کارگاه آموزشی عمومی؛ آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی

دوازدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی موقت مسافر احمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی در روز چهارشنبه مورخ 16 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: ادب یعنی روش، بر همین اساس در جامعه آدابی داریم که باید رعایت شوند. همچنین در کنگره هم آدابی وجود دارد که از ابتدا آنها را یاد می‌گیریم مثل وظایف رهجو. اگر این آداب را به جا آوردیم، به تعادل می رسیم. انسان مصرف کننده کاملا در بی نعادلی است و این در همه ابعاد زندگی او قابل مشاهده است. لذا برای نجات از بی تعادلی باید با آموزش، آداب انجام دادن هر عملی را یاد بگیریم. دستیابی به تعادل مثل نفس، مراحل دارد و یک مرتبه اتفاق نمی‌افتد. مولانا می‌فرماید: از خدا جوییم توفیق ادب، بی‌ادب محروم ماند از لطف رب، چطور از خدا جوییم توفیق ادب؟ تجربه من در این مورد این است که در زمان مصرف در کارهایم زیاد اشتباه داشتم ولی کنگره به من تفکر کردن را آموزش داد و آموزش‌های کنگره بهتر زندگی کردن را به من آموخت. اعتیاد یک بار سنگینی است که نمی‌گذارد شما حرکت کنید. بعد از درمان این بار سنگین از دوش شما برداشته می‌شود. مشکلات جسمی و روحی شما خوب می‌شود و شما می‌توانید در راه درست حرکت کنید. باید آموزش بگیریم هر محیط آداب خاص خود را دارد. حتی هر محیطی یک لباس خاص خودش را دارد. در مورد آداب معاشرت می توانیم سی دی آقای مهندس دژاکام را در این باره گوش کنیم که نکات بسیار مهم و ارزشمندی را درباره آداب معاشرت به ما آموزش می دهند. یک انسان باید آداب معاشرت و روش‌های آن را به درستی اجرا کند مانند غذا خوردن، چه میزان خوردن و چگونه خوردن. کسی‌که این آداب را به جا بیاورد باادب و کسی‌که به جا نیاورد بی‌ادب است.  انسان باید روی حرفی که می‌زند کنترل داشته باشد برای مثال یک مرتبه حرف زشتی از دهانش بیرون نیاورد، توی حرف دیگران نپرد، موقع غذا خوردن حرف نزند و ... آز آداب غذا‌خوردن در میهمانی هم این است که مهمان تا صاحب سفره شروع به غذا کشیدن نکرده نباید غذا بکشد و بخورد و صاحب سفره اولین نفری هست که غذا را می‌کشد و آخرین نفری هست که از سر سفره بلند می‌شود و اینکه وقتی چند نوع غذا هست یک نوع انتخاب کند و بخورد. از آداب صحبت کردن با دیگران یکی این است که آقایان وقتی با خانم‌ها صحبت می‌کنند نباید ضمیر مفرد استفاده بکنند. به جهت احترام ما در فارسی از ضمیر «شما» استفاده می‌کنیم. مراجعه به ادارات نیز اصولی دارد مثل نشستن بر روی صندلی باید با اجازه باشد، احترام‌ گذاشتن به حقوق دیگران، رعایت کردن فاصله، دخالت و تجسس نکردن در کار دیگران و ... همه ما می دانیم که سلام کردن وظیفه کوچکترهاست اما احوالپرسی وظیفه بزرگترهاست . یعنی کوچکتر نمی تواند احوالپرسی را شروع کند بلکه بزرگتر است که اگر با ما احوالپرسی کرد چواب می دهیم . در مورد دست دادن هم کوچکترها نمی توانند برای دست دادن با بزرگترها پیشی بگیرند . بلکه بزرگتر است که اگر خواست و تمایل داشت که با ما دست بدهد ما باید با او دست بدهیم . یک بار دیگر به شما عزیزان توصیه می کنیم سخنان نگهبان کنگره ۶۰ در خصوص آداب معاشرت را در سی آداب معاشرت ، ادب و بی ادبی گوش کنید و لذت ببرید.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ سیگار

یازدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “سیگار در روز چهارشنبه مورخ 9 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: در گذشته مصرف سیگار در کنگره ۶۰ یک مسئله عادی بود تا اینکه در سال ۱۳۹۰ آقای مهندس دژاکام به علت مصرف سیگار سکته کردند و از همین جا درمان سیگار استارت خورد. جناب مهندس در ابتدا آدامس نیکوتین را جایگزین سیگار کردند و درمان سیگار با روش دی‌اس‌تی یا همان تدریجی توسط ایشان ابداع شد.
از آن زمان تا اکنون، بیش از ده هزار نفر با این روش توانسته‌اند مصرف سیگار یا قلیان خود را درمان کنند.
تخریب و تلفات سیگار خیلی بیشتر از مصرف مواد است. مرگ و میر که در اثر مصرف سیگار رخ می‌دهد بیشتر از مرگ و میر بر اثر مصرف مواد مخدر و حتی سوانح و تصادفات رانندگی است. خیلی از مصرف کنندگان سیگار بر اثر مصرف آن دچار سکته قلبی یا انواع و اقسام سرطان مثل سرطان ریه، حنجره و ... می‌شوند.
سیگار چهار هزار نوع مواد سمی دارد که نیکوتین یکی از آن‌هاست. سیگار در کنگره ۶۰ آنتی ایکس محسوب می‌شود، چون نیکوتین مثل ترکیبات مواد مخدر از سد خونی مغز عبور می‌کند و اثرات منفی روی ترشحات مواد بیوشیمی می‌گذارد و اعتیاد آور است.
در ریه انسان سلول‌هایی به نام مولاژ وجود دارد که ریه را تمیز می‌کند. دود سیگار یک لایه قیر مانند روی این سلول‌ها ایجاد می‌کند و عملاً آنها را از کار می‌اندازد و باعث می‌شود اکسیژن کمتری به سلول‌ها برسند و در نتیجه ایمنی بدن ضعیف شود. به همین دلیل است که مصرف کنندگان سیگار سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است و ممکن است زودتر و یا بیشتر از دیگران بیمار شوند و طول درمان بیماری آن ها نیز طولانی تر است‌.
تجربه من در زمان مصرف روزانه سی نخ سیگار اینگونه بود که همیشه همراه با تنفس من صدای خس خس شنیده می‌شد. هنگام فعالیت‌هایی از قبیل پیاده روی سریع یا دویدن در سینه‌ام احساس سوزش داشتم. سینه‌ام همیشه خلط داشت، با کمی صحبت کردن سرفه می‌کردم. رنگ لب‌هایم تیره بود. طعم، مزه و بو را به خوبی حس نمی‌کردم. خواب خوبی نداشتم، به سختی خوابم می‌برد و به سختی بیدار می‌شدم. سطح انرژی‌ام اکثر اوقات پایین بود و زود خسته می‌شدم. اما بعد از شروع سفر سیگار و پروسه درمان، رفته رفته و با گذر زمان همه این مسائل و مشکلاتی که داشتم حل شدند.
هدف از این دستور جلسه آن است که این نقطه تفکر در من ایجاد شود که با مصرف سیگار به خودم آسیب می‌زنم و برای داشتن زندگی سالم و همچنین حال خوب، باید برای درمان سیگار اقدام کنم.
از دیدگاه کنگره ۶۰ شخصی که از مصرف مواد مخدر رها شده است ولی هنوز مصرف سیگار دارد، ساختارهای اعتیاد در او وجود دارند و آن شخص هنوز هم به نوعی مصرف کننده است و اعتیاد همراه اوست. به همین دلیل آقای مهندس دژاکام جدیدا درمان سیگار را اجباری کرده‌اند و تازه واردین پس از گذشت دو الی سه ماه باید برای درمان نیکوتین اقدام کنند.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام؟

دهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر مهراب، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام؟ در روز چهارشنبه مورخ 26 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: وقتی وارد کنگره ۶۰ می‌شویم با خیلی از قوانین که در هستی وجود دارد، آشنا می شویم. یکی از این قوانین، قانون جبران است. در کائنات هر فعلی که برای من صورت می‌گیرد، یک نعمتی به من می‌رسد. چنانچه در قبال برکات و نعماتی که کائنات به ما داده، قدردان و سپاسگزار نباشیم، همان نعمت و برکت از ما گرفته خواهد شد. هر خیر و نعمتی که بدست ما می‌رسد از جانب نیروی عظیم، پروردگار است. بقیه همه وسیله هستند. مهمترین قانون جبران، همین تشکر و قدردانی کردن است. این‌دستور جلسه، برای من مسافر است که من برای کنگره چه کار کرده ام؟ زمانیکه وارد کنگره ۶۰ شدم پایه های علمی و مالی کنگره مانند درخت تنومندی رشد کرده بود که من رهجو فقط استفاده می کردم. کسی که به کنگره می آید و این همه خدمات می‌گیرد باید برای استحکام پایه های علمی و مالی کنگره کاری کند و قدمی بردارد. دیگران کاشتند و ما خوردیم، حال باید ما بکاریم تا دیگران بخورند. اگر کسی برای قدردانی و تشکر کاری انجام می‌دهد برای افتخار و مدال گرفتن نیست. هرکاری یا خدمتی که در کنگره انجام بدهیم برای حال خوب خودمان است. از بنیان کنگره جناب مهندس دژاکام تشکر و قدردانی می کنم که به من یاد داد در قبال هر خدمت و نعمتی شاکر و قدردان باشم. آقای مهندس دژاکام که بنیان کنگره ۶۰ هستند و کتب و جزوات علمی رو نوشتند، روش درمان تدریجی (DST)  را ابداع کردند، می‌گویند: بابت سلامتی که کنگره به من‌ داده، هنوز بدهکار کنگره هستم، پس من رهجو خیلی بیشتر از این ها به کنگره ۶۰ بدهکار هستم. زیرا کنگره چیزی به من مصرف کننده می‌دهد که اگر تا آخر عمر هم کمک و خدمت کنم باز هم کم و ناچیز است. قبلا چی بودم و الان به چه جایگاه و آرامشی در زندگی رسیده ام. به همین دلیل است که خودم را بدهکار کنگره ۶۰ می دانم و هر چقدر تلاش و کوشش کنم بازهم کم است و هنوز بدهکار هستم. تمام قوانین کنگره ۶۰ مانند الفبایی است که به ما یاد می دهد. از لحظه ای که آگاه می شویم، اگر اجرا کنیم به سود خود ماست. من در بحث درختکاری هرساله چند درخت کاشته ام. وارد لژیون سردار شده ام که در سال مبلغ ۶ میلیون تومان باید به حساب کنگره واریز کرد که این مبلغ را به صورت قسطی هم می توان پرداخت کرد. برای گلریزان کردن در کنگره ۶۰ شماره حسابی است که از طریق همین شماره حساب می‌توان بدهی خود را نسبت به کنگره پرداخت و به نوعی خدمت کنیم. انجام همین خدمت ها است که حس و حال ما را خوب می کند. مولانا می گوید: خیره میا خیره مرو جانب بازار جهان، ز آنک  در این بیع و شری این ندهی آن نبری. توی این بازار هستی‌ که الان زندگی می‌کنیم، هیچ چیز رایگان و مجانی به ما داده نمی‌شود. چنانچه اگر دیدیم که چیزی مجانی است، باید سریع از آن فرار کنیم. آقای مهندس دژاکام فرمودند: فهم ‌بخشش، از خود بخشش بالاتر است.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ جهان بینی ۱ و ۲

نهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر احمد با دستور جلسه “جهان بینی 1 و 2 در روز چهارشنبه مورخ 19 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: در کنگره 60 نیاز است برای فراگیری آموزش های مربوط به جهان بینی، ابتدا جزوات جهان بینی 1 و 2 نوشته استاد امین دژاکام را مطالعه کنیم تا با مفاهیم جهان بینی بیشتر آشنا شویم. در صفحه اول این جزوه آمده است: چه شد که من این جزوه را نوشتم؟ این جزوه نتیجه سال ها درگیری من با نیروهای بازدارنده و تاریکی بوده است. از آن جایی که ما انسان ها شبیه هم هستیم، مطالعه این جزوه کمک زیادی به ما می کند. ماهیت این جزوه پیرامون مسئله انسان و شناخت انسان است. تعریفی که از جهان بینی آمده است، می گوید: جهان بینی یعنی احساس، ادراک، برداشت و دریافت ما نسبت خودمان و کل هستی. یعنی آن چیزی که من نسبت به خودم درک و احساس میکنم، آن چیزی که من نسبت خودم برداشت و دریافت میکنم که من چگونه آدمی هستم. آیا مهربان، عاشق و صبور هستم و یا برعکس، انسانی خشمگین، پر از تنفر و کینه هستم. خدمتگزار هستم یا نه؟ آگاهی من درچه سطحی است؟ آیا من، یک انسان مصرف کننده مواد مخدر و یک آدم لذت جو و خود خواهی هستم یا نه؟ آیا از زمانی که برای درمان اعتیادم به کنگره ۶۰ یا کلینیک آمده ام، تابع قوانین و فرامین راهنما بوده ام یا نه؟ جهان بینی هر فرد، در پاسخ به این سوالات نقش اساسی دارد. اعتیاد یک بیماری است که هم جسم را درگیر می‌کند و هم بر روی تفکر و اندیشه انسان اثر می گذارد. مثلث درمان اعتیاد شامل جسم، روان و جهان بینی است. اگر جسم و جهان بینی به تعادل برسند خلق و خو یا روان فرد هم به تعادل می‌رسد. اما تعادل ضلع جهان بینی، به نگرش، تفکرات، آگاهی و تغییرات ما بستگی دارد. این تغییر تفکر خود به خود اتفاق نمی افتد و نیاز به تلاش دارد. جهان بینی درون و جهان بینی بیرون مانند کمان به هم متصل هستند. حالا اگر انسان نگاه اش به جهان بیرون و هستی خوب باشد، رفته رفته درون خودش را هم زیبا می بیند و برعکس. زمانی که به مرور زمان یک مسافر حال بهتر و احساس خوبی پیدا می کند، یعنی جهان بینی او تغییر کرده و در حال شناخت خود می باشد. در تعاریف کنگره داریم که برای رهایی از اعتیاد دو سفر الزامی است. سفر اول ازمصرف مواد مخدر تا قطع آن و سفر دوم، از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود. یعنی اگر بخواهیم اعتیاد را درمان کنیم، لارم و ضروری است که این دو سفر طی شود. در ابتدا سیستم ایکس و جسم بازسازی شود و سپس جهان بینی و تفکرات شخص تغییر پیدا کند. راه درمان اعتیاد در کنگره کاملا مشخص است و همچنین خروجی ها و محصول این راه نیز بسیار زیاد و قابل مشاهده است.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی دوم و تأثیر آن روی من

هفتمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه “وادی دوم و تأثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 5 اردیبهشت ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: دستور جلسه امروز وادی دوم و تاثیر آن روی من است. وادی دوم می گوید: هیچ مخلوقی جهت بیهوده گی  قدم به حیات نمی نهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکرکنیم. وادی ها همه سلسله وار به هم مرتبط هستند. وادی اول تفکر را به ما آموزش می‌دهد و می‌گوید قبل از هر انجام، به انجام و چگونگی آن انجام فکر کنیم. در وادی اول آموزش گرفتیم که تفکر یک حرکت درونی است که حرکت‌های بیرونی ما را ترسیم می‌کند. ما هم تفکر مثبت داریم و هم تفکر منفی. تفکرات منفی بازخورد منفی دارد و بر عکس تفکرات مثبت بازخورد مثبت. تفکرات ما چه مثبت چه منفی، رفتار و حال ما را تحت تاثیر خودش قرار می‌دهد و این یک قانون است. وادی دوم رابطه مستقیمی با ناامیدی دارد. اعتیاد، حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها و تفکرات منفی، باعث می شود که حس های منفی در من شکل بگیرد و این خاصیت حرکت در مسیر ضدارزشهاست که ایجاد حس منفی می‌کند. حس هایی مانند ترس، ناامیدی، منیت، اضطراب، استرس و ... زمانیکه برای درمان اعتیاد وارد کنگره 60 یا کلینیک می‌شویم، وقتی که درست حرکت می کنیم بعد از مدتی کم کم حس های ما باز می‌شود و برخی مسائل را می توانیم حس کنیم یا ببینیم. انسانی که در مسیر ضد ارزش و تاریکی قرار می‌گیرد، بواسطه بسته شدن حس خیلی مسائل را در زندگی خود نمی تواند ببیند. این خاصیت تاریکی است که ما در تاریکی نمی توانیم به خوبی و به درستی مشاهده کنیم. چون در تاریکی چیزی مشخص نیست و نوری وجود ندارد که ببینیم. حال اگر در همین تاریکی یک چراغ را روشن کنیم، روشنایی باعث می‌شود که اطراف خود را ببینیم. این اتفاق دقیقا در سفر اول می افتد. زمانی که درست حرکت می کنیم، بعد از چند پله نور وارد تاریکی ما می شود و آنجا می توانیم بهتر ببینیم. چه چیزی را خواهیم دید؟ آسیب و تخریب‌های که به خودمان، خانواده، و جامعه زده ایم. در این لحظه شخص به موقعیت‌های از دست رفته اش فکر می کند، به تخریب هایی که به خود و دیگران وارد کرده و ممکن است دچار ناامیدی و یأس ‌شود. دقیقا در همین نقطه است که وادی دوم به کمک ما می‌آید و به من امید می‌دهد که هیچ مخلوقی جهت بیهوده گی در این هستی خلق نشده است. نا امیدی بسیار خطرناک است و اگر امید را از انسان بگیریم گویی همه زندگی او را گرفته ایم. وادی دوم به من می گوید که همه موجودات هستی از ریز و درشت، گیاهان، حیوانات و همه آنچه که در هستی خلق شده، بهر یک فرمان و انجام اعمالی پا به هستی گذاشته اند. آن وقت چطور می‌شود انسان با این عظمت از این قائده مستثنی باشد؟ قطعا هر انسانی هم بهر انجام کاری خلق شده است و خلقت هیچکس بیهوده نیست. من مصرف کننده چون در مسیر ضدارزش ها و تاریکی قرار داشتم، راه خود را گم کرده بودم. این تاریکی و گمراهی باعث می شود انسان برخی از توانایی هایش را از دست بدهد. وقتی وارد مسیر درمان اعتیاد می شوم، یعنی خروج از تاریکی را آغاز کرده ام و با گذر زمان و حرکت در طی مسیر، کم کم توانایی های از دست رفته ام به من برمی گردد. اکثرا در ابتدای سفر از نظر مالی، کاری، خانوادگی و خیلی مسائل دیگر مشکلات و موانعی داریم ولی می بینیم که بعد از مدتی به مرور زمان و کم کم این مشکلات حل می‌شود و راه برای ما باز خواهد شد و این رحمت خداوند و پاداش حرکت در صراط مستقیم است. من هم در ابتدای سفر اول به شدت ناامید بودم و به خاطر دارم که همیشه از راهنمای خود می پرسیدم که آیا حال من خوب خواهد شد؟ به درمان می رسم؟ در مسیر درمان ماندم و حرکت کردم چون آموزش های کنگره به من آموزش داد که نقطه مقابل ناامیدی، تجربه و حرکت است. باید فرمانبردار راهنما باشم و دستورات او و آموزش هایی که می دهد را تجربه کنم و این تجربه کردن ها و حرکت های من باعث می‌شود ناامیدی ذره ذره در من کمتر شود و به درمان و حال خوب برسم.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی

ششمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر مصطفی با دستور جلسه “ظرفیت و مسئولیت (قبله گم کردن، نق زدن، حاشیه) در روز چهارشنبه مورخ 29 فروردین ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: دستور جلسه امروز، ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن است. اگر سی دی این دستور جلسه را گوش داده باشید، در این سی دی بیشتر در مورد سفر اول صحبت می‌شود. حال این دستورجلسه چه ربطی به یک سفر اولی دارد؟ اصلا مگر برای درمان اعتیاد، یک سفر اولی نیاز به ظرفیت یا مسئولیت دارد؟ پاسخ مثبت است. در هر جایگاهی که قرار می‌گیریم چه بخواهیم و چه نخواهیم یک سری مسئولیت‌ها به همراه آن خواهد بود. وقتی برای درمان وارد کنگره یا کلینیک می‌شویم لازم است که یک سری مسئولیت‌ها را انجام دهیم. از حرف راهنما باید پیروی کنیم. داروی خود را راس ساعت معین شده بخوریم. به موقع سر جلسات حاضر شویم، سی دی های مربوطه را کلمه به کلمه و کامل بنویسیم، سر جلسات آقایان با پیراهن سفید و خانم‌ها با روسری یا شال سفید حاضر شوند. اینها همه مسئولیت است. آیا هر مسئولیتی را که به عهده می گیریم باید ظرف آن مهیا باشد؟ خیر. راهنمایی یک لباس است که به تن می کنیم اما لازم است که خود را به اندازه همان لباس کنیم و تلاش کنیم ظرفیت آن را بوجود بیاوریم. انجام دادن همین مسئولیت‌ها که نام برده شد باعث می‌شود هر روز حال ما بهتر و بهتر شود. رابطه ظرفیت و مسئولیت به این شکل کار می‌کند. اگر کسی مسئولیتی را به عهده بگیرد و ظرفیت آن مسئولیت را نداشته باشد، آن شخص هم به خودش و هم به دیگران آسیب می‌رساند. ظرفیت انسان، با دانش و آگاهی بالا می‌رود و رشد پیدا می‌کند. کسب آموزش، مطالعه، نوشتن سی دی، حضور در جلسات همه این ها به بالا رفتن ظرفیت و آگاهی انسان کمک می کند. وقتی ظرفیت انسان بالا برود، مسئولیت های خود را به بهترین شکل انجام می دهد، در غیر این صورت انسان از مسیر خود خارج می شود و به بیراهه می رود یا اصطلاحا قبله خود را گم می کند.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی

پنجمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر احمد با دستور جلسه “وادی اول و تاثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 15 فروردین ماه 1403 راس ساعت 17 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: در ابتدا سال نو را خدمت همه عزیزان تبریک می گویم. امیدوارم که تعطیلات خوبی را پشت سر گذاشته باشید. دستور جلسه امروز وادی اول و تاثیر آن روی من است. وادی اول می گوید با تفکر ساختارها آغاز می گردد، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال می رود. با ورود به کنگره 60 جهت درمان اعتیاد، بامثلث جسم ، روان و جهان بینی آشنا می شویم. وادی اول هم مربوط به تفکر است که رابطه مستقیم با جهان بینی و درمان اعتیاد دارد. وقتی گفته می شود با تفکر ساختارها آغاز می گردد، یعنی هر چیزی را که بخواهیم بنا کنیم ابتدا باید ساختار آن را خلق کنیم .مثلا می خواهیم شمع بسازیم، ابتدا باید ساختارش را مهیا کنیم. بخش اعظم شکل گرفتن یک ساختار، در جهان ذهنی ما اتفاق می افتد و به سرعت هم رخ می‌دهد. اگر من درگیر اعتیاد هستم و ساختار اعتیاد در درون من است، باید در جهت عکس آن قدم بردارم و ساختار درمان را در درون خود به وجود آورم. برای ساختن ساختار درمان اعتیاد 10 الی 11 ماه زمان نیاز است. در این مدت باید این ساختار را پرورش و شکل داد. برای همین در سفر اول به شدت مهم است که به سخنان راهنما با دقت گوش کنیم و فرمانبردار باشیم. مقدار داروی تعیین شده سروقت استفاده شود، در جلسات حضور داشته باشیم، آموزش‌ها و سی دی ها را کامل گوش کنیم و بنویسیم. همه انسان ها برای پیدا شدن لازم است تفکر کنند. تفکر با فکر کردن متفاوت است، فکر همان مشغولیت و تصاویر ذهنی است که از مسائل مختلف در ذهن انسان است، اما تفکر هدف دارد و یک حرکت است از یک مبدا به مبدا دیگر. من قبل از کنگره تفکر را نمی‌شناختم، ولی حالا می دانم که تفکر یعنی حرکت از مجهول به یک معلوم و یا از معلومی به معلوم دیگر. اعتیاد هم مجهولی بود که در کل دنیا معما بود و راه حلی برای آن پیدا نشده بود که آقای مهندس دژاکام با تفکر و یافتن جواب، این معما را حل کردند. قبل از هرکاری باید تفکر کرد، همیشه قدم اول تفکر است. به عبارتی همه چیز اول مثل صفحه سفید نقاشی است، سپس ذره ذره تصویر پدیدار می‌گردد. تفکر بخش اساسی زندگی هرانسانی است و زندگی هر انسان بر اساس تفکرات او شکل می گردد.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی (هفته دیده بان)

گارگاه آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز: هفته دیده بان

جلسه عمومی جشن هفتۀ دیده‌بان در کلینیک شفای سبز با استادی دیده‌بان محترم آقای علی مجدیان، نگهبانی راهنمای محترم مسافر احمد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه "هفتۀ دیده‌بان" در روز چهارشنبه مورخ ۱۶ اسفند ماه ۱۴۰۲ راس ساعت ۱۸ آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان علی هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم‌ که‌ امروز در کلینیک شفای سبز در خدمت شما عزیزان هستم. تقریبا از سال گذشته این اتفاق رقم خورد که در جشن هفته دیده‌بان، ما دیده‌بانان موظف شدیم به کلینیک‌ها هم سر بزنیم و در جلسات حضور داشته باشیم. درکنگره جشن هایی وجود دارد که در واقع این جشن‌ها یادآوری هست برای کل اعضا. برای مثال جشن هفته همسفر، یک یادآوری است به تمام همسفران که توسط مسافران خود دیده می شوند و از آن‌ها قدردانی می‌شود و همچنین به مسافران هم یادآوری می‌شود که همسفرانی در کنار آن‌ها بعنوان همراه حضور داشتند و به آن‌ها کمک کردند، هم در پروسه درمان و هم در زندگی قبل از درمان. در سایر جشن‌ها نیز به همین صورت است. در هفته دیده‌بان، دیده‌بانان در طی دو هفته باید حدودا از ۷ الی ۸ نمایندگی در سراسر کشور بازدید و حضور داشته باشند و با حضور فیزیکی در شعب باعث آشنایی اعضا با آن‌ها و شرح وظایفشان می‌شوند. همچنین هدف دیگر از این حضور، شناخت و معرفی کاندیدای جدید برای دیده‌بانی به شورا است که این نفرات بر اساس خدماتی که انجام داده‌اند معرفی می شوند. حالا چرا در کلینیک ها این اتفاق افتاده است؟ یک زمانی اکثر کلینیک‌ها روی متادون درمانی کار می‌کردند که کنگره ۶۰ آمد و به صورت پایلوت روی ‌شربت اوتی کار کرد و این پایلوت بر روی یک تعداد بسیار محدودی یه کمک نهادهای دولتی انجام شد.

