صورت مسئله اعتیاد

صورت مسئله اعتیاد

در رابطه با صورت مسئله اعتیاد و راهکارهای آن برای درمان این بیماری مقالات و مطالب بسیاری تهیه شده و می شود اما باید همه آن ها را در ورطه ی عمل و تجربه ارزیابی کرد و در واقع نتایج آن راهکارها را هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت مورد بررسی قرار داد، ناگفته نماند این را هم باید در نظر گرفت که راه حل باید به گونه ای باشد که برای تمام انسان ها قابل انجام  و بتواند آن ها در کمال صحت و سلامت به نتیجه لازم برساند.

در این موضوع سه دیدگاه اصلی وجود دارد:

عده ای از محققین، دانشمندان و پزشکان معتقد هستند اعتیاد صرفاً یک عادت است. عادت هم به طور خلاصه به معنای مجموعه رفتارها و اعمالی است که انسان برای رسیدن به یک هدف واحد و یا ساختن چیزی انجام می دهد. اعتیاد مانند پیاز است و یک بیماری لایه لایه است. اگر به لایه ظاهری آن بخواهیم نگاهی اجمالی کنیم بله بنظر عادت می رسد اما آیا مگر به غیر از این است که مجموع اعمال و رفتار ما در مغر یک مسیر شیمیایی ایجاد می کند و با گذشت زمان رفته رفته فرد برای اینکه در زندگی تعادل خود را حفظ کند باید آن کار را تکرار کند تا آن مسیر شیمیایی مجدد طی شود و اگر چنین نباشد تمام سلول های جسم می خواهند که فرد دوباره آن عمل را انجام دهد حال یا برای کسب لذت و یا برای رفع رنج و یا هر چه که اسمش را می گذاریم. به هرحال با این تفاسیر حتی در ساده ترین عادت ها مانند قمار کردن که عملی نامشروع است هم تأثیراتی در قسمت بیوشیمی جسم و سیستم عصبی می گذارد و این را هم باید بیان کرد که سیستم عصبی هر موجود حیاتی ترین دستگاه برای ادامه زندگی او می باشد.

پس اگر کمی موشکافانه و علمی این قضیه را بررسی کنیم خواهیم دید این موضوع که اعتیاد صرفاً یک عادت است کاملاً غلط و نادرست است زیرا ساده ترین عادتها هم همانطور که گفتیم در جسم ما تاثیر می گذارند. حال بعضی از عادات هستند که می توان با دست کشیدن از آن ها  آرام آرام و با در نظر گرفتن زمان، به جسم فرصت داد تا اصلاح شوند مانند: فیلم دیدن روزمره یا گوش دادن به موسیقی و یا هرگونه عادت دیگری. البته اعمال و رفتارهای روزمره ما به طور مستقیم ارتباط با افکار و باورهای ما نسبت به خودمان و جهانی که در آن زندگی می کنیم دارد چیزی که ما از آن تحت عنوان جهان بینی و یا نگرش افراد به زندگی یاد می کنیم.

در پایان در رابطه با اینکه آیا اعتیاد نیز زیر مجموع  عادت هایی مانند گوش دادن به موسیقی می شود یا خیر و آیا می توانیم آن را ترک کنیم باید گفت خیر. زیرا موارد نام برده به صورت غیر مستقیم روی جسم تاثیر می گذارند اما مصرف مواد مخدر به طور کاملاً مستقیم به بدن ما آسیب می زند و سیستم های حیاتی آن را از کار انداخته و تنها در صورت مصرف مواد مخدر سلول ها می توانند به کار خود ادامه دهند آن هم نه به مانند دوران قبل از مصرف.

