عملکرد نیرو های منفی
سوالات اولین دوره آزمون های کلینیک شفای سبز
کارگاه آموزشی ۲۲ مردادماه
خلاصه سی دی فاضلاب های جوشان
چشمه زمانی میتواند جوشان باشد که دارای منابع آب باشد و منابع آب باید در دل کوهها ذخیرهشده باشند. خاصیت دوم اختلاف ارتفاع است یعنی آب از کوهها و تپهها سرازیر شود و چشمه باید پایین باشد تا اینچنین فشار آب روی چشمه وارد شود.
زمانی که قدرت منابع آبی نیرومند بوده و اختلاف ارتفاع زیاد باشد ، به صورت اتوماتیک تبدیل به چشمه جوشان میشود. وقتی چشمهای جوشان شد تبدیل به رودی خروشان شده و به دریا منتهی میشود یا به مقصد میرسد. از رودهای خروشان و چشمههای جوشان میتوان به رود می سیسی پی یا رود نیل اشاره نمود.
چشمه زمانی میتواند جوشان باشد که دارای منابع آب باشد و منابع آب باید در دل کوهها ذخیرهشده باشند. خاصیت دوم اختلاف ارتفاع است یعنی آب از کوهها و تپهها سرازیر شود و چشمه باید پایین باشد تا اینچنین فشار آب روی چشمه وارد شود.
زمانی که قدرت منابع آبی نیرومند بوده و اختلاف ارتفاع زیاد باشد ، به صورت اتوماتک تبدیل به چشمه جوشان میشود. وقتی چشمهای جوشان شد تبدیل به رودی خروشان شده و به دریا منتهی میشود یا به مقصد میرسد. از رودهای خروشان و چشمههای جوشان میتوان به رود می سیسی پی یا رود نیل اشاره نمود.
انسانها برای اینکه به مقصد برسند باید مانند چشمههای جوشان و رودهای خروشان باشند. چشمه زمانی میتواند جوشان باشد که منابع اطلاعاتی و آگاهی داشته و این منابع باید در تمام سطوح وجود داشته باشد.
دانایی دارای دو بخش میباشد دانایی خاص و دانایی عام البته دانایی و دانایی موثر نیز وجود دارد. ما فکر میکنیم فردی که در رشته تحصیلی خاص به اوج رسیده است همه چیز میداند در صورتی که اصلاً اینگونه نیست و آن فرد تنها در یک رشته به دانایی رسیده است. مثلاً در فیزیک به دانایی رسیده است اما از طب یا نجوم یا بسیاری از مطالب دیگر اطلاعاتی ندارد. گاهی اوقات انتظار نمی رود که افراد تحصیلکرده معتاد باشند و گفته میشود آنها تحصیلات بالایی دارند و از اعتیاد میدانند ، پس چگونه به اعتیاد روی آوردهاند؟ منظور ما از دانایی این نیست.
البته دانستن به تنهایی کافی نیست و یک سی دی یا کتاب همه اطلاعات را دارد. انسانهایی که فقط میدانند مانند کتاب یا سی دی هستند و اطلاعات آنها در حد دانستن میباشد.
وقتی میگوییم دانایی به این منظور است که فرد اطلاعات و دانش را داشته باشد ، تفکر کند و تجربه کسب کرده باشد. دانایی یعنی دانستن ، آموزش در کنار تفکر و تجربه. ممکن است فردی تنها در رشتهای مذهبی دانایی داشته باشد و اگر شخصی در رشتهای به دانایی رسید دلیل بر این نیست که در تمام سطوح به دانایی رسیده است.
دانایی که کنگره ۶۰ به آن معتقد میباشد دانایی عام است. دانایی عام یعنی علم زیستن ، علم زندگی کردن یا به عبارتی علم و هنر زیستن. دانایی باید به مرحلهای برسد که بتوانیم زندگی کنیم و مردمدار باشیم ، بتوانیم از زندگی لذت ببریم و از ضد ارزشها فاصله بگیریم ، باید خود را به ارزشها نزدیک کنیم.
