خلاصه سی دی یین و یانگ (متن)

خلاصه سی دی یین و یانگ (متن)

در ابتدا می‌خواهم تعریفی از” یین و یانگ ” داشته باشم. علامتی است به شکل دایره که یک قسمت آن سیاه و یک قسمت سفید است .در وسط قسمت سیاه یک لکه سفید و در قسمت سفید یک لکه سیاه وجود دارد و کل دایره به موجودیت یا زندگی و هستی اشاره می‌کند که بخش سفید مربوط به بخش الهی و مثبت قضیه و بخش سیاه مربوط به بخش تاریکی و منفی قضیه است و در فلسفه شرق به این مسئله چرخه یین و یانگ می‌گویند. به زبان چینی ” یین ” به معنی جوانی و خامی و تاریکی است و ” یانگ ” هم به معنای پختگی و خرد و پیری است که البته منظور از پیری ، فرتوتی نیست بلکه همان خرد است .

یادم می‌آید وقتی بچه بودم وقتی برای کسی کاری انجام می‌دادم مخصوصاً” برای بزرگ‌ترها مثل پدربزرگم حتی یک لیوان آب می‌بردم به من می‌گفت: “پیر شی ” من خیلی از این حرف ناراحت می‌شدم و با گلایه فراوان نزد مادرم می‌رفتم و شروع می‌کردم به گریه کردن که بابابزرگ به من می‌گوید:  “پیر شی”  من دوست ندارم پیر شم . ولی وقتی بزرگ‌تر شدم فهمیدم که ” پیری ” به معنای پختگی و خرد است یعنی خردمند شوی وب ه این نتیجه رسیدم که زمان جوانی واقعاً خام و بی‌تجربه هستی .

تمام موجودات هستی دارای دو بخش در درون خود هستند و این دو بخش دائماً در حال در گیری می‌باشند یک زمان قسمت تاریکی و منفی رشد و غلبه پیدا می‌کند و یک زمان هم قسمت مثبت و روشنایی ، حالا این قضیه درگیری این دو بخش تا کی ادامه پیدا می‌کند ، بستگی به فرد و قدرت‌های درونی‌اش دارد و در نهایت باعث حرکت و عامل تغییرات می‌باشد . اگر بخش منفی و تاریکی غلبه و رشد کند انسان به طرف کارهای خلاف و ضد ارزش‌ها می رود ولی اگر بخش مثبت و روشنایی رشد و غلبه پیدا کند انسان به طرف ارزش‌ها می رود حالا اگر قدرت فرد در قسمت منفی‌ها بیشتر باشد ، قسمت الهی و روشنایی کوچک‌تر می‌شود و تاریکی همه جا را می‌گیرد ولی باز قسمت کوچکی از وجود آدمی ،سیاهی را نمی‌گیرد و این قسمت کوچک از بین نمی رود . به نظر من هیچ‌وقت انسان‌ها ، بدِ مطلق نمی‌شوند و حتماً یک نقطه مثبت ، در درونشان است و هیچ انسانی هم ، خوبِ مطلق نمی‌شود و حتماً یک نقطه منفی در درونشان است – البته به جز انبیا . یعنی رشد یانگ ( خرد و روشنایی ) در درون یین ( خامی و تاریکی ) .

 اگر انسانی بخواهد روشنایی‌ها را تجربه کند و آن را بفهمد و به آن وارد شود حتماً باید تاریکی‌ها را تجربه کند نه این که به صورت عمدی خودش را درون تاریکی‌ها بیندازد ، بلکه تاریکی‌ها در مسیرش قرار می‌گیرند اما زمان و میزانش بستگی به نفس انسان و خواسته درونی‌اش دارد .. هر چقدر روشنایی بخواهد عمیق تر باشد تاریکی‌های درون بیشتر و عمیق تر می‌شود . حالا این کشمکش چه زمان تمام می‌شود ؟

به عنوان مثال یک مصرف‌کننده مواد را در نظر بگیرید شخص وارد اعتیاد می‌شود یک مدتی می‌گذرد و متوجه تخریب‌ها می‌گردد و شروع می‌کند به مبارزه کردن موادش را کم می‌کند ، سقوط آزاد و سم زدایی می رود در این جا تاریکی را عقب می زند ولی باز به علت نبرد درون و جنگ بین عقل و نفس نمی‌تواند و دوباره تاریکی می‌آید و روشنایی را پس می زند و این کشمکش ادامه پیدا می‌کند اما قضیه این جاست که بعد از هر مبارزه که فرد مصرف‌کننده شکست می‌خورد ، بیشتر به درون تاریکی فرو می رود و تاریکی و ضد ارزش باقدرت بیشتری بر می‌گردد و در نهایت  همان موادی را که قبلاً استفاده می کرده حالا با دز بیشتر مصرف می‌کند و یا اینکه ماده دیگری به مصرف او اضافه شده است.

منبع وبسایت کنگره 60

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پشتیبانی