اما در پایلوت دوم بود که این تعداد خیلی بیشتر شد و در نهایت باعث شد که مسافران نمایندگی‌های کنگره از کلینیک‌ها دارو تهیه کنند. در ادامه بعضی از کلینیک‌ها شروع کردند به همکاری کردن با کنگره ۶۰ و در ادامه مسیر این تعداد بیشتر شد. کسانی که از بیرون مراجعه می‌کردند کلینیک آن‌ها را می‌پذیرفت و کسانی که شرایط آن‌ها مناسب نمایندگی‌های کنگره نبود، به کلینیک‌ها معرفی می‌شدند. در واقع شکل گیری بیماران کلینیک‌ها به این صورت بود. در ادامه دیدیم که این شکل گیری و ساختار گروه درمانی در کلینیک ها بیشتر شد، در آزمون راهنمایی کنگره شرکت کردند و افرادی از کلینیک‌ها در این آزمون قبول شدند و به عنوان راهنما، راهنمای تازه واردین یا مرزبان در کلینیک ها خدمت می‌کردند و در واقع ساختار و چارت اداری کنگره ۶۰ در کلینیک‌ها به شکل مطلوبی اجرا می‌شد. در اصل دیدیم که کلینیک ها هم جزء کوچکی از کنگره شده‌اند. در کنگره اگر دقت کنیم از بالا تا پایین‌ترین ساختارها به صورت گروهی فعالیت می‌کنند. جلسات گروهی است، لژیون‌ها گروهی هستند و شورای دیده‌بانان نیز به صورت گروهی قانون‌گذاری می‌کنند و من به تنهایی نمی‌توانم یک قانون را تصویب کنم. در شورای دیده‌بانان مسائل یا موضوعات خاص کنگره مطرح می‌شود و اعضای شورا بعنوان موافق یا مخالف راجع به آن صحبت می‌کنند و در نهایت راجع به همان مسئله رای گیری انجام می‌شود و در صورت کسب اکثریت آراء، آن مسئله یا طرح در نمایندگی‌های کنگره لازم الاجرا می‌شود. انتخاب دیده‌بانان نیز به صورت درون گروهی است. یعنی آن ۱۴ نفر دیده‌بان به نمایندگی‌های مختلف که می‌روند، اعضا را می بینند، خدمات آن‌ها را در نظر می‌گیرند و سپس فرد مورد نظر خود را به شورا دیده‌بانان معرفی می‌کنند و در نهایت راجع به این فرد صحبت می‌شود، اگر نیاز باشد در مورد او تحقیق هم می‌شود و در ادامه با انجام رای گیری، دیده‌بان جدید معرفی می‌شود. پایان دوره دیده‌بانان هم به همین صورت است. انجام وظایف و کار دیده‌بانان هم به صورت گروهی است و کسی به صورت انفرادی کار نمی‌کند. برای مثال دیده‌بان راهنمایان به تنهایی نمی‌تواند تعداد زیاد راهنمایان کنگره را مورد ارزیابی و بررسی قرار دهند‌. قطعا با یک گروه و تیم این کار را پیش می‌برند. بنده هم به همین صورت امور مربوط به مرزبانی و ساخت و سازهای کنگره را انجام می‌دهم و در کل نمایندگی‌های کنگره حدودا ۵۰ الی ۶۰ نفر به صورت مستقیم به من کمک می‌کنند تا این کارها را پیش ببرم. از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما عزیزان متشکرم.

ادامه مطلب...

با حرکت راه نمایان می شود

در جهانی که ما در آن زندگی می کنیم، هیچ چیز بدون حرکت و تلاس حاصل نخواهد. حتی اگر در جهت بهبود و پیشرفت ابعاد مختلف زندگی خویش حرکتی نکنیم در واقع در حال حرکت به سمت نابودی آنها هستیم. به طور کلی حیات ساکن نیست یا انسان در حال سقوط است یا صعود که می تواند در درون شخص و یا دنیای اطراف او این اتفاق رخ دهد. این موضوع شامل حال بیمار مصرف کننده هم می شود. فرد مصرف کننده ابتدا باید خود بخواهد و در جهت درمان خویش حرکت کند تا راه صحیح درمان را بیاید و بتواند آن را طی کند. یادمان باشد راه هزار فرسخی با قدم اول آغاز خواهد شد. لازمه اینکه خواست درمان اعتیاد در افراد مصرف کننده ایجاد شود این است که بتوانند نسبت به آسیب های ناشی از مصرف مواد مخدر که شامل جسم، روان و نگرش او به زندگی می شود، آگاهی کافی پیدا کند. این مهم خود به تنهایی فرد را به سمت یافتن مسیر درمان هدایت می کند.
ادامه مطلب...

وظایف راهنما و راهجو

کنگره ۶۰ بر اساس اصل پذیرفته شده کمک فرد رها شده از دام اعتیاد ، به فرد در حال مصرف مواد مخدر ، فعالیت می کند. امروزه در تمام دنیا ، این اصل به عنوان یکی از قوی ترین راهبردهای فعالیت در حوزه اعتیاد و درمان ، شناخته می شود . البته کنگره ۶۰ به نوعی ، این اصل را ارتقا داده و معتقد است که فرد رها شده از دام اعتیاد صرفا به دلیل داشتن تجربه رهایی از اعتیاد نمی تواند راهنمای دیگر مصرف کنندگان مواد مخدر که خواهان رهایی از دام اعتیاد هستند باشد . هرچند او تجربه رهایی را دارد ، اما دراین مقوله تجربه به تنهایی کافی نیست ، باید ببینیم که او چگونه از اعتیاد رها شده است ، با چه روشی و چه متدی ، آیا درمان شده است ؟ آیا مشکلات او برطرف شده است ؟آیا به تعادل رسیده است ؟ یا اینکه فقط مصرف خود را قطع کرده یا به عبارتی فقط ترک کرده است . قطعا در  چنین وضعیتی ، که سخت درگیر مشکلات  درونی و بیرونی خود می باشد  و از نظر جسم ، روان و جهان بینی به تعادل نرسیده و آموزش لازم را ندیده است ، چگونه می تواند به دیگران کمک کند ؟

 در ساختار آموزشی و راهنمایی کنگره ۶۰ ، با دو واژه یا دو شخصیت راهنما و رهجو برخورد می کنیم .

