ببینیم بنیان کنگره ۶۰ جناب آقای مهندس دژاکام که طراح و نویسنده ساختارها و متون آموزشی کنگره ۶۰ هستند ، در وادی دوازدهم به چه مطالبی اشاره می نمایند :   وادی دوازدهم ، در آخر امر ، امر اول اجرا می شود. ( به قلم بنیان کنگره ۶۰ ) قدرت مطلق ، لحظه ای قبل از سرپیچی اهریمن از فرمان که ظاهراً روشنایی ها آبستن تاریکی بود و همه چیز برای یک انشعاب عظیم آماده بود ، فرمان داد تا ساکنین آسمان ها جمع شوند . در یک گردهمایی بزرگ ، قدرت مطلق ، اعلام کرد ؛ من قرار داده ام در جهان خاکی ، جانشینی . ساکنین : جه شخصی ، با چه اختیاراتی ؟ قدرت مطلق : آدم ! با اختیارات کامل بر سرنوشتش . ساکنین : ما که همیشه تو را ستایش می کنیم و از تو به پاکی و توانایی یاد می کنیم ، آیا قرار می دهی آنجا کسی را که تباهی و فساد کند و خونریزی نماید ؟ قدرت مطلق : من می دانم آنچه را که شما نمی دانید و بیاموخت آدم را کل نام ها و به ساکنین گفت ؛ اکنون خبر دهید مطالبی را که آدم می داند . ساکنین : ما نمی دانیم ، ما را هیچ دانشی جز آنچه تو آموخته ای نیست . قدرت مطلق به جانشین گفت : پس خبرده ایشان را به نام های آنان و به ساکنین گفت ؛ می توانید آنچه را که نمی دانید از جانشین سؤال کنید . ولوله ای در بین ساکنین آسمان ها افتاد . ساکنین از جانشین پرسیدند ؛ انسان چگونه خلقی است ؟ جانشین : انسان ؛ خلقی است که صور پنهان او مانند شما از آتش خلق شده ، ولی صورت ظاهر انسان که در جهان خاکی سکنا گزیده ، اینگونه آغاز شد . در ابتدا قدرت مطلق ، امواج را متراکم کرد و جهانی را به نام جهان خاکی، بنیاد نهاد که مجموعه آن از ستارگان و کهکشان ها تشکیل گردیده که به شمارش در نمی آید و از ذرات تشکیل دهنده جهان های خاکی ، مثل :کلسیم ، پتاسیم ، فسفر ، مس ، آهن و .... شهری را برای انسان بنا نهاد به نام جسم و یا کالبد خاکی و طبق یک فرآیند خاص ، مرا هم به این جهان خاکی ، اعزام و در این شهر یا جسم ، برای مدت محدود و از طرفی نامحدود ساکن کرد . ساکنین : جهان خاکی ، چگونه به وجود آمد ؟ جانشین : جهان خاکی از نظر ارتعاشات و طول موج ، کاملاً با جهانی که شما زندگی می کنید ، متفاوت است . به همین دلیل ، زمینیان به آسانی قادر به درک جهان یا جهان های شما نخواهند شد . قدرت مطلق برای خلق جهان خاکی از طریق القاء ، عشق را در ذرات و یا امواج ، دمید . در اثر قدرت شگفت انگیز عشق ، مقداری از امواج به هم نزدیک و متراکم شدند و هسته اولیه جهان خاکی را به وجود آورد و سپس ، گویی آن را مانند یک درخت در این جهان فعلی ما و شما کاشت ، درست مثل کاشت یک گردو که می توانیم  با موجود بودنِ سایر نیروها و مواد اولیه در زمین ، با فرآیندی خاص به میلیاردها میلیارد گردو برسیم . با کاشته شدن هسته اولیه جهان خاکی ، نیروهای تغییر و تبدیل به صورت خودکار، وارد عمل شدند و همانطوریکه هسته درخت گردو در زیر زمین ، شکافته می شود ، هسته اولیه جهان خاکی شکافته شد و جهان خاکی ، متولد گردید و سپس با طی میلیون ها میلیون ، تغییر و تبدیل به نقطه امروزی رسید و یک روز هم منهدم و به نقطه اولش ترخیص خواهد شد ، یعنی بازگشت به امواج ؛ ولی نکته مهم در این است که امواجی که جهان خاکی را به وجود آوردند و امواجی که از انهدام جهان خاکی به وجود می آیند ، هر دو یکی هستند ؛ اما از نقطه نظر دانش و آگاهی کاملاً با هم متفاوت هستند ؛ زیرا علم و آگاهی در نقطه باقی می ماند . نظر به اینکه مواد اولیه برای خلق جهان خاکی از جهان فعلی شما مهیا گردیده است ، نه برای شما و نه برای زمینیان ، قابل درک نیست . ساکنین : شما به عنوان یک انسان چه ویژگی هایی دارید ؟ جانشین : ما علم را آموخته ایم و در درون ما قرار گرفته و همین طور اکثر صفات قدرت مطلق در اندازه های کوچک در ما تعبیه شده است و ما بایستی با آموزش و تجربه ، آنها را از درون خود پیدا کنیم و اختیار کامل داریم تا سرنوشت خودمان را خودمان رقم بزنیم تا به مرحله ای برسیم که راه را از چاه تشخیص بدهیم . اگر به طرف ارزش ها حرکت کنیم : به آسایش و آرامش و یا شادی و شعف می رسیم و اگر به طرف ضد ارزش ها حرکت کنیم : به ناآرامی ، ترس ، اضطراب ، حقارت و سختی و عذاب رهنمون می گردیم . ساکنین : با این علم و این صفات و این اختیاری که شما دارید ، آیا فکر نمی کنید که احتمال فساد و خونریزی و تباهی در زمین بسیار است ؟ جانشین : آری ، حق با شماست ، خصوصاً وقتی که ما در بلد یا کالبد خاکی قرار می گیریم ، کلیه مطالب و خاطرات گذشته از جمله ، پیمانی که با قدرت مطلق بسته ایم و یا همین گردهمایی را به خاطر نمی آوریم ؛ اما در ضمیر نا خودآگاه و یا آرشیو و یا لوح محفوظ ، موجود است و از آن ، تأثیر پذیریم و زمانیکه هر انسانی به مرحله بالایی از دانش و معرفت و یا دانایی برسد و ظرفیت لازم را کسب کند ، او می تواند به اطلاعات گذشته آرشیو و یا ضمیر نا خودآگاه خودش واقف شود ، آنگاه خواهد فهمید که چگونه ، تمامی جهان ها در درون انسان قرار گرفته است . حق با شماست ، احتمال هر گونه فساد و خونریزی ، ظلم و ستم ، قطعا وجود دارد ؛ ولی نیک بدانید که قدرت مطلق به من آموخت که ... ( سکوت برقرار می شود ) ساکنین: ، که ، چه آموخت ؟ جانشین : آموخت که ؛ آخر امر ، امرِ اول اجرا می شود . ساکنین : آخر امر، امر اول اجرا می شود ؟ مفهوم این جمله چیست ؟ جانشین : در زمین برای رسیدن به اهداف ، بایستی زمان را در نظر داشت ، یعنی هر خواسته یا دستوری ، می تواند با گذست زمان به اجرا درآید . اگر خواسته یا دستور اولِ شما تولید گوجه فرنگی باشد ، شما بلافاصله ، صاحب گوجه فرنگی نخواهید شد ، بلکه بایستی بذر گوجه فرنگی را کاشت و مراقبت نمود تا در آخر امر با برداشت محصول ، شما صاحب گوجه فرنگی شوید . پس بایستی نظاره گر وقایع ، باشیم تا به آخر امر خلق انسان نزدیک شویم تا نتیجه ، مشخص گردد . ساکنین : شما گفتید زمان ، زمان در جهان خاکی چیست ؟ جانشین : هیچ چیز در جهان مادی در حال سکون نیست . همانطوریکه گفته شد : از تراکم امواج ، جهان خاکی به وجود آمد و نظر به اینکه امواج متحرک بودند ، مکانی هم که از آن ها به وجود آمد ، متحرک گردید و محلی را که مکان ، جولانگاه خود قرار داد ، فضا نامیده شد و از ترکیب مکان و فضا ، زمان به صورت : ۱-۲-۳ و... که قابل محاسبه است ، خود به خود ، زاییده شد ، البته شما که در بی زمانی ، ادامه حیات می دهید ، قادر به درک زمان و معجزه آن نیستید ؛ مگر با قرار گرفتن در جسم خاکی ، رهسپار آن دیار گردید . ساکنین : معجزه زمان چیست ؟ جانشین : این معجزه زمان است که به امواج ، فرصت داد که در طول زمان ، تغییر ماهیت دهند و از وجود آن ها : گازها ، مایعات و جامدات ، پدیدار گردند و گیاهان به وجود آیند و رشد کنند و متنوع و تکثیر گردند و ازدیاد یابند و لذت و ارزش بودن و حیات را درک نمایند و مراحل آموزش زمینی را که تجربه ای بس ارزشمند است ، طی نمایند . پس منتظریم تا آخر امر ، امر اول ، اجرا شود . بنابراین ، هم خلقت و هم فرد ، برای رسیدن به نتایج دلخواه ، بایستی زمان را با موفقیت ، سپری نماید و هیچ راهی برای حذف زمان ، وجود ندارد ؛ مگر اینکه از ظرف زمان ، خارج شویم و برای رسیدن به آخر امر ، بایستی از مراحل تغییر و تبدیل ، عبور کنیم تا به مرحله نتیجه یا ترخیص ، برسیم . البته در زمین ، سه نیروی القا احیا و تحرک یا حرکت نیز وجود دارد که ما را به نتایج دلخواه یا آخر امر، هدایت می کند.   منبع وبسایت کنگره 60
ادامه مطلب...

