۳۱تیر
تکتک واژههایی که تیتر وادیها را تشکیل میدهند درنهایت دقت و تفکری عمیق انتخابشدهاند تا مفهومی کلی از وادی را در ذهن شخص القا کنند. ازآنجاکه مورد خطاب این وادی، انسان است و مطالب جامع کنگره برگرفته از کتاب آسمانی ماست؛ خوب است که مروری بر داستان خلقت انسان داشته باشیم که در کتاب ادموند و هلیا نیز بهتفصیل جناب مهندس به این موضوع پرداختهاند.
لوسیفر که از نیروهای مخلص پروردگار بود، از فرمان سجده کردن بر انسان سرپیچی کرد و از بارگاه الهی رانده شد. در آن هنگام برای اثبات برتری خود، از خداوند زمان خواست و در پی این اذن، نقطه سیاه نافرمانی را، از دل روشناییهای فرمانبرداریاش گسترش داد. یارانش را در آسمان گردآورد و در مورد خصوصیات انسان چنین بیان کرد که: “در انسان، قدرت اختیار، محترم شمردهشده و نمیتوان آن را مجبور به فعلی کرد اما چون مجموعی از رذایل و فضایل را در خود دارد و موجودی است حریص، زیانکار، ناسپاس و فراموشکار و …، بسیار آرام و خزنده میتوان با الهامات و القائات فجور، او را از مسیر صعودیاش منحرف نمود. از طرفی جنس انسان و جهانی که در آن سکنی میگزیند، از ماده است، بنابراین مادیات یکی از کارآمدترین ابزارهایی است که در اختیار ماست. همچنین؛ انسانها قوانین مستحکم الهی را برای آرامش و بهرهگیری درست از زندگی در اختیار دارند که با تحریف و مخدوش کردن آنها، میتوان افراطوتفریط را که خواست ماست جایگزین تعادل که خواست الهی است کنیم. بایستی به زیباترین شکل ممکن در افکار و اندیشه انسان نفوذ کنیم و با وسایل و لذتهای زودگذر؛ درد، رنج، بیماری و نفسی گرسنه برایش بهجا گذاشته، توان مالی درست و تفکرش را بلوکه کنیم.”
سپس، گلی زیبا و وحشی به نام خشخاش که یکی از مفیدترین، شفابخشترین و مهمترین گیاهان دارویی بود و در دست حکیم حاذق، شفا و حیات و در دست مردم عادی زهری شیرین و بهظاهر گوارا بود، توجهش را جلب کرد و جادوی هفت رنگ (خمر؛ که پرده و حجاب و پوشش میکشید روی عقل و اندیشه و شخصیت انسانها و عدمتشخیص را به وجود میآورد) را همچون تیری زهرآگین، به سوی انسان رها کرد که عبارت بود از: تریاک، حشیش، برگهای کوکائین، شراب و مشروبات الکلی، گیاهان و قارچهای توهمزا مثل ال.اس.دی.، افکار و اندیشههای مسموم و مخرب بهجای تفکری سالم و درنهایت مواد مخدر صنعتی که بهدست خود بشر، تحت نامهای مجاز و غیرمجاز، داروهای شفابخش، شیشه، قرصهای اکستازی و … ارائه شد و بشر را نیز برای سرخوشی و رسیدن سریع به محدودی از خواستهها به مصرف این مواد دعوت کرد و بدینوسیله متفکرترین، زیباترین و شجاعترین انسانها را تبدیل به بدبختترین، زشتترین و ترسوترین آنها کرد. در ادامه شیطان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و برای درمان تریاک، هروئین را در فکر متخصصین القا کرد که دهها برابر مخربتر از تریاک بود. از آن بدتر، خطرناکترین و مهلکترین مواد خمر صنعتی را بدون نیاز به زمین کشاورزی، تحت عنوان داروی مفید، شفابخش و نیروزا به جوامع سرازیر کرد و با منفعت مالی فراوان، هم سودجویان را از عدم این فعل بر حذر داشت و هم قتل و جنایت و فساد و دیوانگی را ترویج کرد. با این احوالات و دوری از سلامت و امنیت، نقطه تفکری را در برخی از انسانها بیدار کرد که به کجا چنین شتابان؟؟!!