وقتی دانایی اینگونه بود ، هر انسانی میتواند به مقصد و هدف برسد. منظور از هدف ، رسیدن به قلل رفیع انسانیت یا رسیدن به توحید و یگانگی و یا ... نیست ، اینها کلمات بزرگی هستند و باید آنها را خوب شکافت تا مثلاً رسیدن به توحید معنا یابد. ما میخواهیم به نقطهای برسیم تا به صلح ، آرامش و آسایش دست یابیم. اگر بخواهیم به صلح ، آرامش و آسایش برسیم باید از تمام ضد ارزشها پرهیز کنیم.
کسی که ربا میخورد به پول میرسد اما به آسایش و آرامش نمیرسد. کسی که غیبت میکند و دروغ میگوید به آسایش و آرامش نمیرسد. شخصی که انواع مواد مخدر را مصرف میکند ممکن است در مقطعی به حالی دست یابد اما به آرامش و آسایش نمیرسد. اگر افراد هرگونه حرکتی در مسیر ضد قانون داشته باشند به آرامش و آسایش نمیرسند. باید در صراط مستقیم قرار بگیریم تا به صلح ، آرامش و آسایش برسیم و اینگونه تا زمانی که زنده هستیم لذت ببریم. با خلاف نمیتوان لذت برد و به آرامش رسید.
بعضی انسانها چشمههای جوشان و رودهای خروشان هستند و به بحر و اقیانوس ملحق میشوند اما بعضی انسانها باتلاقهای جوشان و فاضلابهای خروشان هستند که در نهایت به باتلاقها و فاضلابها منتهی میشوند. البته باید در ذات انسانها چنین چیزی باشد در غیر این صورت جوالی سیاه خواهند بود. جوال یک گونی است که در گذشته از پوست بز درست میشد ، موی بز معمولاً سیاه است و هرچه شسته شود سفید نمیشود. باید درون انسانها چیزی باشد در غیر این صورت مانند جوال سیاه خواهند بود و هرچه آب روی آنها ریخته شود سفید نمیشوند.
افرادی که به کنگره میآیند بعد از گذشت ۲ یا ۳ ماه مشخص میشود که واقعاً چشمه جوشان و رود خروشان هستند یا باتلاق جوشان و فاضلاب خروشان. کسانی که فاضلاب و باتلاق باشند دوام زیادی نمیآورند و بعد از مدت کوتاهی حضور در کنگره از کنگره جدا میشوند و امیدوار هستیم تا نوبت آنها سر برسد و بازگردند.
صحبتهای من متعلق به تمام کسانی است که صدای من را میشنوند و در مورد تمام افراد صادق است و ارتباطی به نژاد ، رنگ پوست ، ملیت ، پول و ... ندارد. انسان در هر شرایطی میتواند تبدیل به چشمه جوشان و رود خروشان شود و در مقابل میتواند فاضلاب جوشان و باتلاق خروشان باشد. نباید صحبتهای من را به گونهای برداشت کنید که ارتباطی به شما ندارد و باید تکلیف خود را مشخص کنید که از کدام دسته هستید.
اگر کسی میخواهد چشمه جوشان و رود خروشان باشد باید ۱۰ دقیقه قبل از شروع جلسه در نمایندگی حضور یابد. کسی که دیر در جلسه حاضر میشود به سختی تغییر میکند و به سختی درست خواهد شد اما ممکن است شاغل باشد یا به خاطر کارهای خود نتواند به موقع حاضر شود.
مسئله بعدی این است که افراد باید مطیع قوانین و مقررات باشند و باید در مقابل دستورات راهنما سر تعظیم فرود آورد. باید بفهمد که در کنگره ۶۰ به او خدمت میشود و این خدمت بلاعوض میباشد. باید در مقابل آموزش به گونهای رفتار کند که بیاموزد. راهنما اطلاعات و تجربه خود را به رهجو به صورت رایگان ارائه میدهد و رهجو باید با تمام وجود آن را دریافت نماید.
مسئله دیگر این است که افراد باید امیدوار باشند. یک شخص متد و روش کنگره را قبول دارد یا خیر و خارج از این دو حالت نیست. اگر متد کنگره مورد قبول فرد باشد باید تسلیم راهنما باشد و اگر متد کنگره را قبول ندارد باید به دنبال کار خود برود و وقت خود را تلف ننماید. باید اول فرمانبرداری را آموخت تا فرمانده شویم. از نظر دانش ، و اطلاعات و علم ، اگر قطب عالم بشریت باشید اما مصرفکننده باشید ، نشاندهنده جهالت شماست و اینکه در مسیر اشتباهی قدم گذاشتهاید.