خلاصه ای از سی دی گردباد

آقای مهندس در این سی‌دی می‌فرمایند: به‌طورکلی جهان‌بینی که ما درس می‌دهیم یا جهان‌بینی که خداوند، بزرگان و پیامبران گفته‌اند، فقط به انسان می‌گوید که ای انسان خوبی خوبی و بدی بد است؛ همه می‌خواهند بگویند که اگر خوبی کنی، به خودت برمی‌گردد و اگر بدی کنی، آن هم به خودت برمی‌گردد و این حرف کاملاً درست است، چون سیستم یک سیستم حساب شده و بسیار دقیقی هست. تمام اجزای هستی در کنترل هستند و ما هم تحت کنترل هستیم، اگر حتی ذره‌ای کاری کنیم، به خود ما برمی‌گردد. در این سیستم خلقت هر کدام از ما نقشی داریم، نقش من چیست؟ اگر نقشمان را پیدا نکنیم، احساس آرامش نمی‌کنیم. ما چه زمانی می‌فهمیم که نقشی که داریم، نقش درست و خوبی است؟ هر وقت احساس آرامش کردید، یعنی در نقش و مسیر خودتان هستید. بعضی‌ها که نقش راستین و کار نیک انجام می‌دهند، عاقبت خوبی خواهند داشت. باید در هر کاری ببینیم که آخرش به کجا می‌رسد، مثلاً الآن که مواد مصرف می‌کنی و لذت می‌بری، آخرش به کجا می‌رسی؟ استاد می‌فرمایند: بعضی از گروه‌ها در مقابل تعقل، خرد جهانی و فرمان الهی ایستادگی می‌کنند و می‌خواهند، عقاید پوسیده خودشان را جایگزین کنند، آن‌ها محکوم به نابودی هستند و گردباد آن‌ها را در خود آن‌ها تبدیل به خاکستر و متلاشی خواهد کرد. یک مثلث را در نظر بگیرید، یک ضلع مثلث شامل آن‌هایی که باید بدانند، ضلع دیگر آن‌هایی که نخواهند دانست و قاعده آن مثلث فرمان و تقدیر است. ما در کنگره می‌گوییم که زمانش نرسیده یا اذن آن نرسیده است، یعنی فرمان آگاهی باید برسد، به خصوص برای آشنایی با صور پنهان باید فرمان برسد. در صور آشکار همه می‌توانند، کاری بکنند ولی در صور پنهان امکان‌پذیر نیست و کسی که فر ایزدی یعنی نشانی از خداوند دارد، می‌تواند خیلی از کارها را انجام دهد. ما باید قدر آنچه را که داریم، بدانیم و بهره تمام را از آن ببریم، یعنی نگاه مثبت داشته باشیم و شکرگزار باشیم. نعمت‌هایی که داریم، خیلی بیشتر از آن چیزهایی است که نداریم. همه چیز به آرامی می‌گذرد و خداوند چنین قرار داده است، چون اگر به سرعت بگذرد، زندگی زود تمام می‌شود. زندگی خیلی مهم است و باید زندگی را لمس کنید، از آن برخوردار باشید و به دیگران نیز کمک کنید تا آن‌ها هم از آن برخوردار شوند و به انسان‌های گرفتار شده در بند بیماری‌ها نیز کمک کنید. استاد می‌فرمایند: هر حرکتی که انجام می‌دهید، به آنچه دست می‌یابید، درست در راستای فرمانی است که دارید. نویسنده: راهنمای تازه‌واردین فاطمه همسفر محمد علی ویرایش و ارسال: همسفر محدثه لژیون ششم منبع وبسایت کنگره 60
ادامه مطلب...

OT یا اوپیوم تینکچر(شربت تریاک) چیست؟

ترکیبات شربت تریاک یا تنتور اپیوم : هر ماده محلول در الكل را تينكچر مي نامند. از آنجايي كه تریاک بـه راحتی در آب حل نمي شود براي توليد محلول ترياك لازم است تا آن را در الكـل حل كـرد. بنابراین شربت ترياك يا اپيوم تينكچر، حاوي حداقل 20 درصد الكل است. پس شربت تریاک همان تریاک محلول است که به صورت  مايع خوراكي بي بو، حاوي 10 ميلي گرم مورفين بدون آب، در هر ميلي ليتر است که از نوع بسیار مرغوب تریاک درست می شود و ناخالصی های آن به خصوص آلودگیهای میکروبی که صددرصد مضر و خطرناک هستند کاملا جدا و استریل می شوند و در نهایت این محلول به غلظت های استاندارد رسیده و قابل استفاده می گردد.
ترکیبات شربت تریاک یا تنتور اپیوم

ترکیبات شربت تریاک یا تنتور اپیوم

ترکیبات شربت تریاک یا تنتور اپیوم

  • شـربت تریاک را بـا مسـكن درد، اشتباه نگیرید. شـربت تريـاك در مقایسه با مسکن درد،  25 برابـر بيشـتر حاوی مـورفين اسـت و ممكن است در مصرف بيش از حـد، بسیار خطرناک باشد.
  • مصرف  دوز تجويز شده شربت ترياك را با استفاده از سرنگ، اندازه گيري و مديريت كنيد.
  • شربت تريـاك را در دمـاي اتـاق كنتـرل شـده  15 الی 30 درجه سانتیگراد نگهداري كنيد. شربت را در گرماي زياد و نور نگهداري نكنيد.
  • دارو ممكن است باعث خواب آلودگي شود بنابراین در استفاده از آن بـه هنگام رانندگي يا انجام ساير كارهايي كه نياز به هوشياري ذهنـي يـا همـاهنگي دارد باید احتیاط شود.
 
