خلاصه ای از سی دی یخبندان
در سی دی به سوره حج، آیه ۷۳ اشاره می شود و می گوید که انسان نمی تواند حتی مگسی بیافریند و اگر مگس از او چیزی بگیرد نمی تواند آن را پس بگیرد. این نشان میدهد که انسان ناتوان است در مقابل خیلی از مسائل.
به قول آقای مهندس، ویروس کرونا این را به ما نشان داد که ما بر همه چیز مسلط نیستیم. شاید اگر علم انسان به این نقطه برسد خیلی چیزها را بتواند رها کند تا بتواند از موج های سهمگین آزاد شود.
گر بود زنده ز دریا کی رهد
گر بمردی تو ز اوصاف بشر
بحر اسرارت نهد بر فرق سر
انسان هایی که مرتب مسائل منفی را القا می کنند و فقط منفی ها را میبینند باطن روشنی ندارند. میخواهیم کاری را انجام بدهیم؛ مثلا درسی را بخوانیم؛ سریع میگن که اصلا برای چه میخوای این کار را بکنی؛ فایده ای ندارد که ! و به این ترتیب مرتب مسائل منفی را القا می کنند.
ما برای حل مسائل و مشکلاتمان نیاز به انرژی داریم و وقتی وارد مسئله میشویم تشویق دیگران میتواند بسیار مفید باشد.
مصرف کنندگان مواد مخدر وقتی که مواد را کنار میگذارند و به اصطلاح ترک می کنند، می گویند ما انسان های لذت جویی بودیم اما آقای مهندس اشاره میکنند که لذت جویی فقط در ابتدای مصرف است و در ادامه اینطور نیست که برای لذت، مواد مصرف کنند. از نظر جسمی درگیر میشوند و دیگر نمیتوانند مصرف نکنند.
اگر تصویر اول کتاب ۶۰ درجه را دیده باشید در آن برف و سرما تمثیلی است برای انسانی که میخواهد از اعتیاد خارج شود و یا برای هر انسانی که روی کره زمین در حال زندگی کردن است. میگوید به گونه ای حرکت کنید که ارتعاشی در قندیل ها ایجاد نشود. یعنی آن برفی که در کوه جمع شده است اگر سر و صدایی شود بهمن راه می افتد. ما باید برای حل مشکلات به گونه ای حرکت کنیم که به مشکلات خودمان اضافه نکنیم. در درمان اعتیاد هم عملا میبینیم که چطور آرام و پله پله حرکت می کنیم تا مشکلی نه برای جسم و نه برای روح و روان بیمار ایجاد شود. به بیان دیگر باید با درایت کارهایمان را جلو ببریم.
گاهی باید کتک زد و گاهی باید کتک خورد! عمل سالم گاهی خشم است. از یک سو قطع کردن یک شاگرد و از سوی دیگر عشق ورزیدن و جذب کردن یک شاگرد می تواند عمل سالم باشد.
انجام عمل سالم آگاهی بسیار بالایی میخواهد چراکه این ها همه نسبی هستند. دانایی لازم است تا انسان بتواند ببیند و تصمیم درست را بگیرد.
عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر تمثیل خوبی است راجع به درمان اعتیاد؛ چراکه در سرما اعضای بدن درست کار نمی کند و به حالت خواب فرو میرود و ما میخواهیم از این حالت بیرون بیاییم و برای این مهم یعنی خروج از اعتیاد نیاز به مقادیر زیادی از آگاهی داریم. بتوانیم اعتیاد را به گونه ای حل کنیم که از کشش و میدان مغناطیسی آن خارج شویم.
این موضوع هم در صور آشکار و هم در صور پنهان مصداق دارد. در صور آشکار به شکل اعمال و رفتار انسان در می آید و در صور پنهان در جایی بنام آرشیو ذخیره می شود. آرشیو یک جا و یک مکان نیست. برای ما فعلا قابل درک نیست ولی به هر حال این اطلاعات در صور پنهان حفظ میشود.
واقعا هم همینطور است. تا زمانی که انسان کاری را شروع نکرده باشد و در حال فکر کردن برای انجام آن است به نظر کوه عظیمی می آید اما اگر حرکت را شروع کنیم گویا نیمی از راه را رفته ایم. در درمان اعتیاد ما این را عملاً دیده ایم. بچه ها مراجعه می کنند با ترس ها و نگرانی های متفاوت مثل خماری یا مسائلی از این دست اما وقتی حرکت را شروع میکنند و در روند درمان قرار میگیرند و یک مقدار با سختی ها دست و پنجه نرم می کنند، بقیه راه را اگر درست سر کلاس بیایند، میبینیم که خیلی راحت بدون اینکه بفهمند چی شد به درمان میرسند.
وقتی انسان در صراط مستقیم قرار می گیرد؛ یعنی به سمت ارزش ها حرکت میکند نیروی ایزدی وارد زندگی او می شود و او را همراهی می کند. درمان اعتیاد یک ارزش است و در دسته توبه کنندگان قرار می گیرند. در این مورد نیروی ایزدی وارد زندگی میشود و با تمام قوا به آن فرد کمک میکند. اینگونه است که وقتی فردی وارد درمان می شود به سرعت حالش رو به بهبودی میرود.
🔸عقاب مشرف بر اوضاع شده است.
اختیار یک مصرف کننده دست مواد مخدر است. چون وقتی که خمار میشد هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد و مواد مخدر بود که برای او تصمیم میگرفت. تا زمانی که به پایان درمان میرسد و این وابستگی جسمی شکسته میشود و از لحاظ فکری، روحی و روانی در شرایط تعادل قرار میگیرد و به تمثیل گفته می شود که گویی عقاب مشرف بر اوضاع شده است.
هم در فیزیک (جسم) و هم در اندیشه و صور پنهان؛ چرا که انسان از یک اسپرم یا قطره شروع میشود و بعد میبینیم که سلول ها تعدادشان به چندین میلیارد میرسد و جسم را تشکیل میدهد که هر کدام از از این سلول ها برای خودشان آگاهی دارند و این خیلی مسئله مهمی است.
در صور پنهان هم اینگونه است. از نظر شناخت یک بچه ای که تازه به دنیا می آید با کسی که راه را طی کرده، مثلا تبدیل شده به یک دکتر یا یک جراح یا یک موسیقی دان یکی نیستند.
این قطره تا اقیانوس کاملا جاری است!
کار انسان در این حیات تزکیه و پالایش و جدا شدن از ضد ارزش ها و پرداختن به ارزش هاست. در کره زمین هر وقت میخواهد نوری تولید شود باید یک چیزی بسوزد. به آتش نگاه کنید؛ باید چوبی بسوزد.
به هرحال انسان هم همینطور است که در حال سوختن است که نور بوجود می آید و این سوختن ادامه دارد تا بتواند آن را درک کند و وارد انوار الهی شود.
درپایان در مورد نیروهای منفی که از دیدگاه بالاتر به صورت نیروهای مکمل هستند اما از دیدگاه ما نیروهای مخرب هستند صحبت می شود که انشالله در کلاس با مطلبی از مولانا راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد.
دیدگاهتان را بنویسید