بایگانی ماهانه: قالب تاریخ آرشیو به صورت ماهانه

صورت مسئله اعتیاد

در رابطه با صورت مسئله اعتیاد و راهکارهای آن برای درمان این بیماری مقالات و مطالب بسیاری تهیه شده و می شود اما باید همه آن ها را در ورطه ی عمل و تجربه ارزیابی کرد و در واقع نتایج آن راهکارها را هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار داد، ناگفته نماند این را هم باید در نظر گرفت که راه حل باید به گونه ای باشد که برای تمام انسان ها قابل انجام  و بتواند آن ها در کمال صحت و سلامت به نتیجه لازم برساند. در این موضوع سه دیدگاه اصلی وجود دارد: عده ای از محققین، دانشمندان و پزشکان معتقد هستند اعتیاد صرفاً یک عادت است. عادت هم به طور خلاصه به معنای مجموعه رفتارها و اعمالی است که انسان برای رسیدن به یک هدف واحد و یا ساختن چیزی انجام می دهد. اعتیاد مانند پیاز است و یک بیماری لایه لایه است. اگر به لایه ظاهری آن بخواهیم نگاهی اجمالی کنیم بله بنظر عادت می رسد اما آیا مگر به غیر از این است که مجموع اعمال و رفتار ما در مغر یک مسیر شیمیایی ایجاد می کند و با گذشت زمان رفته رفته فرد برای اینکه در زندگی تعادل خود را حفظ کند باید آن کار را تکرار کند تا آن مسیر شیمیایی مجدد طی شود و اگر چنین نباشد تمام سلول های جسم می خواهند که فرد دوباره آن عمل را انجام دهد حال یا برای کسب لذت و یا برای رفع رنج و یا هر چه که اسمش را می گذاریم. به هرحال با این تفاسیر حتی در ساده ترین عادت ها مانند قمار کردن که عملی نامشروع است هم تأثیراتی در قسمت بیوشیمی جسم و سیستم عصبی می گذارد و این را هم باید بیان کرد که سیستم عصبی هر موجود حیاتی ترین دستگاه برای ادامه زندگی او می باشد. پس اگر کمی موشکافانه و علمی این قضیه را بررسی کنیم خواهیم دید این موضوع که اعتیاد صرفاً یک عادت است کاملاً غلط و نادرست است زیرا ساده ترین عادتها هم همانطور که گفتیم در جسم ما تاثیر می گذارند. حال بعضی از عادات هستند که می توان با دست کشیدن از آن ها  آرام آرام و با در نظر گرفتن زمان، به جسم فرصت داد تا اصلاح شوند مانند: فیلم دیدن روزمره یا گوش دادن به موسیقی و یا هرگونه عادت دیگری. البته اعمال و رفتارهای روزمره ما به طور مستقیم ارتباط با افکار و باورهای ما نسبت به خودمان و جهانی که در آن زندگی می کنیم دارد چیزی که ما از آن تحت عنوان جهان بینی و یا نگرش افراد به زندگی یاد می کنیم. در پایان در رابطه با اینکه آیا اعتیاد نیز زیر مجموع  عادت هایی مانند گوش دادن به موسیقی می شود یا خیر و آیا می توانیم آن را ترک کنیم باید گفت خیر. زیرا موارد نام برده به صورت غیر مستقیم روی جسم تاثیر می گذارند اما مصرف مواد مخدر به طور کاملاً مستقیم به بدن ما آسیب می زند و سیستم های حیاتی آن را از کار انداخته و تنها در صورت مصرف مواد مخدر سلول ها می توانند به کار خود ادامه دهند آن هم نه به مانند دوران قبل از مصرف. اما نوع نگاهِ دیگری نیز در رابطه با ماهیت این بیماری است که عده ای آن را صرفاً یک بیماری جسمی تصور می کنند و  در نظر دارند که با در نظر گرفتن مدت زمان کوتاهی فرد را با مصرف دارو های متفاوت به درمان برسانند که خود این افراد به دو دسته  تقسیم می شود. افرادی  سودجو و منفعت طلب که هدفشان صرفاً کاسبی کردن و پر کردن جیب خودشان است و اصلاً به اینکه چه بلایی به سر آن بیمار مصرف کننده ای که از سر ناچاری و برای درمان به آن ها پناه برده نمی کنند و داروهایی تحت عنوان قرص ترک اعتیاد یا قرص گیاهی  و یا شربت گیاهی را ارائه می دهند که تخریب دو چندانی را روی فرد بیمار مصرف کننده می گذارد. در مقابل نیز افرادی  هستند که می خواهند با یک دارو به افراد مصرف کننده خواهان درمان کمک کنند اما به طور کلی تاکنون هیچ اندازه  و زمان مشخصی برای چگونگی مصرف دارو و طریقه آن ارائه ندادند. این گونه افراد که  اعتیاد را صرفاً یک بیماری جسمی می دانند و از اندازه ها و زمان های مشخص استفاده نمی کنند تاکنون بنده به عنوان یک مصرف کننده که از اعتیاد خارج شده ام و هم اکنون به عنوان کمک راهنمای درمان اعتیاد در کلینیک شفای سبز مشغول به فعالیت هستم مصرف کننده ای را ندیدم که زیر نظر این افراد و با چنین روش هایی که اندازه و زمان آن نامشخص است به درمان رسیده باشند البته این نکته حائیز اهمیت است که همیشه استثنا در هر موضوع وجود دارد اما یادمان باشد ما به دنبال راهکاری هستیم که برای همه انسان ها قابل انجام باشد. رویکرد دیگری که در زمینه اعتیاد به آن وارد می شود این است که اعتیاد هم یک بیماری جسمی و هم یک بیماری روانی است که ما نیز با این دیدگاه نقطه نظرات مشترکی داریم. البته در همین ابتدا بگویم همه گروه ها و افرادی که همانند ما