خلاصه سی دی معلم
زمانی که آدم و حوا خلق شدند خداوند از آنها پرسید آیا من پروردگار شما هستم و آنها پاسخ دادند بله بعد مسئله سجده بر آدم پیش میاید که شیطان این کار را نمیکند و عصیان میکند که این کار باعث میشود شیطان از درگاه خداوند رانده شود .
آنجا شیطان از خداوند مهلت خواست خداوند هم فرمود از مهلت یافتگانی خداوند به آدم و حوا فرمود شما الآن در بهشت هستید که هرچه بخواهید در اختیار شماست فقط به این درخت نزدیک نشوید شیطان که از درگاه راندهشده بود به آنها گفت: شما اگر به این درخت نزدیک شوید جایگاهتان از این هم بالاتر میرود درست مثل وعدهای که به انسان برای مصرف مواد مخدر میدهد.
بههرحال آنها به آن درخت نزدیک شدند و چیزهایی که پنهان داشتند آشکار شد و با برگ سعی بر پوشاندن خود داشتند در اثر این نقض فرمان خداوند آنها را به پایینترین جایگاه فرستاد تا با آزمایشهای متعدد به جایگاه اولیه خود برگردند البته اینیک سنت الهی است برای همه انسانها یعنی نقض فرمان نقطه آغاز سقوط هر انسانی است حالا هرچقدر این نقض فرمان بیشتر شود انسان بیشتر سقوط میکند تا جایی که انسان به عمق تاریکیها فرو میرود یعنی تا جایی که نیروهای درونش بهصورت مشروط در اختیارش قرار میگیرد.
برای مثال یک مصرفکننده مواد مخدر به شرطی میتواند راه برود که مواد مصرف کند و یا زمانی که انسان بر تفکراتش کنترل ندارد و در ذهنش انواع تصاویر میاید چون تفکراتش در اختیارش نیست و یا زمانی که گفتار یا کردار انسان در اختیارش نیست و حرفی میزند یا عملی انجام میدهد که بعد پشیمان میشود بهشت جایی است که انسان تمام نیروهایش تحت فرمانش است
همانطور که شرط و نقطه آغاز ورود به تاریکی نقض فرمان است شرط خروج از تاریکی هم فرمانبرداری است کسی که برای خروج از تاریکی اعتیاد وارد کنگره میشود باید از خودفرمانی بهفرمان برداری برسد فرمانبرداری سلسلهمراتب دارد و اختصاص بهفرمان برداری از خداوند ندارد برای خروج از هر تاریکی انسان باید از شخصی که قبلاً آن تاریکی را تجربه کرده و از آن خارجشده فرمانبرداری کند این فرمانده هم خودش قبلاً فرمانبردار بوده و چون درست مراحل فرمانبرداری را طی کرده به او مجوز فرماندهی دادهشده این شخص فرمانده یا راهنما هم دارای یک پشتوانه عظیم است راهنما بخش تاریکی را کنار زده و به روشنایی رسیده زمانی که رهجو میآید در تاریکیها قرار دارد وقتی بین راهنما و رهجو پیوند برقرار شد جدا از اینکه رهجو تحت الامر راهنما میشود تحتالحمایه او نیز قرار میگیرد و زمانی که تاریکی در رهجو طغیان میکند راهنما از روشنایی خود به او میدهد اگر رهجو فرمان پذیر نباشد اتصال بین آنها قطع میشود.
و رهجو میماند و تاریکیهایش اگر راهنما دچار منیت،تکبر و خودخواهی شود تاریکیهای خودش از پشت و تاریکیهای رهجو از جلو به او فشار میآورد ولی زمانی که راهنما رهجو را از تاریکیهای اعتیاد خارج کرد داناییاش در مورد اعتیاد تبدیل به دانایی مؤثر میشود.
و بهفرمان عقل در این مسئله نزدیک و نزدیکتر میشود البته فرایند علمآموزی توسط روح انجام میشود که در قرآن گفتهشده که روح تحت امر رب است یعنی فرایند علمآموزی که توسط روح انجام میشود تحت امر رب و مربی است زمانی که مربی به روح اجازه داد روح ماهیت چیزهایی را که بر ما پنهان است روشن میکند کسانی که سقوط آزاد ترک میکنند چون آموزش نمیبینند ماهیت اعتیاد برایشان روشن نمیشود و همیشه از اعتیاد میترسند این خواسته نفس است که ماهیت تاریکیها پنهان شود
کسی که در سفر اول است چون تحت فرمان راهنماست حال خوبی دارد ولی در سفر دوم چون نه تحت فرمان است و نه راهنما و فرمانده آن حال خوشسفر اول را تجربه نمیکند .
برای خروج از تاریکیها همیشه فرد باید فرمانبردار باشد و این اتفاق گاهی با آموزش دیدن و گاهی با آموزش دادن میافتد.
دیدگاهتان را بنویسید