نویسنده مدیر

خلاصه ای از کلاس خصوصی سی دی کشتی مهندس دژاکام

🔰خلاصه ای از سی دی کشتی 🔸وقتی ما سفر را آغاز می کنیم، انواع و اقسام مشکلات را داریم و چه بسا این مشکلات است که باعث می‌شود ما به سمت درمان حرکت کنیم؛ مصرف کننده دارای مشکلات است. از انواع و اقسام آن. پرخاشگری، افسردگی، مشکلات اقتصادی و از این دست. اما به طور کلی در جهان مادی مشکل همیشه وجود دارد. ما در دنیایی زندگی می کنیم که از چهار عنصر مخالف باد، آب، خاک و آتش درست شده است. وقتی عناصر تشکیل دهنده مخالف هم هستند بنابراین حتما مشکل وجود خواهد داشت. عاقلان گفته اند که احوال کره زمین به مانند دریاست. شما دریا را نگاه کنید، موج اول میاد، هنوز قوام پیدا نکرده است موج دوم اولی را جمع میکند و می‌برد و این تلاطم مداوم در دریا اتفاق می افتد. موج ها می آیند و می‌روند. این احوال دنیای ماست که هیچ چیزی قوام ندارد. ما انسان ها فکر می کنیم که پایدار است که این فکر جز توهم چیز دیگری نیست. مثلا من الان یک خانه دارم؛ خب این خانه که قوام نخواهد داشت. نه تنها خانه بلکه هیچ چیز دیگری. ممکن است خود من الان باشم و لحظه ای دیگر نباشم. ما حتی کنترل روی ضربان قلب را هم نداریم. اینکه ما کنترل داریم توهم ذهنی است. اگر توانسته ایم مختصر تغییری در طبیعت ایجاد کنیم، دلیل بر کنترل ما نیست. حداقل در مورد کرونا این مسئله به روشنی نشان داده شد. 🔸مسائلی را که ما حس می کنیم نمی توانیم با کلمات بیان کنیم؛ مثل بوی گل یا احساس رهایی فردی که از اعتیاد رها شده است. اگر این مسئله را بفهمیم آنوقت می توانیم درک کنیم که چرا بزرگان ما از تمثیل استفاده کرده اند. چون مواردی هست که در درون احساس می‌شود که قابل انتقال نیست. 🔸 انسان گاهی در جایی می ماند و به علت و معلول ها فکر نمی کند. ما به علت و معلول ها فکر نمی کنیم. متاسفانه اکثر ما اصلا فکر نمی کنیم. در بیماری اعتیاد علت، مصرف مواد مخدر و معلول، اعتیاد است. همه زندگی اینگونه است. هر چیزی در زندگی علت و معلول دارد. ما اگر بخواهیم مسئله را حل کنیم باید علت آن را بدانیم. 🔸انسان نیک می داند که باید جای خود تغییر دهد اما در میان امواج و طوفان سرگردان می‌ماند تا به خشکی برسد. ما خیلی وقت ها می‌خواهیم جایگاه مان را عوض کنیم اما نمی‌توانیم و در میان طوفان گرفتار می شویم. ما همه مشکلات را نمی‌توانیم تغییر دهیم. خود من ۱۰ سال مواد مخدر استفاده می کردم. اما شاید ۵ سال رو لذت بردم، مابقی به فکر خروج از اعتیاد بودم ولی نمی‌شد چون دیگه در میان امواج گرفتار شده بودم و نمی‌توانستم این کار رو انجام بدم. 🔸جسم ما انواع و اقسام مواد را تولید می کند مثلاً انکفالین برای سیستم ضد درد است که اگر تولید نشود ما از درد می‌میریم. اندورفین ها برای شادی ما است؛ مواد بیهوش کننده که ما را به خواب می برند. و ما به علت استفاده از مواد مخدر این جسم را خراب کردیم و باید درستش کنیم. 🔸 تمثیل کامپیوتر و انسان کامپیوتر با نرم افزار های مختلف اموری را انجام می‌دهد. از قبل سازنده آن، برنامه هایی را تعبیه کرده است و شما برای استفاده درست و بهینه از آن باید آموزش بگیرید در ادامه هم می توانید به دیگران آموزش بدهید. انسان هم همین‌طور است. خداوند خیلی چیزها درون ما تعبیه کرده است. چرا ما نمی‌توانیم استفاده بهینه ای داشته باشیم؟ چون ما یاد نگرفته ایم. شاید برخی از ما از اول عمر تا به الان به درون خودمان نگاهی نکردیم تا حتی ببینیم که اجزا آن چگونه کار می کنند. ما انسان ها بیشتر زندگی بیرون را مهندسی می کنیم. یک سری ها مهندسین قابل و ماهری هستند. اکثر امور زندگی از جمله مسائل اقتصادی را با برنامه ریزی و دقیق انجام می دهند. اما به طور کلی هر سیستمی بخواهد کار کند باید مهندسی شود. مثل یک ماشین یا یک تلویزیون؛ که باید اجزا مهندسی شده باشند تا سیستم کار کند. اما ما انسان ها کم تر درون خودمان را مهندسی می کنیم. فقط امیدواریم بطور اتفاقی و خود به خود درست شود و بعد تعجب می کنیم که چرا من عصبانی می شوم، پرخاشگری می کنم و یا ناامید می شوم. 🔸 کسی که پولدار است لزوما آدم خوشبختی نیست. پیش فرض ما اینگونه است که انسان ها را از روی ظاهر قضاوت می کنیم. ما از درون آن انسان خبر نداریم و تنها اموال و دارایی او را می‌بینم و پیش خودمان می گوییم خوشبخت است. چرا؟ چون جامعه این موضوع را به آموزش داده است. و در پایان به قول مولانا: بودم از گنج نهانی بی‌خبر ورنه دستنبوی من بودی تبر می گوید اگر آگاه شده بودم و روی خودم کار می کردم الان دیگه غمی نداشتم. ولی انسان ها اینطور فکر نمی کنند و همه به سمت بیرون حرکت می کنند. و آن هم به خاطر خلأ های حسی است که در درونمان داریم و در بیرون دنبال آن می رویم. یکی به سمت پول و دیگری به سمت شهرت و دیگری به سمت ... حرکت می کند.   تهیه و تنظیم از مسافر کامران
ادامه مطلب...