اعتقاد داشته اند که اعتیاد یک بیماری هم جسمی و هم روانی است نتوانسته اند تا یک راهکار واحد و موثر برای درمان آن ارائه دهند. کنگره 60 و کلینیک شفای سبز امروز کاملاً به این موضوع واقف است که بیمار مصرف کننده به طور همزمان باید جسم و روان خود را تحت معالجه قرار دهد تا بتواند به سلامت از جهان اعتیاد خارج شود. برای درمان جسم از طریق دارو در مدت زمان 10 الی 13 ماه و برای درمان روان که شامل صفات، باورها و افکار بیمار می شود نیز همین مدت زمان کافی است. گرچه ما به اکثر بیماران توصیه می کنیم که تا یکسال بعد از قطع دارو همچنان شرکت خود در کلاس ها را ادامه می دهند زیرا فردی که تازه به درمان رسیده برای اینکه بخواهد به تعادل برسد نیازمند دانش کافی است که این امر تا بی نهایت ادامه دارد نه تنها برای افراد مصرف کننده بلکه برای تمام جوامع. زیرا آموزش هایی که کنگره 60 به بیماران اعتیاد می دهد مجموعه ای از قوانین مرتبط با هستی و انسان است که در پرتو آن انسان ها می توانند در صلح و آرامش زندگی کنند. ریشه ای ترین علت مصرف مواد مخدر و یا هرگونه ستمی که انسان در حق خودش می کند از عدم شناخت نسبت به خود و جهان هستی است. در کلینیک شفای سبز نیز کلاس های جهان بینی برای درمان اعتیاد به صورت خصوصی و عمومی برگزار می شود که شما از طریق لینک زیر می تواند برای اطلاع بیشتر و یا ثبت نام اقدام کنید. برای اطلاع بیشتر  و یا ثبت نام کلیک نمایید. خب تا اینجا متوجه شدیم که اعتیاد یک بیمار جسم و روانی است. اما کمی دقیق تر این موضوع را برای شما بیان می کنم. مصرف مواد مخدر به مرور زمان سیستم هایی را در جسم انسان از کار می اندازد که این سیستم ها وظیفه تنظیم تمام حالت ها، رفتارها، احساسات و حتی سطح انرژی افراد را به عهده دارد به همین دلیل به آن ها سیستم های حیاتی می گوییم زیرا زمانی که این سیستم درست کار نکند فرد حتی فشار ناشی از جاذبه را بر جسم خود نمی تواند تحمل کند و دچار درد خواهد شد یا راحت تر به شما بگویم که در جسم ما مواد شبه افیونی تولید می شود که به مرور زمان با مصرف مواد مخدر جایگزین شده و دیگر جسم این مواد را تولید نمی کند و دائم در انتظار است تا شما با مصرف مواد مخدر آن را تامین کنید این را نیز باید گفت که مواد شبه افیونی ای که جسم تولید می کند بسیار و بسیار قوی تر از مواد مخدر است. دلیل اصلی که مصرف کنندگان پس از قطع مواد میل به مصرف دارند این است که در روش های متداول جسم به درمان نمی رسد در نتیجه برای ادامه زندگی این افراد مجبور به مصرف مواد هستند گرچه خود چنین حالت و احساسی را وسوسه می نامند با اینکه از دیدگاه کنگره 60 وسوسه یک نیاز مبرم جسمی است و تا زمانی فرد نتواند آن را برطرف کند حتی توان غذا خوردن را نیز نخواهد داشت. اما قسمت روان که تا حدودی توضیح دادیم و برای اینکه مطلب را طولانی تر نکنم توضیح خلاصه ای میدهم تا کاملاً متوجه اهمیت آن شویم. اعتیاد در حین اینکه یک بیماری جسمی است اما ابتدا از یک تفکر و باور شروع می شود باور به اینکه "من همیشه باید حالم خوب باشد" حال اینکه این نوع نگاه صحیح است یا خیر بایستی در زمانی دیگر راجع به آن صحبت کرد اما انسانی که در زندگی دائم به دنبال این باشد که بخواهد حالش خوب باشد و این حال خوب را هم به وسیله ابزار بیرونی فراهم کند قطعا دچار مشکلات بسیاری خواهد شد زیرا اکثر انسان ها می خواهند به واسطه سریع ترین اعمال به خواسته های خود برسند و یا در واقع به حال خوش برسند زیرا هر خواسته و هدفی که ما دنبال می کنیم برای رسیدن به آرامش و خوشبختی است اما گاهی به بهایی که برای آن می پردازیم دقت نمی کنیم و یا ذره ای تفکر نمی کنیم شاید نیروهای شیطانی یا انسان های نادان و سودجو در ذهن ما با معکوس کردن برخی مفاهیم و تن کردن لباسی سبز و خرم به صحرایی سوزان و تاریک می خواهند ما را از مسیر تکاملی خودمان و یا دست پیدا کردن به حقیقت آرامش، خوشبختی و یا حال خوش دور کنند. عمیق ترین تاریکی که انسان می تواند در جهان ماده گرفتارش شود بیماری اعتیاد است. زیرا قدرت تفکر، اختیار و بسیاری از توانایی ها و آنچه که بزرگان به آن گوهر جان و یا گوهر درونی می گویند را از انسان می گیرد و او را به اسارت خویش در می آورد. در کل برای خروج از اعتیاد ما نیازمند به کسب دانش لازم و تغییر نگاه هستیم که بدون چنین مهمی درمان آن و رسیدن به تعادل غیر ممکن است. برای اینکه این مطلب کوتاه شود سعی می کنم در پست های بعدی کمی بیشتر و جزئی تر، اندک دانشی که در حوزه روان آدمی کسب کرده ام را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. مطالب گفته شده در این پست برگرفته از منابع آموزشی کنگره 60 و جهان پژشکی می شود.
ادامه مطلب...