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی ۲۷ آذرماه ۱۴۰۱

نهمین جلسه از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کلینک شفای سبز به استادی مسافر محمد و نگهبانی مسافر کامران و دبیری مسافر نازی بادستور جلسه وادی یازدهم و تاثیر آن روی من روز یکشنبه مورخ ۲۷ /۹ /۱۴۰۱ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد خلاصه سخنان استاد وادی یازدهم می‌گوید چشمه های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر اقیانوس میرسند و دوتا ویژگی اصلی دارند یکی منابع آبی آن چشمه است واختلاف اون منابع با دهانه چشمه و اختلاف پتانسیل و باید بدانیم در زندگی و درمان اعتیاد به چه کار ما می آیند. این یک تمثیل از ما انسانهاست که هر کدام از ما انسانها مثل یک چشمه هستیم که میتوانیم تبدیل به یک رود شویم و آن رود میتواند خودش را به دریا وصل کند. آقای مهندس می‌گوید چشمه باید یک میزان آبی داشته باشد که آن آب از دهانه چشمه بیرون بریزد بجوشد و رود جاری شود. منابع آبی آن چشمه همان اطلاعات صحیحی است که سطح آگاهی یک انسان است که در درون خودش دارد. ما نسبت به آگاهی که داریم حرکت میکنیم. حتی خواسته های ما را آگاهی ما تعیین میکند. در درمان اعتیاد وقتی جسم درمان می‌شود تفکر واندیشه تغییر پیدا میکند. اگر اطلاعات صحیح باشد انسان به جوشش در می آید و اگر اطلاعات غلط باشد چشمه دیگر جوشان نیست و به نتیجه نمیرسد. در درمان اعتیاد به روش DST این قضیه فرق دارد اگر ما یک چشمه باشیم چون اطلاعات صحیح دریافت می‌کنیم سطح دانایمان تغییر میکند و طالب این هستیم که از اعتیاد خارج شویم. انرژی پتانسیل یعنی آن انرژی نهفته ای که در درون شی هست واین انرژی باید به حرکت تبدیل شود یعنی اگر اطلاعات ما صحیح باشد باعث می‌شود که ما به سمت درمان اعتیاد حرکت کنیم.
ادامه مطلب...

گزارش عملکرد کارگاه آموزشی یکشنبه ۲۰ آذرماه

هشتمین جلسه از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز به استادی مسافر مهراب، نگهبانی مسافر کامران و دبیری مسافر نازی با دستور جلسه *جهان بینی در ورزش* روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۱/۹/۲۰ راس ساعت ۱۸ آغاز بکار کرد. *خلاصه سخنان استاد* جهان بینی در تمام سطوح و هر کاری که‌ بخواهیم انجام بدهیم لازم و ضروری است که این مهم در ورزش هم وجود دارد. در ورزش مهم نیست که به چه مقامی می‌رسیم. باید توجه داشته باشیم اصل کار تفکر، اندیشه و جهان بینی است که در ورزش کردن وجود دارد. به خصوص برای ما که برای درمان عضو کنگره ۶۰ هستیم نیاز است که آداب و جهان بینی انجام آن کار را بدانیم. نقش ورزش در درمان اعتیاد یک نقش بسیار حیاتی و مکمل است. وقتی فعالیت جسم از یک سطحی بالا و بالاتر می رود تولید مواد شبه افیونی جسم مون هم بالاتر می‌رود. برای همین آقای مهندس به درستی فرموده اند کسانیکه‌ در سفر اول هستند بعد از گذشتن ۶ الی ۷ ماه از مدت سفر اولشان می‌توانند ورزش کنند. اما نه ورزش‌های سنگین. حالا چرا ورزش؟؟ وقتی که بخواهیم وارد دنیای جدیدی بشویم باید برای سلامت جسم مان به گونه ی دیگری عمل کنیم. زیرا این جسم ماست که تا آخرین لحظه حیات مان همراه ماست خصوصا مامصرف کنندگان مواد که در گذشته به این جسم تخریب‌های بسیاری وارد کرده ایم.
ادامه مطلب...

وادی یازدهم

چشمه­ های جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس می­رسند.

آنگاه که روشنایی آبستن تاریکی بود، اهریمن از فرمان سرپیچی کرد. گویی نقطه­ ای سیاه و تاریک از دل روشنایی ها زاده شد و حرکت خود را آرام و خزنده برای تاختن به جهان روشنایی­ ها آغاز کرد تا ظلمت و تاریکی را گسترش دهد و برتری خود را نسبت به انسان در مقابل قدرت مطلق، به اثبات برساند.

اهریمن، یاران و نیروهایی را در لامکان گرد آورد و گفت:

به انسان یک ویژگی داده شده که ما فاقد آن هستیم و ما برای اثبات شایستگی و برتری خود بایستی انسان را از طریق الهام و القاء، از سیر صعودیش منحرف نماییم.

ما فقط از طریق الهام و القاء می­توانیم او را به طرف ضدارزش­ها سوق دهیم؛ به عبارت دیگر، تنها می­توانیم از او دعوت کنیم، ما اجازۀ اقدام دیگری را نداریم چون اختیار انسان محترم شمرده شده ­است.

مطمئن باشید انسانهای زیادی به جرگۀ ما خواهند پیوست؛ زیرا انسان موجودی است با دو ویژگی، خوبی و بدی.

آنها موجوداتی حریص، زیانکار، ناسپاس و پنهان کنندۀ خدای خود هستند، مگر اندکی از آنها که عمل صالح انجام می­دهند و دیگران را به صبر و محبت توصیه می­کنند.

از آنجایی که قلمرو جهان مادی و جسم خاکی یا مادیات به انسانها داده شده، لذا کلیدی­ترین موضوع، ماده و مادیات است.

توجه داشته باشید به انسان هشداری هم بدین مضمون داده شده است:

 اگر بر مادیات سوار باشی نیمی از قدرت اهریمن را شکست داده­ای؛ اما اگر مادیات بر تو سوار باشد، بدان که صددرصد تو را شکست خواهد داد.

از اسب پیاده شدن، همانقدر مهم است که بخواهی بر اسب سوار شوی.

اهریمن این گونه ادامه داد:

انسانها با قوانینی بسیار مستحکم که از طرف قدرت مطلق اعلام گردیده، در حال زیستن و فراگیری هستند و نابودی این قوانین امکان­پذیر نیست؛ ولی تحریف و مخدوش کردن آنها میسّر است.