پیام لنگر کشتی را بکشید (قسمت ۲)

بخش دوم پیام لنگر کشتی را بکشید از کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر که امیدواریم این فایل صوتی مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد.  
ادامه مطلب...

سخنی از مولانا

دنیا زینتی است جذاب که بهره مند شدن از آن هیچ ایرادی ندارد اما اسارت در آن؛ عشق باختن چون طفلان است! انسان از روی خلا درونی (میل به یافتن خود و خداوند) به هر سویی میرود و به اطراف دست می اندازد تا روزی که بفهمد گنج اصلی، در درون خودش نهفته است! غم؛ حاصل  دست اندازی به اطراف است! غم حاصل این باور است که زندگی آنطور که باید باشد نیست و اینجا غم زاده می شود. راه عبور ازغم، تبر است! آدمی باید فرو بریزد. اکثر انسانها خود را مرکز عالم می دانند و می خواهند جریان زندگی را آنطور که مطابق میلشان است کنترل کند! زهی خیال باطل! فروپاشی این باور باعث احساس یکی بودن با حیات می شود و این خود پایان غم است.
ادامه مطلب...

در باب صبر

به فایل کوتاهی درباره صبر توجه بفرمایید. صبر کلید رهایی است و هرچیزی در دنیا زمان خاص خود را دارد و باید که آنرا بدانیم تا به هدف نائل شویم.   
ادامه مطلب...

لنگر کشتی را بکشید (بخش اول)

پیام لنگر کشتی را بکشید از استاد سردار (بخش اول) امیدوارم که برای عزیزان مفید باشد. انشالله به مرور پیام ها را با توضیح در سایت منتشر خواهیم کرد.  
ادامه مطلب...

بخش کوتاهی از کتاب دیر مغان نوشته احسان رنجبر

فایل صوتی کوتاهی از بخش تمثیل کتاب دیر مغان نوشته احسان رنجبر که امیدوارم مفید واقع شود.  مطالعه این کتاب برای عزیزانی که به خود شناسی علاقه مند هستند، توصیه می شود.   
ادامه مطلب...