مضرات و فواید سیگار و درمان آن

اگر جسمِ انسان را به یک شهرکِ صنعتی تشبیه کنیم. کارخانه ای در آن وجود دارد به نام مغز که وظایفِ مهمی را به عهده دارد و قلب طَپنده این شهرکِ صنعتی است. در کارخانه ی مغز آزمایشگاه های متفاوتی وجود دارد که در آن موادِ شیمیایی برای تولیداتِ کارخانه را ساخته و فرآوری می کنند. این موادِ شیمیایی در واقع همان موادِ اولیه ای هستند که یک کارخانه برای تولیدِ محصول ِخودش نیاز دارد. افرادی که در این آزمایشگاه ها کار می کنند سلول های عصبی یا نورون نامیده می شوند. هر کدام از این افراد دانشِ ساختِ نوعی موادِ شیمیایی را فرا گرفته اند و هر کدام در آزمایشگاهِ مخصوصِ به خود مشغولِ به فعالیت هستند. یکی از این آزمایشگاه ها در کارخانهِ مغز، آزمایشگاهِ ساختِ ماده ای به نام استیلِ کولین است. استیلِ کولین بر نحوه عملکرد قلب، عضلات ماهیچه ای (عضلاتی که ما به صورت ارادی از آن استفاده می کنیم مانند عضلات دست و پا و...)، خواب، حافظه، یادگیری، میزان اشتها و حالت های روانی مانند آرامش، استرس و ... تإثیر بسزایی دارد. در جسمِ ما قسمت هایی وجود دارد که مانندِ کارخانه های دیگری هستند که برخی مواد اولیه و یا همان مواد شیمیایی را از کارخانه مغز گرفته تا از آن برای تولیدِ محصولات خود استفاده کنند. وظیفه این کارخانه ها دریافت این مواد و تزریق آن ها به ماشین آلاتِ صنعتی بخشِ خود است. استیل ِکولین نیز که پیشتر توضیح دادیم از این دسته مواد شیمیایی است. همانطور که گفتیم استیلِ کولین مانند موادِ اولیه برای تولیدِ محصولات یک کارخانه است و طبیعتاً این موادِ اولیه باید از طریق ماشین آلات تبدیل به محصولِ نهایی بشوند. این ماشین های صنعتی همان گیرنده های موجود  در بخش های مختلفِ جسم است که وظیفه دریافت استیلِ کولین را به عهده دارند. گیرنده های استیلِ کولین دو نوع هستند که مبحث، اینجا در رابطه با گیرنده های نیکوتینی است. این گیرنده ها هم استیل کولین را دریافت کرده و هم نیکوتین موجود در مواد خارجی مانند خوارکی ها و سیگار، قلیان است را جذب می کنند. به مرور زمان بر اثر مصرف میزان مشخصی از نیکوتین به صورت مداوم مانند مقدار نیکوتین موجود در سیگار و یا قلیان، سلول ها و یا افرادی که در آزمایشگاه تولید استیلِ کولین مغز فعالیت می کنند، تولیدات آن ها به حداقل می رسد و گیرنده های این مواد دائم در انتظار رسیدن موادِ اولیه از بیرون جسم که از طریق سیگار و قلیان تأمین می شود هستند. یعنی نیکوتین به مرور زمان جایگزینِ مواد شیمیایی جسم می شود و جسم دیگر از تولیدات خود دست می کشد. در نتیجه در صورتِ نرسیدنِ نیکوتین به گیرنده های جسم کارکرد شیمیاییِ بدن دچار اختلال می شود و فرد به اصطلاح واردِ حالتی به نام نسخی می شود. نسخی حالتی است شبیه به سندروم خماری، که مصرف کنندگان مواد مخدر در صورت عدمِ مصرفِ ماده مصرفیِ خود از آن رنج می برند. وقتی فرد وارد چنین حالتی شد احساساتی از قبیل ترس، نگرانی، استرس، خشم و ... را تجربه می کند حتی میزان و ساعت خواب بیمار و اشتها و رفتارهای فیزیولوژیکی او را تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع آنچه که فرد از مصرف سیگار به دست می آورد لذت نیس بلکه رفع رنج ناشی از عدمِ تعادلِ سیستم هایِ حیاتیِ جسم است. گرچه به مرور زمان فرد حتی با مصرفِ سیگار و یا قلیان هیچوقت دیگر آن حالتِ طبیعی قبل از مصرف را بدست نخواهد آورد و فکر می کند با افزایشِ مصرف میزان نیکوتین خود شاید بتواند این حالت طبیعیِ زمانِ قبل از مصرف بازگردد اما این کار مانندِ فرو رفتن از چاله به چاه است. اکثر افراد در مواجه با سیگار به دفاع از آن می پردازند و انسان هایی با سن هایِ بالا را مثال می زنند و می گویند این ها 50 یا 60 سال سیگار مصرف کرده اند و تا سن 80 تا 90 سالگی هم عمر کردند. بله کاملاً درست است اما شاید بهتر باشد بیشتر بررسی کنیم و به عمقِ زندگی آن افراد و انواع مشکلات و بیماری های جسمی که در ظاهر  بدن آن ها چندان مشخص نیست  و بر اثر مصرفِ سیگار، قلیان و انواعِ دخانیاتِ به وجود آمده است پی ببریم. اکثراً افراد مسنی که نیکوتین را از طریقِ سیگار و قلیان مصرف می کنند دچار سکته می شوند و یا حتی در بسیار از موارد اگر نیکوتین را به صورت ناگهانی قطع کنند دچار سکته می شوند و اگر هم قطع نکنند باز هم سکته مثلِ سایه آن ها را تعقیب می کند. به قول معروف نه راه پس دارند و نه راه پیش. عزیزانی که این مطلب را مطالعه می کنید خود بندهِ نیز از مصرف کنندگانِ شدیدِ سیگار و قلیان و انواع دخانیات و مواد مخدر بوده ام و تمام این مسائل را تجربه،لمس و مشاهده کرده ام و به طور حتم می گویم که سیگار در نهایت شما را خواهد کشت اما قاتلی است بسیار خاموش و از نظرها پوشیده. سیگار در طی درازمدت آسیب هایش نمایان می شود جایی که دیگر کار از کار گذشته است. هر کسی که سیگار و دخانیات را برای من و شما زیبا جلوه می دهد مطمئن باشید در پی خیرخواهی شما نیست بلکه تنها در طلبِ منافع شخصیِ خویش است و بر ما واجب است که کمی بر این کلاه بسیار بزرگ که سرمان گذاشته اند و امروزه برای بسیاری از افراد و گروه ها یک ژست اندیشمندانه پیدا کرده است، تفکر نماییم. علاوه بر تمام آسیب هایِ جسمانی که سیگار به افراد می زند، سرمایه و پول آن ها را نیز به دود تبدیل می کند. اگر می خواهید میزانِ مبلغی که روزانه، ماهانه و یا سالانه صرفِ سیگار می کنید را محاسبه کنید می توانید از اپلیکیشن هایی مانند  Flamy  و Smok Free استفاده کنید تا به شما یاد آور شود که چه مبلغ هنگفتی را به جیبِ مافیایِ دخانیات واریز می کنید به جای اینکه صرفِ هزینه هایِ دیگر زندگی خویش کنید. جالب است این نکته را نیز یادآور شوم که میزانِ مرگ و میر بر اثر مصرفِ سیگار، قلیان و انواع دخانیات بیشتر از موادمخدر است. در واقع به عقیدهِ ما اعتیاد به نیکوتین هیچ تفاوتی با اعتیاد به موادِ مخدر ندارد و هر دو آنها تولیداتِ شیمیاییِ جسم که فرد برای ادامه حیات لازم دارند را از تعادل خارج کرده و یا مانع از تولیدِ آن ها می شود. به همین دلیل است که فردِ بیمار ِمصرف کننده نیکوتین حتماً باید قبل از ساده ترین فعالیت روزانه خود مانند غذا خوردن و یا آشامیدن یک لیوانِ چای، سیگار خود را بکشد زیرا زمانی که سیستم های نام برده از تعادل خارج شوند فرد حتی نمی تواند چنین فعالیت های روزمره را به درستی انجام دهد. از طرفی سیگار در اندیشه افراد باورهایی ایجاد می کند مانند اینکه زمانی که باران می بارد باید سیگار کشید و یا در یک منظرهِ زیبایِ طبیعت سیگار بسیار دلچسب است. این گونه افکار و باورها نیز نقشِ موثری در مصرفِ سیگار و دخانیات دارند. شاید بگویید سیگار مزایایی هم دارد اما من هم بایستی در جواب بگویم بله قطعاً  که در جهان ما هیچ چیز مطلق نیست و می تواند به نسبت شامل فواید و مضراتی باشد اما باید میزانِ آن را  با ترازوی تفکر و تعقل اندازه گیری کرد و دید که کدام طرف سنگینی می کند؟ در رابطه با سیگار اگر سه سال پیش زمانی که هنوز مصرف کننده دخانیات بودم از من سوال می کردید می گفتم سیگار فوایدش بیشتر از مضراتش است اما امروز که اعتیاد من به سیگار درمان شده است با اطمینانِ کامل به شما می گویم که کفه مضرات سیگار به سنگینی یک وزنه صدتنی است و کفه فواید به مانند یک پَرِکاه. این را زمانی عمیقاً متوجه خواهید شد که از جهان مصرف سیگار و دخانیات خارج شوید. اگر می خواهید برای اطلاع از نحوهِ درمانِ سیگار در کلینیک شفای سبز مطلع شوید و از آسیب زدن به جسم و جانِ خود  جلوگیری کنید روی این لینک کلیک نمایید و درمانِ خود را آغاز کنید.     (لازم به ذکر است مدلی که برای نحوهِ عملکرد و تولید استیلِ کولین و موادِ شیمیایی در بالا مطرح شد ممکن است از لحاظ علمی دارای نقص و یا ایراداتی باشد و شاید متخصصین و پزشکان محترمِ حوزه مغز و اعصاب بتوانند به شکل بهتر و عملی تر آن را مطرح کنند اما هدف بنده از این متن صرفاً آشناییِ اکثر انسان ها با فواید و مضرات مصرف نیکوتین است آن هم به گونه ای که برای تمام افراد جامعه قابل فهم و ادراک باشد.)
ادامه مطلب...