اما نوع نگاهِ دیگری نیز در رابطه با ماهیت این بیماری است که عده ای آن را صرفاً یک بیماری جسمی تصور می کنند و  در نظر دارند که با در نظر گرفتن مدت زمان کوتاهی فرد را با مصرف دارو های متفاوت به درمان برسانند که خود این افراد به دو دسته  تقسیم می شود. افرادی  سودجو و منفعت طلب که هدفشان صرفاً کاسبی کردن و پر کردن جیب خودشان است و اصلاً به اینکه چه بلایی به سر آن بیمار مصرف کننده ای که از سر ناچاری و برای درمان به آن ها پناه برده نمی کنند و داروهایی تحت عنوان قرص ترک اعتیاد یا قرص گیاهی  و یا شربت گیاهی را ارائه می دهند که تخریب دو چندانی را روی فرد بیمار مصرف کننده می گذارد.

در مقابل نیز افرادی  هستند که می خواهند با یک دارو به افراد مصرف کننده خواهان درمان کمک کنند اما به طور کلی تاکنون هیچ اندازه  و زمان مشخصی برای چگونگی مصرف دارو و طریقه آن ارائه ندادند. این گونه افراد که  اعتیاد را صرفاً یک بیماری جسمی می دانند و از اندازه ها و زمان های مشخص استفاده نمی کنند تاکنون بنده به عنوان یک مصرف کننده که از اعتیاد خارج شده ام و هم اکنون به عنوان کمک راهنمای درمان اعتیاد در کلینیک شفای سبز مشغول به فعالیت هستم مصرف کننده ای را ندیدم که زیر نظر این افراد و با چنین روش هایی که اندازه و زمان آن نامشخص است به درمان رسیده باشند البته این نکته حائیز اهمیت است که همیشه استثنا در هر موضوع وجود دارد اما یادمان باشد ما به دنبال راهکاری هستیم که برای همه انسان ها قابل انجام باشد.

رویکرد دیگری که در زمینه اعتیاد به آن وارد می شود این است که اعتیاد هم یک بیماری جسمی و هم یک بیماری روانی است که ما نیز با این دیدگاه نقطه نظرات مشترکی داریم. البته در همین ابتدا بگویم همه گروه ها و افرادی که همانند ما اعتقاد داشته اند که اعتیاد یک بیماری هم جسمی و هم روانی است نتوانسته اند تا یک راهکار واحد و موثر برای درمان آن ارائه دهند. کنگره 60 و کلینیک شفای سبز امروز کاملاً به این موضوع واقف است که بیمار مصرف کننده به طور همزمان باید جسم و روان خود را تحت معالجه قرار دهد تا بتواند به سلامت از جهان اعتیاد خارج شود.

برای درمان جسم از طریق دارو در مدت زمان 10 الی 13 ماه و برای درمان روان که شامل صفات، باورها و افکار بیمار می شود نیز همین مدت زمان کافی است. گرچه ما به اکثر بیماران توصیه می کنیم که تا یکسال بعد از قطع دارو همچنان شرکت خود در کلاس ها را ادامه می دهند زیرا فردی که تازه به درمان رسیده برای اینکه بخواهد به تعادل برسد نیازمند دانش کافی است که این امر تا بی نهایت ادامه دارد نه تنها برای افراد مصرف کننده بلکه برای تمام جوامع.

زیرا آموزش هایی که کنگره 60 به بیماران اعتیاد می دهد مجموعه ای از قوانین مرتبط با هستی و انسان است که در پرتو آن انسان ها می توانند در صلح و آرامش زندگی کنند. ریشه ای ترین علت مصرف مواد مخدر و یا هرگونه ستمی که انسان در حق خودش می کند از عدم شناخت نسبت به خود و جهان هستی است. در کلینیک شفای سبز نیز کلاس های جهان بینی برای درمان اعتیاد به صورت خصوصی و عمومی برگزار می شود که شما از طریق لینک زیر می تواند برای اطلاع بیشتر و یا ثبت نام اقدام کنید.

برای اطلاع بیشتر  و یا ثبت نام کلیک نمایید.

