بایگانی ماهانه: قالب تاریخ آرشیو به صورت ماهانه

کارگاه آموزشی عمومی؛ جهان بینی ۱ و ۲

نهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر احمد با دستور جلسه “جهان بینی 1 و 2 در روز چهارشنبه مورخ 19 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: در کنگره 60 نیاز است برای فراگیری آموزش های مربوط به جهان بینی، ابتدا جزوات جهان بینی 1 و 2 نوشته استاد امین دژاکام را مطالعه کنیم تا با مفاهیم جهان بینی بیشتر آشنا شویم. در صفحه اول این جزوه آمده است: چه شد که من این جزوه را نوشتم؟ این جزوه نتیجه سال ها درگیری من با نیروهای بازدارنده و تاریکی بوده است. از آن جایی که ما انسان ها شبیه هم هستیم، مطالعه این جزوه کمک زیادی به ما می کند. ماهیت این جزوه پیرامون مسئله انسان و شناخت انسان است. تعریفی که از جهان بینی آمده است، می گوید: جهان بینی یعنی احساس، ادراک، برداشت و دریافت ما نسبت خودمان و کل هستی. یعنی آن چیزی که من نسبت به خودم درک و احساس میکنم، آن چیزی که من نسبت خودم برداشت و دریافت میکنم که من چگونه آدمی هستم. آیا مهربان، عاشق و صبور هستم و یا برعکس، انسانی خشمگین، پر از تنفر و کینه هستم. خدمتگزار هستم یا نه؟ آگاهی من درچه سطحی است؟ آیا من، یک انسان مصرف کننده مواد مخدر و یک آدم لذت جو و خود خواهی هستم یا نه؟ آیا از زمانی که برای درمان اعتیادم به کنگره ۶۰ یا کلینیک آمده ام، تابع قوانین و فرامین راهنما بوده ام یا نه؟ جهان بینی هر فرد، در پاسخ به این سوالات نقش اساسی دارد. اعتیاد یک بیماری است که هم جسم را درگیر می‌کند و هم بر روی تفکر و اندیشه انسان اثر می گذارد. مثلث درمان اعتیاد شامل جسم، روان و جهان بینی است. اگر جسم و جهان بینی به تعادل برسند خلق و خو یا روان فرد هم به تعادل می‌رسد. اما تعادل ضلع جهان بینی، به نگرش، تفکرات، آگاهی و تغییرات ما بستگی دارد. این تغییر تفکر خود به خود اتفاق نمی افتد و نیاز به تلاش دارد. جهان بینی درون و جهان بینی بیرون مانند کمان به هم متصل هستند. حالا اگر انسان نگاه اش به جهان بیرون و هستی خوب باشد، رفته رفته درون خودش را هم زیبا می بیند و برعکس. زمانی که به مرور زمان یک مسافر حال بهتر و احساس خوبی پیدا می کند، یعنی جهان بینی او تغییر کرده و در حال شناخت خود می باشد. در تعاریف کنگره داریم که برای رهایی از اعتیاد دو سفر الزامی است. سفر اول ازمصرف مواد مخدر تا قطع آن و سفر دوم، از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود. یعنی اگر بخواهیم اعتیاد را درمان کنیم، لارم و ضروری است که این دو سفر طی شود. در ابتدا سیستم ایکس و جسم بازسازی شود و سپس جهان بینی و تفکرات شخص تغییر پیدا کند. راه درمان اعتیاد در کنگره کاملا مشخص است و همچنین خروجی ها و محصول این راه نیز بسیار زیاد و قابل مشاهده است.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ هفته راهنما

هشتمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر کامران با دستور جلسه “هفته راهنما در روز چهارشنبه مورخ 12 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: دستور جلسه هفته راهنما است، در ابتدا به اولین راهنمای کنگره، بنیان و نگهبان محترم کنگره 60 جناب آقای مهندس دژاکام و همچنین کلیه راهنمایان کنگره 60 و راهنمایان کلینیک شفای سبز تبریک و تهنیت عرض می کنم. آقای مهندس دژاکام می فرمایند: تشکر و قدردانی باید زبانی، عملی و قلبی صورت گیرد. تشکر خلق، دریچه ای از تشکر خداوند است. یعنی اگر بخواهیم تشکری از خداوند داشته باشیم باید ابتدا تشکر از خلق را یاد گرفته باشیم اگر حق را در خلق نیابی، بیابی خانه اما در نیابی. پس دراین هفته راهنما، مناسب است از راهنمایان خود که بسیار خالصانه زحمت می‌کشند از صمیم قلبمان و با پاکت تشکر و قدردانی کنیم. اگر از من مصرف کننده مواد مخدر که به رهایی رسیده ام سوال شود که راهنما کیست، خواهم گفت که راهنما کسی است که من مصرف کننده را ازجهنم بیرون آورده و روانه بهشت کرده است. راهنما یعنی احیاگر. کسی که انسان را احیا و زنده می‌کند. اگر یک معلم و یک راهنما را باهم مقایسه کنیم، یک معلم چیزی را که بلد نیستیم را از صفر تا صد به ما آموزش می‌دهد و اما یک راهنما، از منفی 100 دست ما را می‌گیرد به نقطه صفر می رساند و سپس از صفر شروع می کند تا ما را به نقطه 100 برساند. به فرموده آقای مهندس دژاکام: یک مصرف کننده مواد مخدر در سرمای منفی 60 درجه زندگی می‌کند. من که در حال حاضر از مصرف مواد رها شده ام، تازه به نقطه صفر رسیده ام. زحمات راهنما من را به این نقطه رسانده تا بتوانم مانند یک انسان معمولی و عادی باشم و از این نقطه که نقطه صفر است باید این راه را ادامه بدهم و به گفته های راهنمای خودم عمل کنم تا بتوانم خودم را بشناسم و به مراحل بالاتر برسم. در کنگره کسی می‌تواند راهنما شود که خودش مصرف کننده باشد و با روش DST و با داروی OT به درمان و تعادل رسیده باشد. هیچکس بیرون از کنگره نمی‌تواند راهنمای کنگره ۶۰ شود. چرا؟ چون بتواند حرف رهجوی خودش را درک کند و با او ارتباط برقرار کند. راهنما یک خدمتگزار عاشق است. یک راهنما بدون عشق اصلا نمی‌تواند خدمت کند. راهنما بدون هیچ منت و مزدی خدمت می‌کند و به همین دلیل در کنگره 60 جایگاه راهنمایی، جایگاه بسیار ارزشمندی محسوب می شود.
ادامه مطلب...

پشتیبانی