تعادل؛ قانون است ولی افراط و تفریط، خواست ما.

یورش آغاز گردید؛ بازار دروغ، کینه، دشمنی، خیانت، حسادت، ترس و اضطراب رواج یافت. خور و خواب، تولید مثل و لذت جویی، مال اندوزی، تصاحب سرزمین­های مختلف، حکم­فرمایی، جنگ و خونریزی توسط بشر بالا گرفت، گویی درب­های الهامات الهیِ آسمان به سبب نافرمانی بشر و نفوذ نیروهای اهریمنی بسته شد و قدرت در جسمیت، تحت فرمان نیروهای مخرب قرار گرفت و برای اینکه انسان را به سمت افکار خود سوق بدهند، برای آنها وسایل خوشی و لذتهای زودگذر گوناگونی را مهیا کردند.

در این شرایط؛ الهامات خیر و مثبتِ کمی ارسال می­شد و همۀ موجودات به خصوص انسان، بسیار در درد و رنج بودند. هر کس توان مالی و اندیشۀ بسیار داشت، می­توانست بماند و در نبود اینها شکست حتمی بود.

جدال برای بدست آوردن بود؛ برای نگهداری، چندان نیرو به خرج نمی­دادند. طوری بود که گویی اهریمن­ها در قلمرو الله شورش کرده­اند.

در این وضعیت؛ انگشت اهریمن به طرف خطرناکترین و مهلک­ترین موضوع نشانه رفت و تیر زهراگین خود را که مربوط به جادوی هفت رنگ بود رها نمود و جادوی هفت رنگ، چیزی نبود مگر خمر!

خمر به مفهوم حجاب، پرده یا پوشش است؛ یعنی آنچه که روی اندیشه، عقل و شخصیت انسان را بپوشاند، بطوریکه خوب را از بد و زشت را از زیبا و راست را از دروغ تشخیص ندهد.

مثل؛ تریاک، حشیش، کوکائین، مشروبات الکلی، گیاهان و قارچهای توهم­زا، و حتی افکار و اندیشه­های مسموم­ و مخرب، و در نهایت مواد مخربی که در آینده به دست بشر به صورت صنعتی ساخته خواهد شد که در خارج کردن انسان از حالت تعادل، نقش بسزائی خواهد داشت که تحت نامهای مجاز و غیرمجاز ارائه خواهند شد.

در این هنگام اهریمن از این میان، وجود گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش را که یکی از مفیدترین و شفابخش­ترین و مهمترین گیاهان دارویی بود، مطرح کرد و گفت:

اگر این گیاه در دست حکیم حاذق باشد، شفاست و حیات است و اگر به دست مردم عادی باشد، زهریست شیرین و به ظاهر گوارا!

و دوباره گفت:

این گیاه را و همینطور سایر مواد را در میان مردان، زنان، پیران و جوانان نیرومند و سالم، به بهانۀ سرخوشی و رسیدن سریع به محدودی از خواسته­هایشان هدیه کنید و دعوت به استفاده کنید تا جنگاورترین و متفکرترین و زیباترین انسانها را تبدیل به ترسوترین و بدبخت­ترین و زشت­ترین انسانها گرداند.

فرمان اهریمن اجرا شد و در طی هزاران سال، انواع خمر گسترش یافت و مردان و زنان و پیران و جوانان بسیاری را به اعماق تاریکی­ها سپرد.

در این شرایط اهریمن لبخندی زد و گفت:

مرحلۀ دوم خمر را اجرا کنید!

ناگاه یکی از متخصصین از میان جمع متخصصین دانشمند با کمال نادانی گفت؛ من از عصارۀ تریاک ماده­ای را کشف کرده­ام که برای درمان اعتیاد به تریاک مفید است. بلافاصله دیگران باور کردند و هروئین پا به عرصۀ حیات گذاشت که دهها بار مخرب­تر از تریاک و هر نوع مواد اعتیادآور دیگر بود که تا آن زمان شناخته شده بود.

باز اهریمن لبخندی زهراگین زد و گفت:

مرحله یا فاز سوم را آغاز نمائید!

اینبار خطرناک­ترین و مهلک­ترین مواد خمر صنعتی را در آزمایشگاههای علمی تولید کنید و تحت نام و پوشش داروهای مفید و شفابخش و نیروزا مثل اکستازی، شیشه و ... به جوامع مختلف سرازیر نمائید تا پول فراوانی برای خودتان و قتل و جنایت و دیوانگی و فساد را برای بشریت به ارمغان بیاورد. زود باشید، شروع کنید!

حال ای عزیز، اگر این موضوع را واقعیت مسلم بگیریم، باز هم حقیقت جای دیگر و چیز دیگر و هدف دیگری است؛ زیرا خداوند، حکیم و دانا و تواناست و خود تدبیر می­کند و او وجود نیروهای تخریبی و انسانهای پلید و اهریمنی را برای وجود هستی به عنوان یک نیروی مکمل، لازم دانسته تا انسان به درجه­ای از فهم برسد و با استفاده از عقل سلیم به جایگاهی برسد تا بداند کدام کار درست و کدام کار غلط است و توان اجرای عمل سالم را نیز داشته باشد.

بنابراین ما برای خروج از ظلمت و این جهنم، هیچ راهی نداریم؛ مگر اینکه به ریسمان الهی چنگ بزنیم، که اصل ریسمان الهی، محترم شمردن و اجرای فرامین و قوانین اوست. این قوانین به گونه­ای است که از بدوی­ترین تا   متمدن­ترین و از بی­دین­ترین تا دیندارترین مردمان، همه و همه آنها را قبول دارند، چون کاملاً پسندیده و عقلانی هستند.