کلاس های خصوصی درمان اعتیاد به مواد مخدر و نیکوتین (سیگار و قلیان)

درمان خصوصی اعتیاد به مواد مخدر و نیکوتین

کلاس های خصوصی کلینک شفای سبز مناسب برای افرادی که تمایل به شرکت در جلسات درمان گروهی را ندارند. در این کلاس ها مطالب با عمق بیشتری آموزش داده خواهد شد. بنا به خواست افراد این کلاس ها می تواند به صورت تک نفره و یا ۲ الی ۴ نفره برگزار گردد. برای شرکت در کلاس های خصوصی درمان اعتیاد و اطلاع از نحوه ثبت نام می توانید به کلینیک شفای سبز مراجعه کرده و یا با شماره ۰۹۳۹۵۴۶۹۴۳۲ تماس بگیرید.

کلاس های خصوصی جهان بینی

این کلاس ها مناسب افرادی که است که در مراحل پایانی درمان خود هستند و یا درمان آن ها به کلی تمام شده است. در این کلاس ها مطالب پیشرفته و با عمق بیشتری آموزش داده خواهد شد.حداقل ظرفیت برای برگزاری این کلاس ۲ و حداکثر ۴ نفر می باشد. برای شرکت در کلاس های خصوصی جهان بینی و اطلاع از نحوه ثبت نام می توانید به کلینیک شفای سبز مراجعه کرده و یا با شماره ۰۹۳۹۵۴۶۹۴۳۲ تماس بگیرید.
ادامه مطلب...

وادی هفتم

در وادی یکم تا چهارم بر روی تفکر متمرکز شدیم و در وادی پنجم دانستیم که بایستی افکار و اندیشه­های خود را از قوّه به فعل درآوریم و در وادی ششم، فرمانروائی عقل را به رسمیت شناختیم.

اکنون در مرحله­ای قرار داریم که عقل بایستی با نیروهای خود، بعضی از مجهولات را کشف نماید تا راه درست را به ما نشان بدهد؛ پس در این وادی بحث را بر روی پیدا کردن راه ادامه می­دهیم تا به اهمیت آن بیشتر پی ببریم، زیرا این مسئله، فوق العاده مهم است.