وقتی وارد کنگره میشوید باید هر چه دارید را بیرون از درب کنگره بگذارید و اگر بخواهید آنها را با خود حمل کنید به درمان نخواهید رسید. فرضاً ممکن است فرد تحصیلات تا مقطع دکترا داشته باشد اما راهنما دیپلم هم نداشته باشد ، اما راهنما در علم درمان اعتیاد بهترین است و نشانه آن سلامتی اوست و اینکه دارای چندین رهجو بوده و افرادی را به رهایی رسانده است.
کنگره ۶۰ مانند حمام عمومی در قدیم است. کنگره ۶۰ روح و روان و جسم افراد را شستشو میدهد و تمیز میکند. اگر سرهنگ یا کشیش یا هر شخصیتی بخواهد با لباس مخصوص خود وارد شود ، شسته نخواهد شد. زمانی که افراد در حمامهای قدیمی وارد میشدند ، یک لنگ دریافت میکردند و حتی نمیتوانستند با خود لنگ ببرند و به این ترتیب همه افراد مانند یکدیگر بودند. زمانی که دلاک میخواست افراد را بشوید نمیدانست چه کسی وزیر است و چه کسی کارگر ، چه کسی شاه است و چه کسی گدا ، چون همه به حمام آمده بودند تا خود را بشویند و تمیز شوند.
در کنگره همین قانون صادق میباشد ، کسانی که به کنگره میآیند به دلیل این است که روح ، روان و افکار منفی آنها شسته شود و به سلامتی جسمی و روانی بازگردند. افرادی که به کنگره میآیند باید تسلیم باشند تا به سلامتی بازگردند. همه افراد در کنگره به خواست خود آمدهاند ، بنابراین صحبتهای بزرگان را محترم شمارید و بپذیرید. باید از ابتدای ورود به کنگره مسئله را جدی بگیرید.
کسانی که از ابتدا کنگره را جدی گرفتهاند خیلی سریع به درمان رسیدهاند و کسانی که مرتب در جلسات حاضر نمیشوند و در زمان مقرر در نمایندگی مربوطه حضور ندارند به درمان نرسیده یا دیر به درمان رسیدهاند.
با اطمینان خاطر میگویم روشی که در کنگره ۶۰ میباشد در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. این مسئله را به جرات بیان میکنم به دلیل اینکه بزرگترین متخصصان جهان که مانند برادر ، دوست و همکار من هستند ، از طریق اینترنت با من در رابطهاند. روش درمانی کنگره ۶۰ در هیچ کجای دنیا نیست و شربت اپیوم تینکچر به خاطر کنگره ۶۰ درست شد.
آقای مهندس طاهری ( جانشین دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر ) در مراسم ورزش بیان نمود : در صورتی که تمام سیستم ها با اپیوم تینکچر مخالف بودند ، تنها آقای مهندس حسین دژاکام و شاگردان او بودند که سندی بدون نقص بودند و دلیل قبول و پخش شربت اپیوم تینکچر در سراسر کشور جناب مهندس و شاگردان او بودند. حتی در بین سیستم های پزشکی با شربت اپیوم تینکچر مخالفتهای شدیدی صورت میگرفت. بنابراین شربت اپیوم تینکچر به سختی در دستان ما قرار گرفته است.
دو نعمت بزرگی که انسان قدردان آنها نیست سلامتی و امنیت میباشد. افرادی هستند که شبها بیدارند تا ما در آرامش و آسایش باشیم. برای شربت تریاک سختیهای فراوانی کشیده شده است البته نه به اندازه سرزمین ایران ولی ما هم سختیهای زیادی متحمل شدهایم. باید قدر شربت اپیوم تینکچر را بدانید و آن را مفت از دست ندهید و به راحتی از مسیر کنگره خارج نشوید. باید در کلینیک ها مرتب و منظم حاضر شوید و هر فردی تنها داروی خود را دریافت نماید. در کلینیک ها قرار ملاقات نگذارید و قوانین اپیوم تینکچر را کاملاً رعایت کنید. کار مسافران گرفتن داروی خود میباشند و اگر سؤال مهمی باشد مطرح نمایند و نباید با پزشکان روبرو شوند. اگر مسئله افسردگی در میان باشد به پزشکان ارتباطی ندارد و باید با راهنمای خود مطرح نمایند. از قوانین کنگره ۶۰ این است که نمیتوانند از کلینیک ها دارویی دریافت نمایند چراکه اپیوم تینکپر دریافت میکنند.
