بایگانی ماهانه: قالب تاریخ آرشیو به صورت ماهانه

کارگاه آموزشی عمومی

چهارمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه “وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 23 اسفند ماه 1402 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: وادی چهاردهم یا وادی عشق؛ آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. عشق و محبت یکی از صفات بارز خداونداست که به انسانها داده است. عشق و محبت در انسان‌ها، عامل و انگیزه ای است برای حرکت کردن. کسی که قلب و وجودش از مهر و محبت تهی باشد، بسان انسان مرده ای است. زنده بودن فقط به این نیست که دست و پای او حرکت کند، به آگاه بودن انسان است که دیگران و افرادی که در پیرامون و اطراف او هستند چه سود و بهره‌ای می‌توانند دریافت کنند. عشق و محبت مقدس است. در انسان جایگاهی وجود دارد بنام " قلب ". هرزمان بخواهیم از عشق و مهر و محبت یاد کنیم سریعا به قلب اشاره می‌شود. قلب کسی که در مسیر ضدارزش هاست چون آمادگی ورود عشق ومحبت را ندارد، هرگز نمی تواند به دیگران عشق بورزد. وقتی دانه ای را دربستر مناسب بکاریم، برای رشد این دانه نیاز به مراقبت و خاک مناسب، آب و کود مناسب وهوای مناسب داریم. قلب انسان هم دقیقا به همین شکل نیازبه بستری دارد برای مهیا کردن و کاشت دانه عشق، مهرو محبت. انسان‌هایی که از عشق و محبت غنی هستند و بلا عوض به دیگران انتقال می‌دهند، ‌هرگز نمی میرند. مانند اشخاصی که قرن‌های پیش زندگی می‌کردند به دلیل ابراز عشق و علاقه بدیگران، نامشان همیشه جاودان است. هرگز نمیرد کسی که ، دلش زنده شد به عشق. هرگز انتظار نداشته باشیم عشق یا خدمت یا قدمی را که برای دیگران برمی‌داریم، دیگران هم همان عشق یا خدمت را به ما بدهند. عاشق را حساب با عشق است، با معشوق چه حساب دارد. ابراز عشق و محبت بدون انتظار لذت بخش تر است. مانند زمانیکه برای درمان وارد  کنگره ۶۰ می‌شویم، به دلیل ابراز عشق و علاقه از جانب دیگران، حس خوبی می گیریم و در این مسیر می مانیم و به درمان می رسیم. ابراز کردن عشق و علاقه بدون انتظار از دیگران، باعث میشود هم حال ما خوب می‌شود هم حال طرف مقابل ما. نمونه بارز آن، جناب آقای مهندس دژاکام، راهنماها و خدمتگزاران و کل خانواده بزرگ کنگره ۶۰ ، بدون کوچکترین توقعی خدمت می‌کنند وعشق و محبت را به دیگران می‌دهند و این انرژی و عشق، چندین برابر به خودشان باز می‌گردد.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی (هفته دیده بان)

گارگاه آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز: هفته دیده بان

جلسه عمومی جشن هفتۀ دیده‌بان در کلینیک شفای سبز با استادی دیده‌بان محترم آقای علی مجدیان، نگهبانی راهنمای محترم مسافر احمد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "هفتۀ دیده‌بان" در روز چهارشنبه مورخ ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۸ آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان علی هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم‌ که‌ امروز در کلینیک شفای سبز در خدمت شما عزیزان هستم. تقریبا از سال گذشته این اتفاق رقم خورد که در جشن هفته دیده‌بان، ما دیده‌بانان موظف شدیم به کلینیک‌ها هم سر بزنیم و در جلسات حضور داشته باشیم. درکنگره جشن هایی وجود دارد که در واقع این جشن‌ها یادآوری هست برای کل اعضا. برای مثال جشن هفته همسفر، یک یادآوری است به تمام همسفران که توسط مسافران خود دیده می شوند و از آن‌ها قدردانی می‌شود و همچنین به مسافران هم یادآوری می‌شود که همسفرانی در کنار آن‌ها بعنوان همراه حضور داشتند و به آن‌ها کمک کردند، هم در پروسه درمان و هم در زندگی قبل از درمان. در سایر جشن‌ها نیز به همین صورت است. در هفته دیده‌بان، دیده‌بانان در طی دو هفته باید حدودا از ۷ الی ۸ نمایندگی در سراسر کشور بازدید و حضور داشته باشند و با حضور فیزیکی در شعب باعث آشنایی اعضا با آن‌ها و شرح وظایفشان می‌شوند. همچنین هدف دیگر از این حضور، شناخت و معرفی کاندیدای جدید برای دیده‌بانی به شورا است که این نفرات بر اساس خدماتی که انجام داده‌اند معرفی می شوند. حالا چرا در کلینیک ها این اتفاق افتاده است؟ یک زمانی اکثر کلینیک‌ها روی متادون درمانی کار می‌کردند که کنگره ۶۰ آمد و به صورت پایلوت روی ‌شربت اوتی کار کرد و این پایلوت بر روی یک تعداد بسیار محدودی یه کمک نهادهای دولتی انجام شد.