وادی یازدهم؛ پل رسیدن به هدف و حال خوش

تک‌تک واژه‌هایی که تیتر وادی‌ها را تشکیل می‌دهند درنهایت دقت و تفکری عمیق انتخاب‌شده‌اند تا مفهومی کلی از وادی را در ذهن شخص القا کنند. ازآنجاکه مورد خطاب این وادی، انسان است و مطالب جامع کنگره برگرفته از کتاب آسمانی ماست؛ خوب است که مروری بر داستان خلقت انسان داشته باشیم که در کتاب ادموند و هلیا نیز به‌تفصیل جناب مهندس به این موضوع پرداخته‌اند.
لوسیفر که از نیروهای مخلص پروردگار بود، از فرمان سجده کردن بر انسان سرپیچی کرد و از بارگاه الهی رانده شد. در آن هنگام برای اثبات برتری خود، از خداوند زمان خواست و در پی این اذن، نقطه سیاه نافرمانی را، از دل روشنایی‌های فرمان‌برداری‌اش گسترش داد. یارانش را در آسمان گردآورد و در مورد خصوصیات انسان چنین بیان کرد که: "در انسان، قدرت اختیار، محترم شمرده‌شده و نمی‌توان آن را مجبور به فعلی کرد اما چون مجموعی از رذایل و فضایل را در خود دارد و موجودی است حریص، زیانکار، ناسپاس و فراموش‌کار و ...، بسیار آرام و خزنده می‌توان با الهامات و القائات فجور، او را از مسیر صعودی‌اش منحرف نمود. از طرفی جنس انسان و جهانی که در آن سکنی می‌گزیند، از ماده است، بنابراین مادیات یکی از کارآمدترین ابزارهایی است که در اختیار ماست. همچنین؛ انسان‌ها قوانین مستحکم الهی را برای آرامش و بهره‌گیری درست از زندگی در اختیار دارند که با تحریف و مخدوش کردن آنها، می‌توان افراط‌وتفریط را که خواست ماست جایگزین تعادل که خواست الهی است کنیم. بایستی به زیباترین شکل ممکن در افکار و اندیشه انسان نفوذ کنیم و با وسایل و لذت‌های زودگذر؛ درد، رنج، بیماری و نفسی گرسنه برایش به‌جا گذاشته، توان مالی درست و تفکرش را بلوکه کنیم."
سپس، گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش که یکی از مفیدترین، شفابخش‌ترین و مهم‌ترین گیاهان دارویی بود و در دست حکیم حاذق، شفا و حیات و در دست مردم عادی زهری شیرین و به‌ظاهر گوارا بود، توجهش را جلب کرد و جادوی هفت رنگ (خمر؛ که پرده و حجاب و پوشش می‌کشید روی عقل و اندیشه و شخصیت انسان‌ها و عدم‌تشخیص را به وجود می‌آورد) را همچون تیری زهرآگین، به‌ سوی انسان رها کرد که عبارت بود از: تریاک، حشیش، برگ‌های کوکائین، شراب و مشروبات الکلی، گیاهان و قارچ‌های توهم‌زا مثل ال.اس.دی.، افکار و اندیشه‌های مسموم و مخرب به‌جای تفکری سالم و درنهایت مواد مخدر صنعتی که به‌دست خود بشر، تحت نام‌های مجاز و غیرمجاز، داروهای شفابخش، شیشه، قرص‌های اکستازی و ... ارائه شد و بشر را نیز برای سرخوشی و رسیدن سریع به محدودی از خواسته‌ها به مصرف این مواد دعوت کرد و بدین‌وسیله متفکرترین، زیباترین و شجاع‌ترین انسان‌ها را تبدیل به بدبخت‌ترین، زشت‌ترین و ترسوترین آنها کرد. در ادامه شیطان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و برای درمان تریاک، هروئین را در فکر متخصصین القا کرد که ده‌ها برابر مخرب‌تر از تریاک بود. از آن بدتر، خطرناک‌ترین و مهلک‌ترین مواد خمر صنعتی را بدون نیاز به زمین کشاورزی، تحت عنوان داروی مفید، شفابخش و نیروزا به جوامع سرازیر کرد و با منفعت مالی فراوان، هم سودجویان را از عدم این فعل بر حذر داشت و هم قتل و جنایت و فساد و دیوانگی را ترویج کرد. با این احوالات  و دوری از سلامت و امنیت، نقطه تفکری را در برخی از انسان‌ها بیدار کرد که به کجا چنین شتابان؟؟!!