راهنما :

 در کنگره ۶۰ به فردی راهنما گفته می شود که بعد از قطع مصرف مواد مخدر و رسیدن به رهایی و درمان اعتیاد با متد DST و به تعادل رسیدن شهر وجودی او شامل جسم ، روان و جهان بینی ، آموزش های کنگره ۶۰ را گذرانیده و در امتحان داخلی کمک راهنمایی کنگره ۶۰ که به منظور انتخاب راهنمایان جدید برگزار می شود شرکت نماید .

 این فرد در صورت کسب نمره قبولی در دو امتحان کتبی داخلی ، شامل  فنی و جهان بینی ، بایستی از کنگره مرزبانان نمایندگی خود نمره انضباط بگیرد و پس از درج نظریه تایید توسط راهنمای او در فرم درخواست کمک راهنمایی ، پوشه حاوی برگه های امتحانی ، فرم درخواست کمک راهنمایی ، معرفی نامه تربیت بدنی مبنی بر حضور فعال در یکی از رشته های ورزشی و سایر مدارک او  مورد بررسی قرار می گیرد.

 در صورت دارا بودن شرایط قانونی ( قوانین داخلی کنگره ۶۰ ) پس از قبولی در مصاحبه حضوری،و انجام پیمان کمک راهنمایی ، شال مخصوص کمک راهنمایی که شال نارنجی است و نشان کمک راهنمایی می باشد را دریافت می کند . در مرحله بعد او مجوز اعلام کمک راهنمایی و تشکیل لژیون را از دیده بان راهنمایان برای خدمت در یکی از نمایندگی های کنگره دریافت می کند . گفتنی است یکی از مواردی که در مصاحبه حضوری مورد ارزیابی قرار می گیرد خدمتهایی است که فرد تاکنون انجام داده است و اگر در بخشهای مختلف کنگره سابقه هیچ گونه خدمتی نداشته باشد در مصاحبه حضوری قبول نمی شود .

شایان ذکر است پروسه راهنمایی در کنگره ۶۰ شامل سه بخش کمک راهنما ، راهنما و استاد راهنما می باشد ، کمک راهنمایی ، اولین دوره فعالیت در این حوزه است که مدت زمان آن ۴ سال می باشد.

تا این جا متوجه شدیم که رسیدن به درجه کمک راهنمایی در کنگره ۶۰ به منزله گذشتن از هفت خان رستم است و کار ساده ای نیست و کنگره ۶۰ صرفا به موضوع تجربه یک فرد رها شده از دام اعتیاد ، اکتفا نکره است .

بلکه معتقد است فرد رها شده بایستی علاوه بر تجربه اعتیاد و رهایی از آن ، به درمان قطعی رسیده باشد ، آموزش کافی را ببیند و مسلح به علم شناخت کامل صورت مسئله  اعتیاد باشد و عاشق خدمت به همنوعان خود برای رهایی از اعتیاد نیز باشد تا بتواند به دیگران کمک کند . هدف ما از بیان این مطالب در دستور جلسه وظایف رهجو ، این است که بدانیم کمک راهنما یا راهنما کیست و چه جایگاهی دارد و برای رسیدن به این جایگاه چه مسیر سخت و طولانی را پشت سر گذاشته است . می خواهیم بدانیم که مصرف کننده مواد مخدر که برای درمان به کنگره ۶۰ مراجعه می کند و مجاز است یکی از کمک راهنمایان کنگره ۶۰ را به عنوان راهنمای خود انتخاب کند ، در مقابل راهنما و کنگره ۶۰ چه وظایفی دارد .البته قبل از آن اشاره ای هرچند مختصر می نماییم به وظایف راهنما .

وظایف راهنما :

بنیان کنگره ۶۰ معتقدند اولین و اساسی ترین خصیصه یک راهنما عاشق بودن است . راهنما باید عاشق راهنمایی و عاشق کاری باشد که در کنگره به عنوان راهنما انجام می دهد باشد . راهنما باید عاشق رهجویان خود باشد و عاشق به رهایی رسیدن آنها باشد . راهنما باید با تمام وجود بخواهد و دوست داشته باشد که شاگردانش به رهایی برسند . راهنما وظیفه دارد طبق اصول و پروتکل DST شاگردانش را در رهایی از اعتیاد راهنمایی کند و به آنها برنامه بدهد . راهنما نمی تواند خارج از پروتکل هیچ گونه حرکتی انجام دهد .

راهنما بایستی طبق ساعاتی که برای حضور راهنما در کنگره مشخص شده در کنگره حضور داشته باشد و همیشه قبل از ساعت ۵ در کنگره حاضر باشد . راهنما در خارج از کنگره هیچ گونه رابطه و یا خدمتی به رهجویان خود ارائه نمی کند .

راهنما موظف است طبق برنامه ریزی های کنگره ۶۰ که از شورای دیده بانان به ایجنتها و از ایجنتها به مرزبانان و در نهایت به راهنمایان ابلاغ می شود ، عمل نماید و با مسئولین شعبه یا لژیون مرزبانی در هماهنگی کامل باشد .