شخصی که تریاک را به عنوان دارو مصرف مینماید داروهایی مانند آمی تریپ ترین ، زاناکس و ... کوچکترین اثری ندارد. تریاک به عنوان مادر داروها میباشد ، در اپیوم و اپیوم تینکچر ۲۵ داروی قوی نهفته است. اپیوم و اپیوم تینکچر هم خوابآور میباشد و هم غیر خوابآور ، هم شادیآور است و هم ضد افسردگی ، هم دوپینگ کننده جنسی است و هم تسکیندهنده روح و روان ، هرچه نام ببرید در این دارو موجود میباشد. ممکن است قرصی تخصصی باشد و افرادی خاص آن را مصرف نمایند.
کنگره ۶۰ افراد را در استخر شنا و آب زلال فرومیکند و شلنگ آب زلال در اختیار شماست ، چرا دنبال آفتابه میگردید. شما قویترین دارو را دریافت میکنید چرا به دنبال قرص و دارویی دیگر هستید؟
در دانشگاه تهران داروی اپیوم تینکچر را برای درمان بیماریهایی خاص استفاده مینماییم. بیماریهایی مانند کولیت استرالیا که باید روده بزرگ را ببرند و هیچ دارویی جوابگوی این بیماری نیست. برای درمان چنین بیماریهایی از داروی اپیوم تینکچر استفاده میشود پس باید ارزش این دارو را بدانید. باید با مسئولین هماهنگ باشید و داروی خود را اندازه دریافت نمایید. هر اشتباهی در مسیر دریافت داروی خود انجام دهید به ضرر شماست. باید در دریافت داروی خود منظم باشید و اینگونه برای خودتان بهتر است.
کسانی که مانند فاضلاب جوشان و باتلاق خروشان هستند هیچگاه به درمان نمیرسند و مخل آسایش و آرامش کنگره نیز میشوند. کسانی که از کنگره استفاده نمیکنند حقی ندارند کوچکترین ضرری به کنگره وارد کنند. هیچ فردی حق ندارد مخل آسایش راهنما شود ، هیچکدام از راهنمایان شما خدمتگزار شما نیستند که هر زمان بخواهید با آنها تماس بگیرید و توقع یاری داشته باشید. در کنگره ۶۰ تلفن زدن به راهنما ممنوع میباشد و باید راهنما را حضوری ببینید.
کسانی که راهنما در زمانهای مختلف در اختیار آنهاست ترک سقوط آزاد دارند و در آنها قطع ناگهانی مصرف صورت گرفته است. چنین افرادی حال خوبی ندارند و باید با راهنما در تماس باشند. سیستم کنگره ۶۰ اینگونه نیست و افراد در روز اپیوم تینکچر مصرف میکنند. اگر فردی عادی ۱۰ سیسی شربت تریاک بخورد میمیرد اما افراد در کنگره مصرف بیشتر و کمتر به عنوان دارو دارند و حتی خمار نمیشوند. افراد سقوط آزادی تا سالهای بعد خمار هستند و فشار سختی را تحمل میکنند.
مسافران کنگره ۶۰ حق مشاوره با پزشکان کلینیک ها را ندارند. شما یا بیمار هستید یا معتاد. اگر معتاد هستید میتوانید از کنگره ۶۰ سرویس دریافت کنید ولی اگر بیمار هستید کنگره ۶۰ نمیتواند به شما سرویس بدهد و باید به پزشک مراجعه کنید. کسانی که احساس میکنند احتیاج به مشاوره روانپزشک دارند و باید قرص بخورند ، به کنگره ۶۰ ارتباطی نخواهند داشت و باید نزد روانپزشک بروند و این در تخصص ما نیست ، بنابراین نمیتوانیم به آنها سرویس بدهیم.