پاسخ به این سؤال، اهمیت ویژه آموزش‌های ناب و دانایی در کنگره را برای ما مشخص می‌کند که "اگر از نوشتارها و گفتارها جلوتر نباشیم، نمی‌توانیم به صحت‌وسقم آنها پی ببریم." بدین منظور؛ انسان تشبیه شده به چشمه. حال این چشمه، می‌تواند؛ 
-خشک و خنثی و بی‌مصرف
-آب گندیده و متعفن
-آب زهرآگین، مسموم‌کننده و آزاردهنده
-چشمه‌ای با آب زلال باشد که باعث رحمت و محبت و عشق و لذت دیگران شود. از جهتی، برای اینکه از صفت جوشان برخوردار باشد بایستی از درون خودش به‌طور مداوم تراوش داشته باشد و برای رسیدن به منبع و هدف، بایستی در مسیر درست، اعمال سالم را به انجام رساند تا شادی حاصل از آن، انگیزه ادامه را در ما قوت بخشد و در آن حرکت جمعی به رودی خروشان مبدل گردیم.
برداشت دوم؛ می‌تواند صرفاً، در مورد خود انسان باشد که ازآنجایی‌که انسان، جوانب بسیار زیادی دارد، اگر تک‌تک ویژگی‌هایی که خداوند در وجودمان به ودیعه گذاشته را تقویت کنیم در ادامه، تمام این چشمه‌های جوشان از درون ما به هم می‌پیوندند و رودی خروشان و انسانی چندبعدی را موجب می‌شوند که در جهت رضایت باری‌تعالی تلاش می‌کند. بدین منظور به طبیعت نگاه می‌کنیم. همان‌طور که یک چشمه باید یک منبع ذخیره آب و نسبت به محل خروج آب در ارتفاع واقع‌شده باشد؛ یک انسان هم، باید منابع اطلاعاتی صحیحی داشته و آن اختلاف ارتفاع درونی و بیرونی‌اش را در خدمت، به جهت ارزش‌ها کسب کند تا آن جهش و صعود، ایجاد انرژی، قدرت و اعتمادبه‌نفس در او نماید و باعث حال خوش، تفکر مثبت و سیستم ایکسی متعادل در شخص شود. اگر هم با ناراستی و ضد ارزش جهشی در شخص پدید آید، پیرو انرژی ناخالص؛ موجبات ترس، دلهره و در ادامه عذاب وجدان و ... در او خواهد شد که جناب مهندس، تمثیلی زیبا برای انرژی منفی بیان نمودند که: " همانند نارنجکی است که اول پوسته خودش را قطعه‌قطعه می‌کند و بعد دیگران را و در درازمدت، شخص را به باتلاق و گنداب هدایت می‌کند."
مورد بسیار مهم دیگر این است که رودهای خروشان قطعاً در مسیر خود با موانع، ناهمواری‌ها، دره‌های مخوف، قلوه‌سنگ‌ها و ... برخورد خواهند کرد اما پروایی ندارند و با تلاش و پشتکار، در جهت خواست خویش به مسیر خود ادامه می‌دهند. این دقیقاً تمثیل ما انسان‌هاست. در زندگی ما مشکلات همواره وجود دارند حالا یا مشکلاتی است که خودمان با بی‌تفکری، تفکری نادرست و نادانی برای خودساخته‌ایم و یا مسائلی که دیگران به‌واسطه زندگی جمعی بر ما تحمیل خواهند کرد که بایستی راه‌حلی مناسب، با تفکری سالم در جهت رفع‌ورجوعشان پیش بگیریم؛ حیات را محترم بشماریم و از دردهایی که به‌واسطه بیداری ما در دنیا به ما وارد می‌شود، درس بگیریم. اما در مورد رنج‌ها که ریشه‌اش در ذهن ماست؛ سعی کنیم  از این ابزار قدرتمند در جهت درست، بهترین استفاده را با کمترین تخریب  داشته باشیم.
نویسنده: همسفر فریده، کمک راهنمای محترم لژیون چهارم
وبلاگ همسفران شعبه لویی پاستور
ادامه مطلب...