چه انسانها و دوستان زیادی از ما قربانی شدند، فقط به دلیل این که راه را پیدا نکردند و یا راه را اشتباه رفتند. چه بسیارند انسانهایی که قربانی شدند و زندگی آنها متلاشی شد، فقط برای این که راه را پیدا نکردند.

بعضی از آنها از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و انسانهای مصمم و با اراده­ای هم بودند؛ اما در اثر انتخابِ راه غلط، وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم نمودند. حتی برخی که راه حل نهائی را برای حل مشکل خود پیدا نکردند دست به خودکشی زدند.

ما نمی­توانیم بگوئیم که آنها بی­اراده بودند، چرا که ارادۀ فوق العاده قوی هم داشتند؛ اما جسم آنها، روان آنها و تفکر آنها به دلیل پیدا نکردن راهِ حل برای مشکلشان، از تعادل طبیعی خارج شده بود.

همیشه پیدا کردن راهِ صحیح برای حل مشکلات، در تمام زندگی نقش مؤثری دارد. چه انسانهای زیادی وارد دسته­های گوناگون شده و به خیال خود راه درستی انتخاب کرده بودند و به فکر خود به مَرغزار می­رفتند، درحالیکه سر از مسلخ درآوردند و نابود شدند و زمانی فهمیدند که کار از کار گذشته بود.

بنابراین یافتن راه؛ یکی از مهمترین و اصلی ترین مسئله­ها می­باشد، پس می­گوئیم :

رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت می­ نماید.

حال بهتر است با وجود آنکه معنای کلی عنوان این وادی را می­دانیم، باز هم معنای لغوی واژگان آن را بنویسیم:

  1. راز = مطلب پوشیده و پنهان، سِرّ
  2. رمز = راز نهفته، علامت مخصوص که از آن چیزی یا مطلبی درک شود. امر یا مطلب غیر مفهوم که برای حل آن، کلید لازم باشد.
  3.  کشف = آشکار ساختن، پیدا کردن
  4. حقیقت = حق، اصل و منتهای هر چیز، راستی، درستی.

بنابراین برای کشف حقیقت و یا برای آشکار ساختن اصل هر موضوع یا حقیقتی که پنهان است، ما نیازمندیم تا رمز و راز آن را بگشائیم، که در اینجا رمزِ آن می­شود؛ پیدا کردن راه یا مسیر حرکت، و راز آن؛ یعنی آنچه برداشت می­نماید یا طی کردن و پیمودن راه یا مسیر حرکت تا رسیدن به حقیقت.

به عبارت دیگر برای باز کردن قفل هر دری یا صندوقی، اوّل بایستی کلید آنرا پیدا کرد و دوّم بایستی با کلید، اقدام به باز نمودن قفل نمود.

حال که صحبت قفل و کلید شد در نظر داشته باشیم؛ همیشه قفل سازان، بسیار و کلیدسازان، اندک هستند.

برای روشن شدن موضوع، باز هم از مثالی استفاده می­کنیم؛ اگر ما در تهران باشیم و بخواهیم با اتومبیل خود به تبریز برویم، اولین کار این است که بایستی بهترین راه را پیدا کنیم و سپس حرکت کنیم و برای ما خیلی روشن است که پس از حرکت، تا زمانیکه فاصلۀ تهران - تبریز را طی نکرده باشیم هرگز به حقیقت که در اینجا همان اصلِ موضوع یا تبریز است، نخواهیم رسید.

اکنون اگر ما به صورت سرانگشتی به انسانها نگاه کنیم، گروهی از آنها هستند که برای انجام کارهای خودشان این قانون یعنی وادی هفتم را در نظر می­گیرند و گروهی هم هستند که اصلاً به آن توجه نمی­کنند، پس بیائیم انسانها را به صورت فرضی به دو گروه تقسیم کنیم و با کمی تفکر، نگاه کنیم که ما در کدامین گروه قرار داریم:

اولین گروه، کم خردان هستند.

اگر ما در این گروه قرار داشته باشیم نشانۀ آن اینستکه همیشه و اول، حرف می­زنیم و بعداً فکر می­کنیم و یا برای انجام هر کاری، اول بدون تفکر و بررسی، آن کار را انجام می­دهیم و سپس وقتی که به مشکل برخورد کردیم به دنبال بررسی و راه حل می­گردیم؛ بنابراین همیشه در حال ایجاد مشکل برای خود و دیگران هستیم و مرتباً بایستی به این و آن بگوئیم؛ نفهمیدم، متوجه نشدم، منظوری نداشتم، تقصیر خودم نبود، خیال می­کردم، معذرت می­خواهم!

بعضی وقتها هم تصور می­کنیم بهترین راه، کوتاهترین و ارزان­ترین راه است و به خیال خام خود، می­خواهیم کسی پیدا شود و با یک قرص یا یک وِرد و یا یک طلسم و یا یک انرژی کیهانی و یا با نقشۀ گنج، مشکل ما و یا بیماری ما و یا شکست عشقی ما را حل کند و در نظر نمی­گیریم که؛

کَل اگر طبیب بودی، سَر خود دوا نمودی.

مثلاً شخصی که نان ندارد بخورد، ما از او نقشۀ گنج می­خریم و یا فردی که سر تا پایش مملو از بیماریهای جورواجور است می­خواهد با انرژی، بیماری ما را درمان کند. به راستی چرا چنین است؟

برای اینکه ما قبل از پیدا کردن راه و تعیین مسیر، حرکت می­کنیم و در اکثر اوقات از بیراهه سر درمی­ آوریم.

گروه دوّم، خردمندان هستند.

اگر ما در این گروه قرار داشته باشیم، یکی از نشانه­های آن این است که همیشه قبل از لب گشودن برای سخن گفتن، اوّل فکر می­کنیم؛ چون می­دانیم سخن گفتن، خود به نوعی تعیین مسیر است و یا برای انجام کار، اول با تفکر تمامی اوضاع و شرایط آن را از تمامی جهات بررسی می­کنیم و سود و زیان انجام آن کار را مورد ارزیابی قرار می­دهیم و سپس اقدام به عمل می­نمائیم.