اگر افراد زیر نظر تخصص کنگره ۶۰ بودند باید تحت نظر راهنمایان باشند و گوش به فرمان ، باید با دستورات راهنما پیش روند. ما خود باید این مرز را تشخیص دهیم که جزء کدام دسته هستیم. اگر این تشخیص وجود نداشته باشد به تضاد بر خواهیم خورد و مخل ما میشوند.
ما در کنگره ۶۰ اعلام کردهایم که تحت هیچ شرایطی افراد قرصی را پذیرش نمیکنیم البته ناگفته نماند افرادی که تا به حال در کنگره بودند و قرص مصرف میکردند به خوبی پیشرفتهاند ولی از این پس افراد قرصی را پذیرش نخواهیم کرد. درمان افراد قرصی در تخصص کنگره ۶۰ نمیباشد و اگر درمان آنها را بدانیم چنین کاری نخواهیم کرد چراکه آنها سیستم کنگره را برهم میزنند و مخل آسایش ما هستند. آنها باید در سیستم های پزشکی وارد شوند ، کسانی که میل به خودکشی دارند معتاد نیستند و بیمار روانی محسوب میشوند. ما به چنین کسانی نمیتوانیم سرویس دهیم.
در کنگره ۶۰ افراد باهر مصرفی که دارند را پذیرش میکند اما نمیتوانیم زمان خود را صرف کسانی کنیم که هیچ حرفی در ذهن آنها فرو نمی رود. آنها باید دنبال کار خود باشند و به مراکز پزشکی مراجعه نمایند. آنها در کلینیک ها که حاضر میشوند ایجاد مشکل مینمایند و آرامش را از افراد میگیرند ، دائماً وقت پزشکان را میگیرند تا مشاوره شوند و در لژیونها نیز ایجاد مشکل میکنند.
در حال حاضر کنگره ۶۰ متعلق به کسانی است که مصرفکنندگان مواد مخدر هستند و تنها معتاد هستند. اگر به مرحلهای برسند که علاوه بر مصرف مواد مخدر ، قرصهای فراوان مصرف کنند و مصرف قرص آنها بیش از مواد مخدر باشد ، تحت نظر ما نخواهد بود. پیشنهاد ما به چنین افرادی این است که به روانپزشکان مراجعه نمایند.
کسی که در کنگره ۶۰ عضو میباشد باید در زمان مقرر در کنگره حاضر باشد. کسانی که در زمان اتمام جلسه در کنگره حاضر میشوند ، افرادی هستند که حال خوشی ندارند و به درمان نمیرسند. باید افراد به موقع در جلسات حاضر باشند تا آموزش ببینند. تا به حال دیده نشده است افرادی که حال خوبی دارند بیموقع در جلسات حاضر شوند.
آموزشهای کنگره ۶۰ و رسیدن به درمان از جایی شروع میشود که به موقع در جلسات حاضر شوید. باید حواس همه ما جمع باشد تا ما را آب نبرد. مار به صورت مارپیچ حرکت میکند اما تا صاف نشود نمیتواند از سوراخ لانه خود داخل شود. ما در هر جایی هفت رنگ بودیم باید در کنگره یکرنگ باشیم تا به درمان برسیم. ما در شکارگاه شیر و گرگ بودهایم اما در بیشه آرام. کنگره خانه ماست و محلی است که به درمان میرسیم. کنگره محلی است که ما انسان میشویم و از قعر تاریکیها بیرون میآییم. باید کنگره را دوست داشته باشیم و برای کنگره ارزش قائل باشیم.
ما به کنگره اعتقادداریم یا خیر ، راهنمای خود را قبول داریم یا خیر. اگر راهنمای خود را قبول دارید باید تسلیم گفتههای او باشیم ، اگر راهنمای خود را قبول ندارید باید به دنبال کار خود بروید و کسی را پیدا کنید که او را قبول دارید. افراد اجازه دارند در سفر اول و دوم یکبار راهنمای خود را تعویض نمایند.
در قدیم گفته میشد : " در یک نیام دو شمشیر نشاید " یعنی نمیتوانید دو شمشیر را در یک غلاف فروکنید. شما نمیتوانید هرچه میخواهید مواد مصرف کنید و به درمان برسید. نمیتوانید هم خودرأی باشید و هم به درمان برسید ، نمیتوانید هم راهنمای خود را قبول داشته باشید و هم راهنمای خود را قبول نداشته باشید. اینگونه به درمان نمیرسید.