سی دی وادی اول

در این سی دی وادی اول از کتاب عشق 14 وادی برای رسیدن به خود تالیف مهندس حسین دژاکام کاملا توضیح داده شده است. میتوانید عناوین تدریس شده را در تصویر زیر مشاهده بفرمایید.   هر جمله در فایلی صوتی توضیح داده شده است که نمونه ای را در فایل زیر می شنوید.
ادامه مطلب...

خلاصه ای صوتی از سی دی یخبندان

خلاصه ای صوتی از سی دی یخبندان مهندس دژاکام که امیدواریم مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد. در کلاس های حضوری بیشتر و به طور کامل روی سی دی بحث خواهیم کرد.  
ادامه مطلب...

خلاصه ای از سی دی یخبندان

بسم الله الرحمن الرحیم
🔰خلاصه سی دی یخبندان از مهندس حسین دژاکام
🔸انسان بر همه چیز مسلط نیست؛ در سی دی به سوره حج، آیه ۷۳  اشاره می شود و می گوید که انسان نمی تواند حتی مگسی بیافریند و  اگر مگس از او چیزی بگیرد نمی تواند آن را پس بگیرد. این نشان میدهد که انسان ناتوان است در مقابل خیلی از مسائل. به قول آقای مهندس، ویروس کرونا این را به ما نشان داد که ما بر همه چیز مسلط نیستیم. شاید اگر علم انسان به این نقطه برسد خیلی چیزها را بتواند رها کند تا بتواند از موج های سهمگین آزاد شود.
به قول مولانا:
 آب دریا مرده را بر سرنهد گر بود زنده ز دریا کی رهد گر بمردی تو ز اوصاف بشر بحر اسرارت نهد بر فرق سر
🔸تشویق دیگران؛ انسان هایی که مرتب مسائل منفی را القا می کنند و فقط منفی ها را می‌بینند باطن روشنی ندارند. میخواهیم کاری را انجام بدهیم؛ مثلا درسی را بخوانیم؛ سریع میگن که اصلا برای چه میخوای این کار را بکنی؛ فایده ای ندارد که ! و به این ترتیب مرتب مسائل منفی را القا می کنند. ما برای حل مسائل و مشکلاتمان نیاز به انرژی داریم و وقتی وارد مسئله می‌شویم تشویق دیگران می‌تواند بسیار مفید باشد.
🔸 «لذت جو» فحش نیست؛ مصرف کنندگان مواد مخدر وقتی که مواد را کنار می‌گذارند و به اصطلاح ترک می کنند، می گویند ما انسان های لذت جویی بودیم اما آقای مهندس اشاره می‌کنند که لذت جویی فقط در ابتدای مصرف است و در ادامه اینطور نیست که برای لذت، مواد مصرف کنند. از نظر جسمی درگیر می‌شوند و دیگر نمی‌توانند مصرف نکنند.
 ▫️لذت جویی چیز بدی نیست در وهله اول؛ چراکه همه انسان ها لذت جو هستند. سفر می روند، درآمد کسب می کنند و هر کاری که می‌کنند برای این است که لذت ببرند؛ بنابراین همه انسان ها دنبال لذت های حسی و جسمی هستند. اما به هر حال اعتیاد اینگونه است که در ادامه وابستگی جسمی ایجاد می کند و ربطی به لذت جویی ندارد.
🔸به گونه ای در سرما حرکت کنید که ارتعاشی در قندیل ها ایجاد نشود؛ اگر تصویر اول کتاب ۶۰ درجه را دیده باشید در آن برف و سرما تمثیلی است برای انسانی که می‌خواهد از اعتیاد خارج شود و یا برای هر انسانی که روی کره زمین در حال زندگی کردن است. می‌گوید به گونه ای حرکت کنید که ارتعاشی در قندیل ها ایجاد نشود. یعنی آن برفی که در کوه جمع شده است اگر سر و صدایی شود بهمن راه می افتد. ما باید برای حل مشکلات به گونه ای حرکت کنیم که به مشکلات خودمان اضافه نکنیم. در درمان اعتیاد هم عملا می‌بینیم که چطور آرام و پله پله حرکت می کنیم تا مشکلی نه برای جسم و نه برای روح و روان بیمار ایجاد شود. به بیان دیگر باید با درایت کارهایمان را جلو ببریم.
🔸عمل سالم گاهی جنگ و گاهی صلح است؛ گاهی باید کتک زد و گاهی باید کتک  خورد! عمل سالم گاهی خشم است. از یک سو قطع کردن یک شاگرد و از سوی دیگر  عشق ورزیدن و جذب کردن یک شاگرد می تواند عمل سالم باشد. انجام عمل سالم آگاهی بسیار بالایی می‌خواهد چراکه این ها همه نسبی هستند. دانایی لازم است تا انسان بتواند ببیند و تصمیم درست را بگیرد. عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر  تمثیل خوبی است راجع به درمان اعتیاد؛ چراکه در سرما اعضای بدن درست کار نمی کند و به حالت خواب فرو می‌رود و ما میخواهیم از این حالت بیرون بیاییم و برای این مهم یعنی خروج از اعتیاد نیاز به مقادیر زیادی از آگاهی داریم. بتوانیم اعتیاد را به گونه ای حل کنیم که از کشش و میدان مغناطیسی آن خارج شویم.