قوانین چه می­گویند؟:

می­گویند؛ دروغ نگو، دزدی نکن، خودبین مباش، ربا نخور، گمان بد مبر،   رشوه نخور، عیب جو نباش، کم­فروشی نکن، ترش­روی مباش، فساد نکن،   مواد مخدر مصرف نکن، پیمان­شکن مباش، خیانت نکن، حق را ناحق نکن، عدالت خواه باش، مهربان باش، به درماندگان کمک کن، تفکر کن و تعقل کن.

حال اگر هر فردی در هر دین و مذهبی، تمام مراسم آئینی و ظاهری دین خود را به جا آورد؛ ولی قوانین ذکر شده را محترم نشمارد و اجرا نکند، بی­دین­ترین فرد و از پیروان اهریمن خواهد بود.

بنابراین اجرای قوانین توسط انسان شرایطی را برای او به وجود می­آورد تا در بهترین حالت، به زیستن ادامه دهد.

و امّا تاکنون ده وادی را پشت سر گذاشته­ایم که تمامی آنها برگرفته از قوانین می­باشند و قادر هستند ما را از ظلمت خارج کنند تا به طرف نور حرکت کنیم.

وادی اول؛ با تفکر ساختارها آغاز می­گردد، وادی دوم ... و وادی دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، که آموختیم برای تغییر صفت گذشته، تنها یک راه وجود دارد و آن هم تهذیب اخلاق و یا پالایش به مفهوم تزکیه می­باشد.

برای انجام این مهم یا تزکیه؛ تفکر سالم، ایمان سالم، عمل سالم، حس سالم، عقل سالم و عشق سالم همراه با آموزش و تجربۀ مفید لازم است که به آرامی همۀ این موارد را در طول زمان فرا می­گیریم.

در وادی یازدهم؛ قانون چشمه­های جوشان و رودهای خروشان که همه به بحر و اقیانوس می­رسند، مطرح می­گردد.

چنانچه وادی­های گذشته و موارد فوق­الذکر را به انجام رسانده باشیم و یا به انجام برسانیم، قطعاً تبدیل به چشمه­ای جوشان و سپس رودی خروشان      می­گردیم و اگر جام ما در شروع وادی اول، خالی و یا هم اکنون نیمه پر باشد، عاقبت با تلاش و کوشش خودمان و با تزکیۀ لازم و امیدواری به زندگی پُر خواهد شد.

اکنون برای اینکه شرایط و چگونگی تبدیل شدن انسان به چشمۀ جوشان را مطرح کنیم، چشمه­های جوشان طبیعت را الگو قرار می­دهیم و آنها را بررسی می­کنیم.

یک چشمۀ جوشان، بایستی دو ویژگی داشته باشد:

  1.  منابع آب ذخیره شده.
  2.  اختلاف ارتفاع یا اختلاف پتانسیلِ منابع آبی با دهانۀ خروجی چشمه به منظور ایجاد فشار برای جوشش چشمه.

بنابراین انسان هم برای اینکه تبدیل به چشمۀ جوشان گردد، همانند چشمۀ آب، نیاز به دو ویژگی دارد.

  1.  منابع اطلاعاتی صحیح در مسیر دانایی.
  2.  اختلاف پتانسیل درونی و بیرونی برای کسب انرژی.

در مورد منابع اطلاعاتی صحیح برای رسیدن به دانایی، تاکنون به قدر کفایت در وادی­ها و جزوۀ یک و دویِ جهان­بینی بحث کرده­ایم و امّا در مورد اختلاف پتانسیل یا اختلاف ارتفاع، کمی توضیح می­دهیم:

انرژی پتانسیل؛ مربوط به اختلاف ارتفاع است، به همین دلیل منابع آب را در ارتفاع قرار می­دهند تا انرژی پتانسیل فراهم شود و آب با فشار از لوله­ها خارج گردد.

به انرژی یا قدرتی که باعث می­شود آب با فشار از لوله خارج گردد، انرژی پتانسیل گفته می­شود.

بهرحال برای انسان هم می­توان این انرژی پتانسیل را به گونه ­ای دیگر توصیف کرد تا موضوع را متوجه شویم، زیرا ما شدیداً به این نیرو نیاز داریم.

اگر انسان از نظر درونی و بیرونی جایگاه خود را به طرف ارزش­ها تغییر بدهد و صعود کند، در او ایجاد انرژی می­نماید که این انرژی بستگی به تغییر جایگاه دارد؛ مثل فردی دیپلمه که در دانشگاه قبول می­شود، یا ورزشکاری که در مسابقات قهرمان می­شود، یا کودکی که صاحب دوچرخه می­شود و یا بیماری که پس از سالها بیماری به درمان می­رسد.

این موضوع یکی از شاهکارهای کسب انرژی برای انسان است که بلافاصله پاداش خود را از کارهای خوب می­گیرد.

برای نمونه فردی که یکصد کیلوگرم وزن دارد و اقدام به کاهش وزن می­کند، اگر پس از گذشت یک ماه موفق شود مثلاً سه کیلوگرم از وزن خود را کاهش دهد، این عملِ کاهش وزن در او ایجاد انرژی پتانسیل می­کند که باعث بوجود آمدن قدرت و اعتماد به نفس زیادی در شخص می­گردد.

