خلاصه ای از سی دی قیاس

خلاصه ای از سی دی قیاس

يکي از مسائلي که در سفر دوم ممکن است به وجود بيايد مسئله تسخير است کاري که تسخير انجام می‌دهد شبيه کاري است که مواد روي انسان انجام می‌دهد همانطور که مواد روي چشم و حس ما پرده و حجاب می‌کشد و باعث می‌شود واقعيت پيرامون را نبينيم و در برابر دلسوزی‌های ديگران نسبت به خودمان خشمگين شويم و خودمان را بدون ايراد ببينيم و خود را پس از مصرف مواد خيلي خوش تيپ و سرحال ببينيم در سفر دوم همين کار را تسخير با ما می‌کند با اين تفاوت که مواد مخدر قابل رويت بود اما مسئله تسخير چيزي نيست که بتوانيم آن را ببینیم.

درسفردوم چيزهاي زيادي بايد آموخت يکي از این‌ها سنت‌های الهي است که در کلام‌الله شريف اين سنت‌ها غيرقابل تغيير معرفي شدند داستان‌های پيامبران که در قرآن آمده يکي از سنت‌های الهي است که بیان‌کننده توانایی‌های آن‌ها در مسائل مختلف است که نماد رسيدن انسان‌ها به مراحل بالاي انساني است و هدف خداوند از بيان اين داستان‌ها مخاطب قرار دادن ما انسان‌هاست.

ما انسان‌ها دائماً در حال قياس کردن خود با ديگران هستيم مثلاً اگر من روزي ۱۰ساعت کارمي کنم و در آمد ماهانه‌ام يک ميليون تومان است ديگري که روزي۸ساعت کار می‌کند بايد ماهانه ۸۰۰هزارتومان درآمد داشته باشد درغيراين صورت از واژه‌هایی مانند بی‌عدالتی .شانس و…استفاده می‌کنیم اين قياس عقلاني است و عقل هیچ‌گاه فرمان اشتباه صادر نمی‌کند در واقع مشکل از داده‌هایی است که به عقل داده شده است بايد دانست همه فعالیت‌های ديگران فقط آن چيزي نيست که ما می‌بینیم .قياس کردن خود با دیگران سه نتيجه دارد يا باعث تنفر از کسي که خود را با آن قياس کرده‌ایم می‌شود یا باعث تنفر از خداوند می‌شود و يا در خوش‌بینانه‌ترین حالت باعث تنفر از خودمان می‌شود که هر سه این‌ها خواسته نفس اماره است براي به دست گرفتن اختیار ما و با دادن يک سري اطلاعات غلط به عقل آن را در ورطه سقوط قرار می‌دهد.

عقل نيز با اين اطلاعات اشتباه فرمان نادرست صادرمي کند در واقع قياس کردن چيز ساده و اتفاقي نيست بلکه ابزار نفس اماره است براي کيش و مات کردن عقل قياس کردن وسيله نابودي انسان را فراهم می‌کند.

براي فهم و درک يک موضوع بايد گيرنده انسان آن موضوع را به خوبي درک کند مثلاً شايد در حال حاضر یک هنرمند بسیار خوبي در يک نقطه وجود داشته باشد ولي ديگران ارزش آن را ندانند ولي بعدها به ارزش او پی ببرند يا در مقوله اعتياد فرد گیرنده‌هایش نسبت به مسئله درمان شايد بسته باشد اما زماني که اين پرده از چشمان فرد برداشته شود به اين راه ايمان می‌آورد.اساساً اگر ما چيزي از علم يا هنرياچيزهاي ديگر در نمی‌یابیم دليل بر وجود نداشتن اين مسائل در جهان نيست در حقیقت اينهاوجوددارند اما حس‌های ما نسبت به اين مسائل بسته است و آن‌ها را دريافت نمی‌کنیم این‌ها همه به آيه “ليس للانسان الا ما سعي” مربوط می‌شود يعني هیچ‌چیز براي انسان به دست نمی‌آید مگر با سعي و تلاش خود انسان. حسادت دو مبنا دارد يکي اينکه ما شرايط لازم را در خودمان به وجود نياورديم دوم اينکه اگر کسی به چيزي دست ميابد حتماً بهايان را پرداخت کرده اگر اين دو مسئله را بدانيم ديگر خودمان را با ديگران قياس نمی‌کنیم قياسي که ما انجام می‌دهیم بر اساس اطلاعات بسیار غلط صورت می‌گیرد اولاً که از گذشته خودمان اطلاع نداريم ثانیاً از فرمان خودمان و ديگران اطلاع نداريم يعني نمی‌دانیم خودمان به کجا قرار است برويم و ديگران قرار است بروند.

به طور کلي با توجه به مطالب گفته‌شده می‌توان نتيجه گرفت قياس يکي از کاربردی‌ترین ابزار نفس اماره است براي منحرف کردن انسان از مسير حيات چون ما با قیاس کردن احساس می‌کنیم عدالت رعايت نشده و در مقام انتقام بر می‌آییم و آنحاست که نيروهاي اهريمني روي کارمي آيند در واقع نيروهاي منفي می‌خواهند انسان خود را با ديگران مقايسه کند و وقتي اين قياس را انجام داد و به نتيجه دلخواه نرسيد آنگاه نيروهاي خودشان را روانه ميدان می‌کنند و آنگاه انسان دچار فالهمها فجورها می‌شود و انسان شروع می‌کند به پيوند با اين نيروهاي منفي که در ابتدا بسیار جذاب است چون انسان را به اهدافش می‌رسد اما در ادامه ما می‌مانیم و وجدان درد و… و از همه مهم تر نيروهاي منفي که به ما چسبیده‌اند و ما را رها نمی‌کنند ما انسان‌ها فکر می‌کنیم يک کار منفي را انجام می‌دهیم و هر وقت خواستيم آن را رهامي کنيم اما این‌گونه نيست براي مثال فردي در شرايط عادي جامعه به خواسته‌هایش نمی‌رسد و جذب گروه‌های مافيايي مي شود و ثروت زيادي به دست می‌آورد پس از مدتي از اين کار خسته می‌شود و می‌خواهد از اين سيستم خارج شود اما اين اجازه را به او نمی‌دهند. خداوند به انسان می‌گوید کار نیک انجام بده من ده برابر آن به تو پاداش می‌دهم شيطان نيز چنين وعده‌ای مي دهد با اين تفاوت که خداوند اول کارما را می‌بیند سپس پاداش می‌دهد اما شيطان ابتدا يک پاداش زودگذر به انسان می‌دهد واو را بنده خود می‌کند پس از آن انسان باید مطیع شيطان باشد.

ما برای رسيدن به خواسته‌هایمان نيازمند انرژي هستيم و اگر اين انرژي را از راه نادرست به دست آوریم خيلي چيزها را از دست می‌دهیم انسان به خودي خود نيرويي ندارد و اگر بخواهد به يک چيزي برسد بايد يک سري نيرو تحت فرمان او قرار گيرند و به وسيله اين نيروها در ذهن ديگران اختلال ايجاد می‌کند و به خواسته پلید خودمی رسد و نيروهاي منفي نیز به اهدافشان دست پيدا می‌کنند نيروهاي بازدارنده به جايي نفوذ می‌کنند که دانايي در آنجا رشد نکرده باشد و شرط بقايشان نیز همین است بنابراين وقتي انسان خود را با ديگران قياس می‌کند احساس می‌کند خداوند عدالت ندارد و شروع می‌کند به بازي نامعقول و خود را در اختيار نيروهاي منفي قرارمي دهد.

منبع وبسایت کنگره 60

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پشتیبانی