 🔸 آنچه برای انسان ها مفید باشد کاملا حفظ می شود؛ این موضوع هم در صور آشکار و هم در صور پنهان مصداق دارد. در صور آشکار به شکل اعمال و رفتار انسان در می آید و در صور پنهان در جایی بنام آرشیو ذخیره می شود. آرشیو یک جا و یک مکان نیست. برای ما فعلا قابل درک نیست ولی به هر حال این اطلاعات  در صور پنهان حفظ می‌شود.
🔸وقتی کاری را شروع می‌کنیم انگار نیمی از آن را انجام داده ایم. واقعا هم همینطور است. تا زمانی که  انسان کاری را شروع نکرده باشد و در حال  فکر کردن برای انجام آن است  به نظر کوه عظیمی می آید اما اگر حرکت را شروع کنیم گویا نیمی از راه را رفته ایم.  در درمان اعتیاد ما این را عملاً دیده ایم. بچه ها مراجعه می کنند با  ترس ها و نگرانی های متفاوت مثل خماری یا مسائلی از این دست اما وقتی حرکت را شروع می‌کنند و در روند درمان قرار می‌گیرند و یک مقدار با سختی ها دست و پنجه نرم می کنند، بقیه راه را اگر درست سر کلاس بیایند، می‌بینیم که خیلی راحت بدون اینکه بفهمند چی شد به درمان میرسند.
🔸در صراط مستقیم نیروی ایزدی به کمک می آید و با تمام قدرت به پیش می رود؛ وقتی انسان در صراط مستقیم قرار می گیرد؛ یعنی به سمت ارزش ها حرکت می‌کند نیروی ایزدی وارد زندگی او می شود و او را همراهی می کند. درمان اعتیاد یک ارزش است و در دسته توبه کنندگان قرار می گیرند. در این مورد نیروی ایزدی وارد زندگی می‌شود و با تمام قوا به آن فرد کمک می‌کند. اینگونه است که وقتی فردی وارد درمان می شود به سرعت حالش رو به بهبودی می‌رود. ⁦ 🔸عقاب مشرف بر اوضاع شده است. اختیار یک مصرف کننده دست مواد مخدر است. چون وقتی‌ که خمار می‌شد هیچ کاری نمی‌توانست انجام دهد و مواد مخدر بود که برای او تصمیم می‌گرفت. تا زمانی که به پایان درمان می‌رسد و این وابستگی جسمی شکسته می‌شود  و از لحاظ فکری، روحی و روانی در شرایط تعادل قرار می‌گیرد و به تمثیل گفته می شود که گویی عقاب مشرف بر اوضاع شده است.
🔸انسان از قطره به اقیانوس است؛ هم در فیزیک (جسم) و هم در اندیشه و صور پنهان؛ چرا که انسان از یک اسپرم یا قطره شروع می‌شود و بعد می‌بینیم که سلول ها تعدادشان به چندین میلیارد می‌رسد و جسم را تشکیل می‌دهد که هر کدام از از این سلول ها برای خودشان آگاهی دارند و این خیلی مسئله مهمی است. در صور پنهان هم اینگونه است. از نظر شناخت یک بچه ای که تازه به دنیا می آید با کسی که راه را طی کرده، مثلا تبدیل شده به یک دکتر یا یک جراح یا یک موسیقی دان یکی نیستند. این قطره تا اقیانوس کاملا جاری است!
🔸کار انسان ها در حیات مادی زدودن است؛ کار انسان در این حیات تزکیه و پالایش و جدا شدن از ضد ارزش ها و پرداختن به ارزش هاست. در کره زمین هر وقت میخواهد نوری تولید شود باید یک چیزی بسوزد. به آتش نگاه کنید؛ باید چوبی بسوزد. به هرحال انسان هم همینطور است که در حال سوختن است که نور بوجود می آید و این سوختن ادامه دارد تا بتواند آن را درک کند و وارد انوار الهی شود. درپایان در مورد نیروهای منفی که از دیدگاه بالاتر به صورت نیروهای مکمل هستند اما از دیدگاه ما  نیروهای مخرب هستند صحبت می شود که انشالله در کلاس با مطلبی از مولانا راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد.
نگارش از مسافر کامران
ادامه مطلب...

پشتیبانی