اما در پایلوت دوم بود که این تعداد خیلی بیشتر شد و در نهایت باعث شد که مسافران نمایندگی‌های کنگره از کلینیک‌ها دارو تهیه کنند. در ادامه بعضی از کلینیک‌ها شروع کردند به همکاری کردن با کنگره ۶۰ و در ادامه مسیر این تعداد بیشتر شد. کسانی که از بیرون مراجعه می‌کردند کلینیک آن‌ها را می‌پذیرفت و کسانی که شرایط آن‌ها مناسب نمایندگی‌های کنگره نبود، به کلینیک‌ها معرفی می‌شدند. در واقع شکل گیری بیماران کلینیک‌ها به این صورت بود. در ادامه دیدیم که این شکل گیری و ساختار گروه درمانی در کلینیک ها بیشتر شد، در آزمون راهنمایی کنگره شرکت کردند و افرادی از کلینیک‌ها در این آزمون قبول شدند و به عنوان راهنما، راهنمای تازه واردین یا مرزبان در کلینیک ها خدمت می‌کردند و در واقع ساختار و چارت اداری کنگره ۶۰ در کلینیک‌ها به شکل مطلوبی اجرا می‌شد. در اصل دیدیم که کلینیک ها هم جزء کوچکی از کنگره شده‌اند. در کنگره اگر دقت کنیم از بالا تا پایین‌ترین ساختارها به صورت گروهی فعالیت می‌کنند. جلسات گروهی است، لژیون‌ها گروهی هستند و شورای دیده‌بانان نیز به صورت گروهی قانون‌گذاری می‌کنند و من به تنهایی نمی‌توانم یک قانون را تصویب کنم. در شورای دیده‌بانان مسائل یا موضوعات خاص کنگره مطرح می‌شود و اعضای شورا بعنوان موافق یا مخالف راجع به آن صحبت می‌کنند و در نهایت راجع به همان مسئله رای گیری انجام می‌شود و در صورت کسب اکثریت آراء، آن مسئله یا طرح در نمایندگی‌های کنگره لازم الاجرا می‌شود. انتخاب دیده‌بانان نیز به صورت درون گروهی است. یعنی آن ۱۴ نفر دیده‌بان به نمایندگی‌های مختلف که می‌روند، اعضا را می بینند، خدمات آن‌ها را در نظر می‌گیرند و سپس فرد مورد نظر خود را به شورا دیده‌بانان معرفی می‌کنند و در نهایت راجع به این فرد صحبت می‌شود، اگر نیاز باشد در مورد او تحقیق هم می‌شود و در ادامه با انجام رای گیری، دیده‌بان جدید معرفی می‌شود. پایان دوره دیده‌بانان هم به همین صورت است. انجام وظایف و کار دیده‌بانان هم به صورت گروهی است و کسی به صورت انفرادی کار نمی‌کند. برای مثال دیده‌بان راهنمایان به تنهایی نمی‌تواند تعداد زیاد راهنمایان کنگره را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند‌. قطعا با یک گروه و تیم این کار را پیش می‌برند. بنده هم به همین صورت امور مربوط به مرزبانی و ساخت و سازهای کنگره را انجام می‌دهم و در کل نمایندگی‌های کنگره حدودا ۵۰ الی ۶۰ نفر به صورت مستقیم به من کمک می‌کنند تا این کارها را پیش ببرم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان متشکرم.

ادامه مطلب...

پشتیبانی