خب تا اینجا متوجه شدیم که اعتیاد یک بیمار جسم و روانی است. اما کمی دقیق تر این موضوع را برای شما بیان می کنم. مصرف مواد مخدر به مرور زمان سیستم هایی را در جسم انسان از کار می اندازد که این سیستم ها وظیفه تنظیم تمام حالت ها، رفتارها، احساسات و حتی سطح انرژی افراد را به عهده دارد به همین دلیل به آن ها سیستم های حیاتی می گوییم زیرا زمانی که این سیستم درست کار نکند فرد حتی فشار ناشی از جاذبه را بر جسم خود نمی تواند تحمل کند و دچار درد خواهد شد یا راحت تر به شما بگویم که در جسم ما مواد شبه افیونی تولید می شود که به مرور زمان با مصرف مواد مخدر جایگزین شده و دیگر جسم این مواد را تولید نمی کند و دائم در انتظار است تا شما با مصرف مواد مخدر آن را تامین کنید این را نیز باید گفت که مواد شبه افیونی ای که جسم تولید می کند بسیار و بسیار قوی تر از مواد مخدر است.

دلیل اصلی که مصرف کنندگان پس از قطع مواد میل به مصرف دارند این است که در روش های متداول جسم به درمان نمی رسد در نتیجه برای ادامه زندگی این افراد مجبور به مصرف مواد هستند گرچه خود چنین حالت و احساسی را وسوسه می نامند با اینکه از دیدگاه کنگره 60 وسوسه یک نیاز مبرم جسمی است و تا زمانی فرد نتواند آن را برطرف کند حتی توان غذا خوردن را نیز نخواهد داشت.

اما قسمت روان که تا حدودی توضیح دادیم و برای اینکه مطلب را طولانی تر نکنم توضیح خلاصه ای میدهم تا کاملاً متوجه اهمیت آن شویم. اعتیاد در حین اینکه یک بیماری جسمی است اما ابتدا از یک تفکر و باور شروع می شود باور به اینکه “من همیشه باید حالم خوب باشد” حال اینکه این نوع نگاه صحیح است یا خیر بایستی در زمانی دیگر راجع به آن صحبت کرد اما انسانی که در زندگی دائم به دنبال این باشد که بخواهد حالش خوب باشد و این حال خوب را هم به وسیله ابزار بیرونی فراهم کند قطعا دچار مشکلات بسیاری خواهد شد زیرا اکثر انسان ها می خواهند به واسطه سریع ترین اعمال به خواسته های خود برسند و یا در واقع به حال خوش برسند زیرا هر خواسته و هدفی که ما دنبال می کنیم برای رسیدن به آرامش و خوشبختی است اما گاهی به بهایی که برای آن می پردازیم دقت نمی کنیم و یا ذره ای تفکر نمی کنیم شاید نیروهای شیطانی یا انسان های نادان و سودجو در ذهن ما با معکوس کردن برخی مفاهیم و تن کردن لباسی سبز و خرم به صحرایی سوزان و تاریک می خواهند ما را از مسیر تکاملی خودمان و یا دست پیدا کردن به حقیقت آرامش، خوشبختی و یا حال خوش دور کنند. عمیق ترین تاریکی که انسان می تواند در جهان ماده گرفتارش شود بیماری اعتیاد است. زیرا قدرت تفکر، اختیار و بسیاری از توانایی ها و آنچه که بزرگان به آن گوهر جان و یا گوهر درونی می گویند را از انسان می گیرد و او را به اسارت خویش در می آورد.

در کل برای خروج از اعتیاد ما نیازمند به کسب دانش لازم و تغییر نگاه هستیم که بدون چنین مهمی درمان آن و رسیدن به تعادل غیر ممکن است.

برای اینکه این مطلب کوتاه شود سعی می کنم در پست های بعدی کمی بیشتر و جزئی تر، اندک دانشی که در حوزه روان آدمی کسب کرده ام را با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. مطالب گفته شده در این پست برگرفته از منابع آموزشی کنگره 60 و جهان پژشکی می شود.

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پشتیبانی