فرد خردمند می­داند که بهترین و ماندگارترین گنج، گنج درون خودش است که بایستی آن را کشف نماید و اوقات خود را در بیغوله­ها برای پیدا کردن گنجِ زیر خاک تلف نمی­کند، خصوصاً در مکانهایی که این کار، غیر قانونی است.

اگر ما در گروه خردمندان قرار داشته باشیم، به آرامی درخواهیم یافت که جهان و جهانها مملو از انواع و اقسام انرژی است و همینطور بانکهای جهان مملوّ از شمش و سکه­های طلا، جواهرات و پولهای جورواجور و رنگ و وارنگ است و چون نیک می­دانیم ذره­ای از این پولها و جواهرات و طلاها را هرگز به صورت مجانی به کسی نخواهند داد، پس این خوش خیالی خواهد بود که انتظار داشته باشیم این انرژیهای ناشناخته را هم مجانی در اختیار ما قرار بدهند.

به اعتقاد فرد خردمند، این حرکتها و از ناشناخته­های مرموز، یاری جستن­ها مانند پنیری است که در تله موش قرار گرفته و باعث می­گردد شخص با دستان خودش درب خانه یا شهر وجودی و یا جسم خود را باز نماید و به انواع و اقسام انرژیهای مثبت و منفی، اجازۀ ورود به کالبد خودش را بدهد و باعث گردد پس از مدتی بسان دیوانگان، مانند صخرۀ گلی در هم فرو ریزد.

خردمند می­داند؛ امروز ممکن است استادانی مجرب و کارآزموده و آگاه به انرژیها و یا آگاه به کائنات وجود داشته باشند، ولی این افراد بسیار کمیاب و نادر هستند، آنقدر کمیاب که شاید ما به ندرت در طول زندگی خودمان قادر به دیدن آنها باشیم، بنابراین هیچگاه بدون مطالعه و به سرعت، پای در این راه نخواهد ­گذارد.

پس خردمند برای یافتن هر راهی، اول تفکر و بررسی می­کند تا صراط مستقیم را پیدا کند و صراط مستقیم یا راه مستقیم، راهی است که انسان را به مقصد راستین می­رساند.

حال خواه مقصد، بهشت برین باشد یا رسیدن به یک هدفِ معقول و یا کشف یک حقیقت.

خردمند می­داند که تمامی پیامبران و متفکرین و اندیشمندان، همه و همیشه  می­خواستند صراط مستقیم را به انسان نشان بدهند، یعنی همان یافتن راه؛ تا انسان به مقصد نیکوئی که همانا صلح، آرامش، آسایش، درستی و محبت است رهسپار گردد.

حال ممکن است پرسش شود، نشانۀ راه مستقیم چیست؟

با وجود اینکه همیشه یافتن راه و یا پیدا کردن صراط مستقیم، با اهمیت است؛ ولی رسیدن به مقصود و یا هدف، موضوع دیگری است، پس در وحلۀ نخست بایستی بدانیم که این راه ما را با سلامتی به مقصد ویا هدف می­رساند و یا خیر؟

بنابراین یکی از نشانه­های صراط مستقیم، رسیدن به هدف و مقصد با وضعیت مناسب می­باشد، پس بایستی خوب بنگریم افرادی که قبل از ما از این راه   رفته­اند؛ چگونه به مقصد رسیده­اند، آیا به مقصد رسیده­اند و یا از ناکجاآباد سر درآورده­اند و یا چند درصد از آنها سالم به مقصد رسیده­اند؟

البته ممکن است مقصد، فنا باشد و یا بقا.

اگر در صراط مستقیم باشد، فنا هم بقاست، اما به گونه­ای دیگر!

و بعضی راه­ها وجود دارد که فقط بایستی توسط پیشگامان و مکتشفین پیدا و گشوده شود که قانون دیگری دارد.

بهرحال در هر لحظه از زندگی، اتفاقاتی برای ما رخ می­دهد که حتی بعضی از آنها بسیار ساده و پیش پاافتاده می­باشند و ما بایستی نسبت به آنها عکس­العمل نشان بدهیم، البته چه بخواهیم و چه نخواهیم. در ضمن گاهی عکس­العمل نشان ندادن هم خود، عکس­العمل می­باشد.

بُروز عکس­العمل ما نسبت به این اتفاقات گوئی راهی است که ما یافته­ایم و پای در درون آن می­گذاریم تا به مقصد برسیم حال ممکن است مقصد؛ نقطۀ خوب همراه با شادی و محبت و صلح و آرامش و آسایش باشد و ممکن است مقصد؛ نقطه­ای طوفانی همراه با زمین لرزۀ توأم با گرد و غبار و فروریختن آوار بر سرمان باشد. مثل یک برخورد و در گیریِ کوچک در منزل یا محل کار و یا کوچه و خیابان و یا پارک!

منبع وبسایت کنگره 60

ادامه مطلب...

