کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی دوم و تأثیر آن روی من
هفتمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه “وادی دوم و تأثیر آن روی من” در روز چهارشنبه مورخ 5 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من است. وادی دوم می گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهوده گی قدم به حیات نمی نهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکرکنیم.
وادی ها همه سلسله وار به هم مرتبط هستند. وادی اول تفکر را به ما آموزش میدهد و میگوید قبل از هر انجام، به انجام و چگونگی آن انجام فکر کنیم. در وادی اول آموزش گرفتیم که تفکر یک حرکت درونی است که حرکتهای بیرونی ما را ترسیم میکند. ما هم تفکر مثبت داریم و هم تفکر منفی. تفکرات منفی بازخورد منفی دارد و بر عکس تفکرات مثبت بازخورد مثبت. تفکرات ما چه مثبت چه منفی، رفتار و حال ما را تحت تاثیر خودش قرار میدهد و این یک قانون است.
وادی دوم رابطه مستقیمی با ناامیدی دارد. اعتیاد، حرکت در مسیر ضد ارزشها و تفکرات منفی، باعث می شود که حس های منفی در من شکل بگیرد و این خاصیت حرکت در مسیر ضدارزشهاست که ایجاد حس منفی میکند. حس هایی مانند ترس، ناامیدی، منیت، اضطراب، استرس و ... زمانیکه برای درمان اعتیاد وارد کنگره 60 یا کلینیک میشویم، وقتی که درست حرکت می کنیم بعد از مدتی کم کم حس های ما باز میشود و برخی مسائل را می توانیم حس کنیم یا ببینیم. انسانی که در مسیر ضد ارزش و تاریکی قرار میگیرد، بواسطه بسته شدن حس خیلی مسائل را در زندگی خود نمی تواند ببیند. این خاصیت تاریکی است که ما در تاریکی نمی توانیم به خوبی و به درستی مشاهده کنیم. چون در تاریکی چیزی مشخص نیست و نوری وجود ندارد که ببینیم. حال اگر در همین تاریکی یک چراغ را روشن کنیم، روشنایی باعث میشود که اطراف خود را ببینیم.
این اتفاق دقیقا در سفر اول می افتد. زمانی که درست حرکت می کنیم، بعد از چند پله نور وارد تاریکی ما می شود و آنجا می توانیم بهتر ببینیم. چه چیزی را خواهیم دید؟ آسیب و تخریبهای که به خودمان، خانواده، و جامعه زده ایم. در این لحظه شخص به موقعیتهای از دست رفته اش فکر می کند، به تخریب هایی که به خود و دیگران وارد کرده و ممکن است دچار ناامیدی و یأس شود. دقیقا در همین نقطه است که وادی دوم به کمک ما میآید و به من امید میدهد که هیچ مخلوقی جهت بیهوده گی در این هستی خلق نشده است. نا امیدی بسیار خطرناک است و اگر امید را از انسان بگیریم گویی همه زندگی او را گرفته ایم.
وادی دوم به من می گوید که همه موجودات هستی از ریز و درشت، گیاهان، حیوانات و همه آنچه که در هستی خلق شده، بهر یک فرمان و انجام اعمالی پا به هستی گذاشته اند. آن وقت چطور میشود انسان با این عظمت از این قائده مستثنی باشد؟
قطعا هر انسانی هم بهر انجام کاری خلق شده است و خلقت هیچکس بیهوده نیست.
من مصرف کننده چون در مسیر ضدارزش ها و تاریکی قرار داشتم، راه خود را گم کرده بودم. این تاریکی و گمراهی باعث می شود انسان برخی از توانایی هایش را از دست بدهد. وقتی وارد مسیر درمان اعتیاد می شوم، یعنی خروج از تاریکی را آغاز کرده ام و با گذر زمان و حرکت در طی مسیر، کم کم توانایی های از دست رفته ام به من برمی گردد. اکثرا در ابتدای سفر از نظر مالی، کاری، خانوادگی و خیلی مسائل دیگر مشکلات و موانعی داریم ولی می بینیم که بعد از مدتی به مرور زمان و کم کم این مشکلات حل میشود و راه برای ما باز خواهد شد و این رحمت خداوند و پاداش حرکت در صراط مستقیم است.
من هم در ابتدای سفر اول به شدت ناامید بودم و به خاطر دارم که همیشه از راهنمای خود می پرسیدم که آیا حال من خوب خواهد شد؟ به درمان می رسم؟ در مسیر درمان ماندم و حرکت کردم چون آموزش های کنگره به من آموزش داد که نقطه مقابل ناامیدی، تجربه و حرکت است. باید فرمانبردار راهنما باشم و دستورات او و آموزش هایی که می دهد را تجربه کنم و این تجربه کردن ها و حرکت های من باعث میشود ناامیدی ذره ذره در من کمتر شود و به درمان و حال خوب برسم.