پس از گذشت زمانی نسبتاً کوتاه اگر شخص اقدامات کاهش وزن خود را متوقف کند، این انرژی ذخیره شده به اتمام می­رسد؛ بنابراین عملیات کاهش وزن بایستی تا زمانیکه شخص به وزن مطلوب می­رسد ادامه داشته باشد، البته کاهش بایستی در طول زمانِ مطلوب و به آرامی انجام پذیرد.

حال اگر شخص دست از تلاش بردارد و به وزن گذشته برگشت نماید، اختلاف پتانسیل را از بین برده و این مسئله باعث ایجاد غم و اندوه و عدم اعتماد به نفس در او می­گردد و یا مثل شخصی که در یک سیستم، فردی عادی است و موقعی که یک مسئولیت کوچک به او داده می­شود، بلافاصله جایگاه او از حالت سکون تغییر می­کند که باعث ایجاد اختلاف پتانسیل در جایگاه درونی و بیرونی او می­شود که سبب شادی یا کسب لذت در او می­گردد.

این موضوع از مسئولیتهای کوچک تا مراتب خیلی بالا ادامه دارد؛ بهمین دلیل در کنگره می­گویند هر کس خدمت کند حالش خوب می­شود، بخصوص خدمت داوطلبانه که تغییر جایگاه را به ارمغان می­آورد.

این خدمت ممکن است از جارو کردن و شستن زمین آغاز گردد و به مراتبِ بالاتر برسد. وقتی که کسی خدمت می­کند؛ دیگران برای او ارزش قائل هستند، دوستش دارند و این سبب ایجاد انرژی در او می­گردد.

بنابراین برای چشمۀ جوشان شدن؛ بایستی مرتباً با حرکتهای سالم، ایجاد اختلاف پتانسیل نمود تا انرژی لازم برای ادامه، مهیا گردد.

همانطوریکه گفته شد انرژی پتانسیل در انسان در اثر تغییر جایگاه و یا به زبان فیزیک، تغییر ارتفاع به وجود می­آید؛ اگر این تغییر جایگاه به طرف ارزش­ها و یا بالا باشد باعث صعود می­گردد و انرژی پتانسیل مثبت را به وجود می­آورد که در انسان باعث ایجاد لذت و کسب آرامش می­گردد و اگر به طرف ضدارزش­ها و یا پائین باشد، مثل مصرف الکل و مواد مخدر، دزدی، رشوه خواری، خراب کردن حال دیگران و ... باز هم برای فرد در اثر ایجاد اختلاف ارتفاع به طرف پائین و یا تغییر جایگاه انرژی پتانسیل، انرژی از نوع منفی مهیا می­گردد که باعث ایجاد لذتی می­شود که معمولاً با دلهره همراه است.

اگرچه این انرژی را انرژی منفی اطلاق می­کنیم، ولی بهرحال انرژی، انرژی می­باشد؛ ولی چون در نهایت این انرژی باعث تخریب خود فرد می­گردد آن را انرژی منفی نامیده­ایم، مانند نارنجکی که اول پوستۀ خودش را قطعه قطعه می­نماید و بعد دیگران را، و در نتیجه، انرژی منفی در دراز مدت، شخص را به باتلاق و یا گنداب هدایت می­کند.

انرژی منفی معمولاً از طریق تخریب خود و یا دیگران و یا به عبارتی از طریق سرقت به وجود می­آید.

مثل کسی که حق و یا حقوق و یا اموال و یا حال دیگران را سرقت می­نماید و یا انرژی ذخیره شدۀ خود را از طریق مصرف مواد مخدر و یا ناامیدی و ناله کردن، زد و بند، سرقت، ربا خواری و رشوه خواری به دست می­آورد و یا فردی که با خراب کردن و یا گرفتن حال دیگران، کسب انرژی می­نماید.

بنابراین هر کس؛ با تدبیر و یا بدون تدبیر، با عقل و یا بدون عقل، با عشق و یا بدون عشق، با ایمان و یا بدون ایمان، با تفکر و یا بدون تفکر، با حس درون و یا با حس بیرون، هر چند کوچک، گویی مانند چشمۀ آب عمل می­کند که این موضوع مربوط به خواسته­ ها و مراتب نفس شخص می­باشد.

یکی چشمه­ای خشک و خنثی، یکی چشمه­ای با آب زلال و یکی چشمه­ای با آب گندیده و دیگری چشمه­ای با آب زهراگین.

بنابراین خلقت؛ وجود نیروی منفی و ظلمت را برای ایجاد انرژی پتانسیل به عنوان یک نیروی مکمل، لازم دانسته و هر کس و یا هر نفس، خود اختیار کامل دارد تا انتخاب کند؛ زشتی را یا زیبایی را، بدی را یا نیکی را، کژی را یا    راستی را، حقارت را یا سرفرازی را، ترس را یا شجاعت را، عشق را یا نفرت را و در نهایت دوزخ را یا فردوس را.

بنابراین گویی قانون اصلی خلقت به زبان بی زبانی چنین بیان می­کند:

کسانی که همیشه در حال بازپرداخت آنچه که دریافت نموده­اند هستند، چه مادی و چه معنوی (حداقل زکات آن)؛ همیشه مانند چشمه­ای زلال و سرشار از انرژی و شادی و شعف هستند و کسانی که هر چه دریافت می­نمایند، درعوض هیچ گونه پرداختی ندارند و همه چیز را برای خود و یا خانوادۀ خود می­خواهند، گویی تبدیل به شوره­زار یا کویری می­شوند که هیچ گونه روئیدنی در آن نمی­روید و همیشه در گرمای کویر منتظر طوفان­های شن می­باشند، چون گیاهی نکاشته­اند که از طوفان شن جلوگیری نماید.

