کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی دهم و تأثیر آن روی من
پنجمین جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه “وادی دهم و تأثیر آن روی من” در روز چهارشنبه مورخ 7 آذر ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی دهم است که میگوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
در ابتدا به صفت اشاره میکنم که این وادی به ما میگوید صفت گذشته در انسان صادق نیست. آیا تمام صفات قابلتغییر است؟ خیر. مثلا کسی که سیاهپوست است آیا قابل تغییر است ؟ خیر. چیزهایی که با آنها آفریده شده ایم قابل تغییر نیستند . چون ما نقشی در آن نداریم .
صفتهایی قابلتغییر هستند که ما نقشی در آن داشته باشیم. صفات در ما صادق و همیشگی نیستند. خداوند یک بوم نقاشی را برای زندگیکردن ما طرح کرده و همه جور امکانات را هم به ما داده است، این خود ما هستیم که میتوانیم نقش زندگیمان را ترسیم کنیم. حال میتوانیم خود را مصرفکننده یا راهنما یا یک انسان خوشبخت و یا یک انسان بدبخت ترسیم کنیم.
تصویر این نقاشی دست خودمان و در اختیار خودمان است که دیگران هیچ نقشی ندارند و اگر هم نقش داشته باشند خیلی کمرنگ و ناچیز است.
وادی دهم به ما میگوید: وقتی انسان از دنیا میرود و میمیرد چیزهایی در عالم فیزیکی هستند را از دست میدهد. اما، چیزهایی هم هستند که برای جهانهای دیگر، همراه انسان باقی میمانند. در وادی دهم به سه مؤلفه نور، صوت و حس اشاره میشود.
در هستی نور مبدأ فرمان است و فرمان میدهد. خداوند نور زمین و آسمانهاست.
صوت ارتباط بین هستی و انسانها و جهانهای دیگر است که مانند مخابرات عمل میکند.
سرعت نور در هر ثانیه 300 هزار کیلومتراست. سریعترین موجود در دنیا نور است که در جهانهای دیگر سرعت نور چند برابر میشود ؛ حتی سرعت ما انسانها هم زیاد میشود . مثلا:: اگر بخواهیم به مشهد سفر کنیم با هواپیما یک ساعت ؛ و با ماشین یک روز توی راه هستیم . ولی در عالم خواب می بینیم که با پدرمان به مشهد رفتیم و یک هفته هم مشهد بودیم . برگشتیم و میهمانی هم گرفتیم و همه دور هم بودیم. گرچه ممکن است یک الی دو ساعت خوابیده باشیم..
نور، صوت و حس در تغییر صفت چه نقشی دارد؟
در کائنات نور، صوت و حس خوب داریم و همینطور نور، صوت و حس بد. به نور بد نار میگوئیم. نار نوری است که در آن ناخالصی و پلیدی وجود دارد.
همانطور که در آموزشها آموختیم؛ نیروهای منفی و نیروهای مثبت وجود دارند. صوت خوب و صوت بد نیز داریم. جسم ما از خاک به وجود آمده است و صور پنهان ما از نار تشکیل شده است. وقتی به ما مکرر گفته میشود تزکیه و پالایش، یعنی ما باید تلاش کنیم نار درونمان را به نور تبدیل کنیم. درون ما همانطور که نور وجود دارد پلیدی هم وجود دارد. برای ما انسانها همیشه یک دوراهی وجود دارد و اختیار داریم انتخاب کنیم که راه فسق و فجور را انتخاب کنیم یا راه صراط مستقیم را. به همین دلیل است که باید تلاش کنیم با تزکیه و پالایش؛ نار درونمان را به نور تبدیل کنیم.
حس در ما هرگز از بین نمیرود و در هستی همیشه وجود دارد. چون حس اولین قوه بکار گیری عقل است و همهجا وجود دارد. حتی در زمان مصرف مواد هم حس من از بین نرفت؛ بلکه این نیروهای منفی بودند که حس مرا گرفته بودند و بر علیه خود من استفاده میکردند. چگونه؟ یک انسان عادی از جمع خانوادگی خوشش میآید و حس آن را دارد که در کنار خانوادهاش باشد. اما یک مصرفکننده چطور؟ آیا یک مصرفکننده دوست دارد در کنار خانواده خودش باشد؟ یا اولویت او مواد مخدر و مصرف مواد است؟ قبل از رهایی، در عروسی یا میهمانیهای خانوادگی دنبال یک نفر مانند خودم میگشتم که با هم باشیم و جایی را پیدا کنیم تا بتوانیم مواد مصرف کنیم. چون گفته شده انسانها همیشه همحسهای خودشان را پیدا میکنند. حس و علاقه من نسبت به جمع خانوادگی تغییر کرده بود و به دنبال کسی بودن که بتوانم در کنار او بتوانیم مواد مصرف کنیم. اگر میخواهیم تغییر صفت بدهیم باید حسهای ما تغییر کند. وقتی حس تغییر کند صفت هم عوض میشود. وقتی صفت تغییر کند حال آدم نیز خوب میشود. برای اینکه از یک انسان مصرفکننده به فرد رها شده تبدیل شویم باید حسهای ما تغییر کند تا صفت ما نیز تغییر کند. تزکیه و پالایش در این راه نقش مهمی دارد و راه میان بر برای تزکیه و پالایش، خدمتکردن و ازخودگذشتگی است.
دیدگاهتان را بنویسید