کسانی که با اپیوم تینکچر سفر میکنند ، در زمان تحویل دارو باید کاملاً مطیع مسئول کنگره ۶۰ باشند و نباید غیر از این باشد. هر کدام از ما یک نارنجک بودهایم و خانه و محلی را برهم میریختیم ، اما وقتی به کنگره میآییم باید آرام باشیم. افرادی هستند که مصرف قرص دارند و برای کنگره ۶۰ مشکلساز هستند ، این افراد کاری میکنند تا ما افراد قرصی که حال خراب دارند را قبول نکنیم. یکی از خانمهای مسافر که قرص زیاد مصرف میکرد و از کودکی مبتلا به بیماری صرع بود درمان شده و در جلسات حاضر میشود. بعضی افراد قرصی کاری میکنند تا ما در را ببندیم و باعث تأسف میباشد.
اوضاع کنگره ۶۰ بسیار خوب است و من از افراد راضی هستم. باید مسائلی را برای شما مطرح میکردم تا حواس خود را بیشتر جمع کنید و به حرف راهنمای خود گوش کنید و در زمان تحویل داروی مصرفی نظم را رعایت کنید ، قدر راهنمای خود و داروی اپیوم تینکچر را بدانید ، به حرفهای راهنمای خود گوش دهید تا در آینده به مشکل بر نخورید.
خلاصه ای از سی دی قیاس
يکي از مسائلي که در سفر دوم ممکن است به وجود بيايد مسئله تسخير است کاري که تسخير انجام میدهد شبيه کاري است که مواد روي انسان انجام میدهد همانطور که مواد روي چشم و حس ما پرده و حجاب میکشد و باعث میشود واقعيت پيرامون را نبينيم و در برابر دلسوزیهای ديگران نسبت به خودمان خشمگين شويم و خودمان را بدون ايراد ببينيم و خود را پس از مصرف مواد خيلي خوش تيپ و سرحال ببينيم در سفر دوم همين کار را تسخير با ما میکند با اين تفاوت که مواد مخدر قابل رويت بود اما مسئله تسخير چيزي نيست که بتوانيم آن را ببینیم.
درسفردوم چيزهاي زيادي بايد آموخت يکي از اینها سنتهای الهي است که در کلامالله شريف اين سنتها غيرقابل تغيير معرفي شدند داستانهای پيامبران که در قرآن آمده يکي از سنتهای الهي است که بیانکننده تواناییهای آنها در مسائل مختلف است که نماد رسيدن انسانها به مراحل بالاي انساني است و هدف خداوند از بيان اين داستانها مخاطب قرار دادن ما انسانهاست.
ما انسانها دائماً در حال قياس کردن خود با ديگران هستيم مثلاً اگر من روزي ۱۰ساعت کارمي کنم و در آمد ماهانهام يک ميليون تومان است ديگري که روزي۸ساعت کار میکند بايد ماهانه ۸۰۰هزارتومان درآمد داشته باشد درغيراين صورت از واژههایی مانند بیعدالتی .شانس و...استفاده میکنیم اين قياس عقلاني است و عقل هیچگاه فرمان اشتباه صادر نمیکند در واقع مشکل از دادههایی است که به عقل داده شده است بايد دانست همه فعالیتهای ديگران فقط آن چيزي نيست که ما میبینیم .قياس کردن خود با دیگران سه نتيجه دارد يا باعث تنفر از کسي که خود را با آن قياس کردهایم میشود یا باعث تنفر از خداوند میشود و يا در خوشبینانهترین حالت باعث تنفر از خودمان میشود که هر سه اینها خواسته نفس اماره است براي به دست گرفتن اختیار ما و با دادن يک سري اطلاعات غلط به عقل آن را در ورطه سقوط قرار میدهد.
عقل نيز با اين اطلاعات اشتباه فرمان نادرست صادرمي کند در واقع قياس کردن چيز ساده و اتفاقي نيست بلکه ابزار نفس اماره است براي کيش و مات کردن عقل قياس کردن وسيله نابودي انسان را فراهم میکند.