خلاصه سی دی جسم

در سی دی جسم جناب مهندس به مسئله سلول‌های بنیادی ا شاره میکند که سلول های بنیادی سلول های هستند که مرتب خودشان را ترمیم و تعویض می کنند و اینکه فردی۵۰ یا۶۰ سال عمر می کند و ومشکلی برای او پیش نمی اید .این ها به خاطر سلولهای بنیادی است چون مرتب بازسازی و ترمیم می شوند .در تمام قسمت های بدن این اتفاق رخ می‌دهد و سلول ها که تخریب شده‌اند را بازسازی و تعویض می کنند . آقای مهندس اشاره می کند علاوه براینکه درمان اعتیاد با روش dst همین روش در حال حاضر روی انواع سرطان ها مانور میدهد. و می بینیم که بیماری صرع که در دنیا هنوز روش برای درمان آن وجود ندارد افراد بسیاری با این روش به در ما ن رسیده اند .ونکته دیگری که جناب مهندس درسی دی جسم به آن ا شاره می کنند مسئله سلامتی و تندرستی است که ما باید به سلامتی جسم خود اهمیت بدهیم. برای اینکه جسم سالمی داشته باشیم یکسری نکات و قوانین را باید رعایت کنیم. اگر یک سری مواد غذایی به بدن نرسد دچار انواع و اقسام بیماری ها می شویم بدن ما از خاک تشکیل شده یعنی تمام عناصری که در بدن ما وجود دارد در خاک وجود دارد همانند کلسیم منیزیم پتاسیم آهن .هر کدام از این مواد معدنی که در بدن کم باشدبدن ما دچار اختلال می شود .برای مثال اگر ویتامین b۶در بدن ما کم باشد کلسترول دررگ ها ر رسوب می‌کند اگر پتاسیم و منیزیم بدن فرد متعادل باشد دچار سکته نمی شود چون منیزم رگهارا پاکسازی می کند .پس ما باید از انواع ویتامین ها استفاده کنیم. یا همین تخم مرغ که می گویند کلسترول بالا میبرد باعث چربی سوزی میشود . جناب مهندس در سی دی اشاره می کنند به اینکه اگر ما دچار انواع سکته می شویم به خاطر این است که از مواد غذایی تازه و سالم استفاده نمیکنیم .و یکی از مهمترین عاملهای سکته را سیگار اعلام کردند که باید آدامس نیکوتین را جایگزین سیگار کنیم. و اینکه سعی کنیم کمتر از غذاهای فست فود استفاده کنیم مثلا برای تهیه قورمه سبزی همان روزی که می خواهیم غذا درست کنیم به مقدار نیاز تهیه کنیم و لازم نیست سبزی را برای چندین ماه فریزر کنیم چون این کار باعث می شود تمامی ویتامین های آن از بین برود وتفاله ای بیش نیست. حتی المقدور از نوشیدن هایی مثل نوشابه استفاده نکنیم چون بر اساس تحقیقاتی که انجام دادند در آمریکا خانم هایی که بیش از دولیوان در روز نوشابه میخوردند ۹۳٪ تا ۹۷٪ازرگهای انها رسوب کرده بود و همچنین سعی کنیم از لبنیاتی که خودمان درست میکنیم استفاده کنیم نه اینکه لبنیات بازاری که در آن مواد افزودنی دارند و همینطور از مغزیجات مخصوصاً مغز فندق گردوکه قلب را قوی میکند و برای سلامتی قلب مفید است.. سعی کنیم میوه ها را در فصل خودشان استفاده کنیم و به ورزش و سلامتی خود اهمیت بدهیم. منبع وبسایت کنگره 60
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی ۱۳ شهریورماه

دوازدهمین جلسه از دور سوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز به استادی مسافرکامران و نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر نازی با دستور «جلسه جهان بینی ۱و۲» روز یکشنبه مورخ ۱۴۰۱/۶/۱۳ راس ساعت ۱۸ آغازبکارکرد. خلاصه سخنان استاد جهان بینی یعنی من از خودم و محیط پیرامونم چه احساس، برداشت و ادراکی دارم.‌ جهان بینی یک علم است. کنگره ۶۰ معتقد است جهان بینی یکی از ارکان و ستون های اصلی درمان اعتیاد است. کسانی‌که در مسیر درمان اعتیاد هستند یک خواسته مشترک دارند و آن خواسته این است که بدون مصرف مخدر یا محرک بیرونی حالشان خوب باشد. خلق و خوی خوبی داشته باشند. بتوانند با اطرافیان خود رفتاری متعادل و مناسب داشته باشند. انرژی برای زندگی داشته باشند. برای رسیدن به این ها دو اصل لازم و ضروری است: ۱. جسم ۲.جهان بینی؛ جسم با داروی شفابخش OT و جهان بینی با فراگیری علم و الفبای جهان بینی به تعادل می‌ رسد. درمان اعتیاد شامل جسم ؛ روان و جهان بینی است. خلق و خوی یا همان روان با درمان جسم و فراگیری علم جهان بینی اتوماتیک درست می‌شود. جهان بینی را نباید دست کم بگیریم. در جهان بینی کنگره ۶۰ ما هنر زندگی کردن را می آموزیم. الفبای زندگی را یاد می‌گیریم تا بتوانیم با خود و محیط پیرامونمان ارتباط برقرار کنیم. با منابع کنگره این الفبا را به سادگی منطبق با قوانین حقیقی طبیعت فرا می گیریم. مثلا وقتی می‌خواهد صبر و استقامت را به ما آموزش دهد مثالی از طبیعت می آورد. اینکه از آب نرم‌تر و از سنگ سخت تر وجود ندارد. اگر آب قطره قطره مداوم با سنگ برخورد داشته باشد در نهایت موجب سوراخ شدن سنگ می‌شود. انشاالله بتوانیم از این منابع برای داشتن یک زندگی سالم استفاده کنیم.
ادامه مطلب...