پاسخ به این سؤال، اهمیت ویژه آموزشهای ناب و دانایی در کنگره را برای ما مشخص میکند که “اگر از نوشتارها و گفتارها جلوتر نباشیم، نمیتوانیم به صحتوسقم آنها پی ببریم.” بدین منظور؛ انسان تشبیه شده به چشمه. حال این چشمه، میتواند؛
-خشک و خنثی و بیمصرف
-آب گندیده و متعفن
-آب زهرآگین، مسمومکننده و آزاردهنده
-چشمهای با آب زلال باشد که باعث رحمت و محبت و عشق و لذت دیگران شود. از جهتی، برای اینکه از صفت جوشان برخوردار باشد بایستی از درون خودش بهطور مداوم تراوش داشته باشد و برای رسیدن به منبع و هدف، بایستی در مسیر درست، اعمال سالم را به انجام رساند تا شادی حاصل از آن، انگیزه ادامه را در ما قوت بخشد و در آن حرکت جمعی به رودی خروشان مبدل گردیم.
برداشت دوم؛ میتواند صرفاً، در مورد خود انسان باشد که ازآنجاییکه انسان، جوانب بسیار زیادی دارد، اگر تکتک ویژگیهایی که خداوند در وجودمان به ودیعه گذاشته را تقویت کنیم در ادامه، تمام این چشمههای جوشان از درون ما به هم میپیوندند و رودی خروشان و انسانی چندبعدی را موجب میشوند که در جهت رضایت باریتعالی تلاش میکند. بدین منظور به طبیعت نگاه میکنیم. همانطور که یک چشمه باید یک منبع ذخیره آب و نسبت به محل خروج آب در ارتفاع واقعشده باشد؛ یک انسان هم، باید منابع اطلاعاتی صحیحی داشته و آن اختلاف ارتفاع درونی و بیرونیاش را در خدمت، به جهت ارزشها کسب کند تا آن جهش و صعود، ایجاد انرژی، قدرت و اعتمادبهنفس در او نماید و باعث حال خوش، تفکر مثبت و سیستم ایکسی متعادل در شخص شود. اگر هم با ناراستی و ضد ارزش جهشی در شخص پدید آید، پیرو انرژی ناخالص؛ موجبات ترس، دلهره و در ادامه عذاب وجدان و … در او خواهد شد که جناب مهندس، تمثیلی زیبا برای انرژی منفی بیان نمودند که: ” همانند نارنجکی است که اول پوسته خودش را قطعهقطعه میکند و بعد دیگران را و در درازمدت، شخص را به باتلاق و گنداب هدایت میکند.”
مورد بسیار مهم دیگر این است که رودهای خروشان قطعاً در مسیر خود با موانع، ناهمواریها، درههای مخوف، قلوهسنگها و … برخورد خواهند کرد اما پروایی ندارند و با تلاش و پشتکار، در جهت خواست خویش به مسیر خود ادامه میدهند. این دقیقاً تمثیل ما انسانهاست. در زندگی ما مشکلات همواره وجود دارند حالا یا مشکلاتی است که خودمان با بیتفکری، تفکری نادرست و نادانی برای خودساختهایم و یا مسائلی که دیگران بهواسطه زندگی جمعی بر ما تحمیل خواهند کرد که بایستی راهحلی مناسب، با تفکری سالم در جهت رفعورجوعشان پیش بگیریم؛ حیات را محترم بشماریم و از دردهایی که بهواسطه بیداری ما در دنیا به ما وارد میشود، درس بگیریم. اما در مورد رنجها که ریشهاش در ذهن ماست؛ سعی کنیم از این ابزار قدرتمند در جهت درست، بهترین استفاده را با کمترین تخریب داشته باشیم.
نویسنده: همسفر فریده، کمک راهنمای محترم لژیون چهارم
وبلاگ همسفران شعبه لویی پاستور
دیدگاهتان را بنویسید