براي فهم و درک يک موضوع بايد گيرنده انسان آن موضوع را به خوبي درک کند مثلاً شايد در حال حاضر یک هنرمند بسیار خوبي در يک نقطه وجود داشته باشد ولي ديگران ارزش آن را ندانند ولي بعدها به ارزش او پی ببرند يا در مقوله اعتياد فرد گیرندههایش نسبت به مسئله درمان شايد بسته باشد اما زماني که اين پرده از چشمان فرد برداشته شود به اين راه ايمان میآورد.اساساً اگر ما چيزي از علم يا هنرياچيزهاي ديگر در نمییابیم دليل بر وجود نداشتن اين مسائل در جهان نيست در حقیقت اينهاوجوددارند اما حسهای ما نسبت به اين مسائل بسته است و آنها را دريافت نمیکنیم اینها همه به آيه "ليس للانسان الا ما سعي" مربوط میشود يعني هیچچیز براي انسان به دست نمیآید مگر با سعي و تلاش خود انسان. حسادت دو مبنا دارد يکي اينکه ما شرايط لازم را در خودمان به وجود نياورديم دوم اينکه اگر کسی به چيزي دست ميابد حتماً بهايان را پرداخت کرده اگر اين دو مسئله را بدانيم ديگر خودمان را با ديگران قياس نمیکنیم قياسي که ما انجام میدهیم بر اساس اطلاعات بسیار غلط صورت میگیرد اولاً که از گذشته خودمان اطلاع نداريم ثانیاً از فرمان خودمان و ديگران اطلاع نداريم يعني نمیدانیم خودمان به کجا قرار است برويم و ديگران قرار است بروند.
به طور کلي با توجه به مطالب گفتهشده میتوان نتيجه گرفت قياس يکي از کاربردیترین ابزار نفس اماره است براي منحرف کردن انسان از مسير حيات چون ما با قیاس کردن احساس میکنیم عدالت رعايت نشده و در مقام انتقام بر میآییم و آنحاست که نيروهاي اهريمني روي کارمي آيند در واقع نيروهاي منفي میخواهند انسان خود را با ديگران مقايسه کند و وقتي اين قياس را انجام داد و به نتيجه دلخواه نرسيد آنگاه نيروهاي خودشان را روانه ميدان میکنند و آنگاه انسان دچار فالهمها فجورها میشود و انسان شروع میکند به پيوند با اين نيروهاي منفي که در ابتدا بسیار جذاب است چون انسان را به اهدافش میرسد اما در ادامه ما میمانیم و وجدان درد و... و از همه مهم تر نيروهاي منفي که به ما چسبیدهاند و ما را رها نمیکنند ما انسانها فکر میکنیم يک کار منفي را انجام میدهیم و هر وقت خواستيم آن را رهامي کنيم اما اینگونه نيست براي مثال فردي در شرايط عادي جامعه به خواستههایش نمیرسد و جذب گروههای مافيايي مي شود و ثروت زيادي به دست میآورد پس از مدتي از اين کار خسته میشود و میخواهد از اين سيستم خارج شود اما اين اجازه را به او نمیدهند. خداوند به انسان میگوید کار نیک انجام بده من ده برابر آن به تو پاداش میدهم شيطان نيز چنين وعدهای مي دهد با اين تفاوت که خداوند اول کارما را میبیند سپس پاداش میدهد اما شيطان ابتدا يک پاداش زودگذر به انسان میدهد واو را بنده خود میکند پس از آن انسان باید مطیع شيطان باشد.
ما برای رسيدن به خواستههایمان نيازمند انرژي هستيم و اگر اين انرژي را از راه نادرست به دست آوریم خيلي چيزها را از دست میدهیم انسان به خودي خود نيرويي ندارد و اگر بخواهد به يک چيزي برسد بايد يک سري نيرو تحت فرمان او قرار گيرند و به وسيله اين نيروها در ذهن ديگران اختلال ايجاد میکند و به خواسته پلید خودمی رسد و نيروهاي منفي نیز به اهدافشان دست پيدا میکنند نيروهاي بازدارنده به جايي نفوذ میکنند که دانايي در آنجا رشد نکرده باشد و شرط بقايشان نیز همین است بنابراين وقتي انسان خود را با ديگران قياس میکند احساس میکند خداوند عدالت ندارد و شروع میکند به بازي نامعقول و خود را در اختيار نيروهاي منفي قرارمي دهد.