خلاصه ای نوشتاری از سی دی نفس و جسم
اما اگر در ادامه دارای جایگاه مطمئنی شود کمتر آلوده خواهد شد.
این موضوع می تواند تمثیلی باشد از زندگی انسان که اگر جایگاه خودش را محکم کند کمتر آلوده و آسیب هایی که از اطراف میبیند کمتر میشود.
مطمئن کردن جایگاه به نوعی دوری کردن از یکسری مسائل است که به تبع آن آسیب هایی وارد زندگی نشود.
🔸جنگ بدون خونریزی معنا ندارد اما اگر در طهور باشد محاسبات صحنه به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد؛
آقای مهندس در سی دی صحبت می کنند که اگر تهور باشد و انسان ها متهورانه وارد جنگ شوند جنگ به گونه ای دیگر خواهد بود. این تهور می تواند بخاطر یک ایمان قوی یا باور به یک چیزی باشد.
گاهی در میدان نبرد صدها نفر بر هزاران نفر پیروز میشوند و این به مستحکم بودن و قوی بودن انسان بر می گردد و این استحکام به درون انسان، به باورهای او که بر مبنای دانش و آگاهی است بر می گردد. امکان ندارد انسان بدون دانش و آگاهی به این استحکام برسد.
ما باید در مقاطع مختلف زندگی بدانیم چرا؟ اگر در حال مصرف مواد هستید اشکال ندارد، مصرف کنید اما حداقل از خودتان بپرسید چرا دارم مصرف می کنم؟ اجازه دهید تفکر وارد زندگیتان شود. اگر میخواهید مصرف نکنید هم باید بدانید چرا؟
اگر انسانی چرایی نداشته باشد؛ یعنی جهان بینی او به سطح خوبی نرسیده باشد مطمئن باشید به مصرف اعتیاد باز می گردد .اصولاً بدون شناخت و آگاهی هیچ کاری را نمی توان انجام داد.
به اطراف نگاه کنید؛ مثلا یک لپ تاپ خیلی خوب و پیشرفته ای دارید، اما اگر آگاهی نداشته باشیم، شناخت نداشته باشیم، نمیتونیم از آن استفاده کنیم. در مورد زندگی و حیات انسان هم همینطور است. ما اگر آگاهی و شناخت از انسان نداشته باشیم هیچ گاه نمی توانیم وارد مسائل دیگری شویم.
این ها همه نشانه طی کردن مراحلی بر اساس آگاهی است و یک چیز دیگر که ما بر آن آگاه نیستیم.
مولانا در اشعار خود به این مراحل اشاره داشته است. از جمادی مردمو نامی شدم – از نما مردم به حیوان سر زدم و الا آخر.
این ها مراحلی است که یک نفس باید طی کند به میزان آگاهی و شعورش تا بتواند به مرحله انسانی برسد. نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت می کند. نفس وقتی وارد جهان فیزیکی میشود به نسبت آگاهی و شعورش یک قالبی میتواند برای خودش انتخاب کند.
در سی دی آقای مهندس فلق رو به معنای شکافته شدن مطرح می کنند و در ادامه صحبت هایی راجع به بیگ بنگ (انفجار بزرگ) میکنند. با آن انفجار مهیب جهان کارش را شروع کرد و به بیانی دیگر شروع جهان هستی با یک نوع شکافته شدن بود.
این شکافته شدن همه جا هست. دانه ای که زیر زمین کاشته می شود باید شکافته شود تا جوانه بزند و این شکافته شدن برای ورود به قسمت های جدید همیشه وجود دارد.
🔸تفاوت در تولد حیوان و انسان؛
در سی دی گفته میشود که بچه حیوان هنگام تولد بلافاصله شروع به حرکت میکند . اما در مرحله انسانی این اتفاق نمی افتاد. چون جسم انسان خیلی خیلی پیچیده تر از حیوان است. نوزاد انسان را اگر رها کنید میمیرد و این را تمثیل میزنند با خلبانی هواپیماهای مختلف که شما مثلا برای خلبانی یک ایر باس باید خلبانی دو موتوره رو انجام داده باشید.
وقتی که نفس به مرحله سوا (مرحله میانی) میرسد روح در آن دمیده و وارد مرحله انسانی میشود و از اینجا فجور و تقوا به انسان الهام میشود. یعنی بدی و نیکی بوجود می آید برای آن انسان و باید راه خودش را انتخاب کند. انسانی که به صور پنهان اعتقاد داشته باشد و بداند که انسان بقا دارد و نه فنا، آنوقت نحوه زندگی اش در کره خاکی خیلی متفاوت خواهد بود و به دنبال مسائل اساسی و اصلی خواهد رفت چرا که زمان به سرعت در حال عبور است و تمام خواهد شد.
ما ارزش زمان را متوجه نمی شویم. آقای مهندس در سی دی اشاره می کنند که اگر به ما بگویند که بیمار هستیم و دوماه دیگر قرار است بمیریم، تازه آنجا متوجه خواهیم شد که زمان چقدر مهم بوده است و چیزهایی که خودمان را به آن مشغول کرده بودیم در درجه اول اهمیت نبوده است.
در سی دی اشاره می شود که دنیای امروز در مرحله نگهدارنده است چرا که نمیتوانند عامل اصلی مسئله را حل کنند. چون به صور پنهان اعتقادی ندارند. در حال حاضر بیماری ها را با قرص و داروهایی که تجویز می کنند در مرحله نگهدارنده نگه میدارند؛ یعنی اینکه یک فرد که سردرد دارد، قرص مصرف میکند تا سردرد را احساس نکند. ولی نمیتوانند عامل اصلی سردرد را حل کنند. آقای مهندس در سی دی عامل اصلی را در نفس جستجو می کنند و اعتقاد دارند چون متخصصین امروز دنیا به صور پنهان اعتقادی ندارند و آن را نمیشناسند فعلا در مرحله نگهدارنده باقی خواهند ماند.
دیدگاهتان را بنویسید