همانگونه که چشمه­ها منابع آبی بسیار متفاوتی دارند؛ انسانها هم دقیقاً دارای مراتب دانایی گوناگونی هستند و ما بایستی با دریافت دانش و آگاهی لازم و پیروی از قوانین، مرتباً منابع ذخیره شدۀ درون خود را زیاد و با حرکت­ها و جهش­های لازم، ایجاد انرژی نماییم تا تبدیل به چشمه­ای جوشان گردیم.

حال برمی­گردیم به رود خروشان:

همانگونه که چشمه ثابت است؛ ولی منابع آبی چشمه بایستی جاری گردد و پس از طی مسافتهای زیاد و عبور از مناطق صعب­العبور مثل کوهها، دره­ها، صحراها و بیابانها و شکافتن آنها، خود را به بحر و اقیانوس برساند و اگر چشمه، قدرت جوشش لازم را نداشته باشد، رود جاری شده از آن پس از طی مسافتی، بدون قدرت لازم و بی­پشتوانه می­شود و به یک باتلاق منتهی می­گردد، انسان هم به همین گونه است.

انسان بایستی منابع اطلاعاتی را مرتباً دریافت کند و هیچ گاه نبایستی دریافت او متوقف گردد و با ایجاد حرکت­های آرام، جهش­های لازم برای کسب انرژی را به وجود آورد تا در مسیر زندگیِ بهتر، یعنی همان صراط مستقیم حرکت نماید.

جسم انسان هم از دیدگاهی مانند چشمه ثابت است؛ اما اندیشه و روح و روان او و آنچه او به وجود می­آورد و یا از خود اثر می­گذارد، دائماً در حرکت و پرواز می­باشد.

رود خروشان می­داند که بستر او یا مسیر حرکت او هموار نیست و موانع عظیمی در سر راه او قرار دارد؛ ولی او پروایی در سر ندارد، با تلاش از کوهها و دره­های مخوف عبور می­کند و تمامی سنگها و قلوه­سنگها را کنار می­زند و یا دور می­زند و به سیر خود ادامه می­دهد.

انسان هم بایستی بداند که هرگز مسیر او هموار نیست؛ چیزی که مهم است، خواست و تفکر سالم اوست و با این خواست و تفکر سالم خود، بایستی بداند که با حرکت سالم، اگر چشمۀ وجودی او خالی و یا نیمه پر باشد، با حس سالم و عقل سالم و عشق سالم، عاقبت پر خواهد شد و به مسیر خود ادامه خواهد داد و زیستن را محترم خواهد شمرد.

انسانهایی که زندگی یکنواخت را تکرار می­کنند و هر روزشان مانند روز قبل است و هیچگونه جهشی را انجام نمی­دهند و هیچ تولید و اثری را از خود باقی نمی­گذارند و هیچ آموزشی را دنبال نمی­کنند؛ در حقیقت، انرژی لازم را به دست نمی­آورند؛ به عبارتی این جهش­ها و اثرگذاری­هاست که انسان را سرشار از انرژی می­نماید.

منبع وبسایت کنگره 60

ادامه مطلب...

گزارش عملکرد کارگاه آموزشی یکشنبه ۱۳ آذرماه

اولین جلسه از دور چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کلینک شفای سبز به به استادی مسافر محمد و نگهبانی مسافر کامران ودبیری مسافر نازی بادستور جلسه آداب معاشرت روز یکشنبه مورخ ۱۳/ ۹/ ۱۴۰۱ راس ساعت ۱۸ آغاز به کار کرد. خلاصه سخنان استاد: ما هر کاری میخواهیم انجام دهیم باید آداب آن کار را بلد باشیم. آداب یعنی راه و روش چگونگی انجام آن کار. تا زمانی که روش صحیح آن کار را یاد نگیریم نمیتوانیم آن را درست انجام دهیم. وادی هفتم می‌گوید رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی، یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می نماییم. شما متد DST را پیدا کردید و راه و روش آن را به شما گفته اند. دارو را راس ساعت و به اندازه بخورید کلاسها را مرتب حاضر باشید سی دی بنویسید و حرف راهنما را گوش کنید تا به نتیجه برسید و اگر شما راه را درست طی نکنید به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. انسان اگر خود جستجو نکند حتی اگر با تمام کاوشگران ماهر نیز همنشین باشد به مفهوم واقعی نمیرسد یعنی با عمل کردن به نتیجه میرسیم. یکی از چیزهای که اعتیاد از انسان میگیرد نظم است. راه و روش DST بر پایه نظم است و باید یاد بگیریم که نظم را در زندگی مخصوصا در درمان اعتیاد رعایت کنیم و اگر نظم نداشته باشیم به هدف نخواهیم رسید. کسی که در کلاس همیشه حاضر است وسی دی مینویسد و خدمت میکند و نظم دارد قطعا حال بهتری دارد و کسی که نظم نداشته باشد برعکس هیچ وقت حال خوبی نخواهد داشت. مسئله مهم دیگر اینکه ما باید یاد بگیریم که به بزرگترها احترام بگذاریم یعنی ادب را رعایت کنیم تا یاد بگیریم، در نتیجه باید سپاسگزار روش DST باشیم و آداب آن را به جا آوریم.
ادامه مطلب...

پشتیبانی