خلاصه سی دی معلم

زمانی که آدم و حوا خلق شدند خداوند از آن‌ها پرسید آیا من پروردگار شما هستم و آن‌ها پاسخ دادند بله بعد مسئله سجده بر آدم پیش میاید که شیطان این کار را نمی‌کند و عصیان می‌کند که این کار باعث می‌شود شیطان از درگاه خداوند رانده شود . آنجا شیطان از خداوند مهلت خواست خداوند هم فرمود از مهلت یافتگانی خداوند به آدم و حوا فرمود شما الآن در بهشت هستید که هرچه بخواهید در اختیار شماست فقط به این درخت نزدیک نشوید شیطان که از درگاه رانده‌شده بود به آن‌ها گفت: شما اگر به این درخت نزدیک شوید جایگاهتان از این هم بالاتر می‌رود درست مثل وعده‌ای که به انسان برای مصرف مواد مخدر می‌دهد. به‌هرحال آن‌ها به آن درخت نزدیک شدند و چیزهایی که پنهان داشتند آشکار شد و با برگ سعی بر پوشاندن خود داشتند در اثر این نقض فرمان خداوند آن‌ها را به پایین‌ترین جایگاه فرستاد تا با آزمایش‌های متعدد به جایگاه اولیه خود برگردند البته این‌یک سنت الهی است برای همه انسان‌ها یعنی نقض فرمان نقطه آغاز سقوط هر انسانی است حالا هرچقدر این نقض فرمان بیشتر شود انسان بیشتر سقوط می‌کند تا جایی که انسان به عمق تاریکی‌ها فرو می‌رود یعنی تا جایی که نیروهای درونش به‌صورت مشروط در اختیارش قرار می‌گیرد. برای مثال یک مصرف‌کننده مواد مخدر به شرطی می‌تواند راه برود که مواد مصرف کند و یا زمانی که انسان بر تفکراتش کنترل ندارد و در ذهنش انواع تصاویر میاید چون تفکراتش در اختیارش نیست و یا زمانی که گفتار یا کردار انسان در اختیارش نیست و حرفی می‌زند یا عملی انجام می‌دهد که بعد پشیمان می‌شود بهشت جایی است که انسان تمام نیروهایش تحت فرمانش است   همان‌طور که شرط و نقطه آغاز ورود به تاریکی نقض فرمان است شرط خروج از تاریکی هم فرمان‌برداری است کسی که برای خروج از تاریکی اعتیاد وارد کنگره می‌شود باید از خودفرمانی به‌فرمان برداری برسد فرمان‌برداری سلسله‌مراتب دارد و اختصاص به‌فرمان برداری از خداوند ندارد برای خروج از هر تاریکی انسان  باید از شخصی که قبلاً آن تاریکی را تجربه کرده و از آن خارج‌شده فرمان‌برداری کند این فرمانده هم خودش قبلاً فرمان‌بردار بوده و چون درست مراحل فرمان‌برداری را طی کرده به او مجوز فرماندهی داده‌شده این شخص فرمانده یا راهنما هم دارای یک پشتوانه عظیم است راهنما بخش تاریکی را کنار زده و به روشنایی رسیده زمانی که ره‌جو می‌آید در تاریکی‌ها قرار دارد وقتی بین راهنما و رهجو پیوند برقرار شد جدا از اینکه رهجو تحت الامر راهنما می‌شود تحت‌الحمایه او نیز قرار می‌گیرد و زمانی که تاریکی در رهجو طغیان می‌کند راهنما از روشنایی خود به او می‌دهد اگر رهجو فرمان پذیر نباشد اتصال بین آن‌ها قطع می‌شود. و رهجو می‌ماند و تاریکی‌هایش اگر راهنما دچار منیت،تکبر و خودخواهی شود تاریکی‌های خودش از پشت و تاریکی‌های رهجو از جلو به او فشار می‌آورد ولی زمانی که راهنما رهجو را از تاریکی‌های اعتیاد خارج کرد دانایی‌اش در مورد اعتیاد تبدیل به دانایی مؤثر می‌شود. و به‌فرمان عقل در این مسئله نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود البته فرایند علم‌آموزی توسط روح انجام می‌شود که در قرآن گفته‌شده که روح تحت امر رب است یعنی فرایند علم‌آموزی که توسط روح انجام می‌شود تحت امر رب و مربی است زمانی که مربی به روح اجازه داد روح ماهیت چیزهایی را که بر ما پنهان است روشن می‌کند  کسانی که سقوط آزاد ترک می‌کنند چون آموزش نمی‌بینند ماهیت اعتیاد برایشان روشن نمی‌شود و همیشه از اعتیاد می‌ترسند این خواسته نفس است که ماهیت تاریکی‌ها پنهان شود   کسی که در سفر اول است چون تحت فرمان راهنماست حال خوبی دارد ولی در سفر دوم چون نه تحت فرمان است و نه راهنما و فرمانده آن حال خوش‌سفر اول را تجربه نمی‌کند . برای خروج از تاریکی‌ها همیشه فرد باید فرمان‌بردار باشد و این اتفاق گاهی با آموزش دیدن و گاهی با آموزش دادن می‌افتد. منبع وبسایت کنگره 60
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی یکشنبه ۶ شهریورماه

یازدهمین جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز به استادی مسافر آقای رنجبر، نگهبانی مسافر آقای احمد و دبیری مسافر خانم نازی با دستور جلسه «عدالت آیا در کنگره همه باهم‌ برابرند» روز یک شنبه مورخ ۱۴۰۱/۶/۶ راس ساعت ۱۸ آغاز بکار کرد.‌ خلاصه سخنان استاد موضوع عدالت ، موضوعی نیست که بتوان به راحتی در مورد آن سخن گفت. اگر به آرم کنگره ۶۰ دقت کرده باشیم در قسمت بالای آرم واژه "عدالت" قرار دارد و در ضلع سمت راست "معرفت" و در ضلع سمت چپ "عمل سالم" قرار گرفته است. در موضوع اعتیاد و درمان قطعی آن، رسیدن به تعادل یکی از موضوعات بسیار مهم است و یکی از نتایج آموزش‌های جهان بینی می‌باشد. به واقع حرکت ما در رسیدن به تعادل که مفهومی از عدالت می‌باشد از معرفت آغاز می‌گردد و با کسب دانش و آگاهی به عمل سالم می‌رسیم و از نتیجه عمل سالم عدالت پدیدار می‌گردد. در کنگره ۶۰ همه باهم برابر نیستند. تازه وارد یک جایگاه دارد. سفراولی یک جایگاه دارد. کمک‌راهنما،راهنما، نگهبان ، مرزبان هرکدام‌ جایگاه خاص خود را دارند. البته از بعضی جهات این جایگاه‌ها ممکن است یکسان باشند، مانند اینکه همه‌ ما‌ درهنگام‌ جلسه روی صندلی می نشینیم‌. یا همه ما مسافر هستیم . اما در بسیاری از موارد نیز جایگاه ها باهم برابر نیستند.مثلا: آیا کسانیکه روی زمین فساد می کنند با کسانی‌که به دیگران خدمت‌ می‌کنند برابرند؟ یا کسی که راهنما شده و لژیون دارد، با کسی‌که چندین‌ سال‌ در مسیر درمان است و هنوز به رهایی نرسیده است برابرند؟ خیر.این ها باهم برابر نیستند هر کدام جایگاه خاص خودشان را دارند. اگر بگوییم که این بی عدالتی است ؛ باید جواب داد خیر.اگر با همه ی این جایگاه ها یک جور برخورد شود عین بی عدالتی است.
ادامه مطلب...

پشتیبانی