راهنما موظف است که به شاگردان خود به چشم امانت نگاه کند و تصور نکند که مالک و صاحب اختیار کامل رهجویان خود می باشد . به یاد داشته باشیم که رهجو برای درمان اعتیاد خود به کنگره ۶۰ مراجعه کرده است نه به شخصی که در کنگره راهنماست . این کنگره ۶۰ است که رهجو را تحویل می گیرد و پذیرش می کند و به راهنما اجازه می دهد که راهنمای او باشد . بنابراین راهنما رهجوی خود را مانند یک امانت پس از رهایی گویی به کنگره ۶۰ پس می دهد تا وارد چرخه خدمت شود .

و در آخر اینکه راهنما باید به گونه ای عمل نماید که هر چه به رهجو می گوید ، رهجو آنها را در خود راهنما ببیند . اگر به رهجو چیزی بگوییم که در خود راهنما نمود نداشته باشد و دیده نشود ، آن گفته ها اصواتی پوچ و بی اثر خواهد بود . این ها خلاصه ای بسیار کوتاه بود از وظایف راهنما . شرح بیشتر این وظایف را می توانیم در جزوه راهنما و راهنمایی در کنگره ۶۰ مطالعه نماییم .

رهجو :

حتما می دانید که در کنگره ۶۰ به چه کسی رهجو گفته می شود  ، رهجو یعنی جوینده راه رهایی و درمان اعتیاد و در ادامه صراط مستقیم و دوری از ضد ارزشها  .

در مقاله علمی صورت مسئله اعتیاد ( مهندس حسین دژاکام ) مصرف کنندگان مواد مخدر در قالب یک مثلث به سه گروه تقسیم می شوند . این دسته بندی برای اولین بار در جهان ، در این مقاله ارائه شده است و در هیچ جای دیگری این دسته بندی را نمی توانیم بیابیم . بر اساس این مقاله ، مصرف کنندگان مواد مخدر به سه گروه نامزدهای اعتیاد ، مصرف کنندگان خواهان اعتیاد و مصرف کنندگان خواهان رهایی تقسیم می شوند . کنگره ۶۰ برای هرکدام از این گروه ها رویکرد خاص خود را پیشنهاد می کند . برای نامزدهای اعتیاد ، اصل پیشگیری ، برای مصرف کنندگان خواهان اعتیاد ، اصل مهار و برای مصرف کنندگان خواهان رهایی ، اصل درمان .

در اجرای پروسه درمان اعتیاد ، مصرف کنندگانی موفق هستند و به درمان و رهایی می رسند که در دسته سوم باشند . اگر مصرف کننده ای با تمام وجود خواستار رهایی نباشد ، امکان ندارد به رهایی از اعتیاد برسد . رهایی از اعتیاد کار کوچک و ساده ای نیست . نیروی عظیمی را می طلبد که این نیرو فقط در افراد خواهان رهایی یافت می شود و فرد خواهان رهایی می تواند این نیروی خفته را به کار گیرد و از قوه به فعل درآورد .

 بنیان و نگهبان کنگره ۶۰ پیرامون این دستور جلسه وظایف رهجو را دسته بندی نموده اند . ایشان وظایف رهجو را در سه بخش و در قالب یک مثلث دسته بندی می نمایند .

الف : وظایف رهجو در قبال راهنما

ب : وضایف رهجو در قبال کنگره ۶۰

ج : وظایف رهجو در قبال خانواده ، کار و زندگی

ما در این قسمت خیلی خلاصه بعض از آیتمها را بررسی می کنیم اما پیشنهاد می کنیم صحبتهای روز چهارشنبه آقای مهندس را در مورد این دستور جلسه حتما مطالعه و یا گوش کنید.

خواهان رهایی بودن :

همانگونه که گفتیم ، اولین ویژگی و خصوصیت رهجو ، خواستار رهایی بودن است . فردی که خواهان رهایی نیست ، رهجو نیست . بعضی ها خواهان رهایی هستند و بعضی ها فکر می کنند که خواهان رهایی هستند و در عمل نشان می دهند که خواهان رهایی نیستند . هم مصرف بی حد و حصر مواد را می خواهند و هم رهایی را ، و این ها در کنار یکدیگر قرار نمی گیرند . بنابراین رهجوی واقعی کسی است که اگر یک صندلی را به خود اختصاص می دهد ، در مقابل وجدان خود ، سربلند باشد . زیرا افراد بسیاری هستند که خواهان رهایی و منتظر این صندلی هستند . کسی که خودش خوب می داند که خواهان رهایی نیست آیا بهتر نیست به دنبال کار خودش برود تا این صندلی و این موقعیت و امکانات در اختیار فردی که خواهان است قرار گیرد ؟

آموزش پذیری :

رهجو کسی است که می داند برای چه امری به کنگره ۶۰ می آید . او هدفش را می شناسد ، او به دنبال رهایی است و خوب می داند که بدون آموزش و یادگیری ، خبری از درمان و رهایی نخواهد بود . حضور او در کنگره ، حضوری موثر در امر یادگیری و آموزش است . او می داند که حضور در کنگره ۶۰ مفهومی جز آموزش ندارد . خوب گوش می کند ، خوب مطالعه می کند و خوب عمل می کند . نشریات ، مقالات ، کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، سی دی ها و دیگر منابع آموزش کنگره ۶۰ را از دست نمی دهد . حرف راهنمایش را فقط یک بار می شنود و عمل می کند . در مقابل آموزش های کنگره ۶۰ و راهنما تسلیم است . برنامه تیپرینگ خود را دقیقاً طبق دستور راهنما بدون کوچکترین تغییری انجام می دهد . اگر راهنما می گوید مثلاً : ۶صبح ، رهجو معنی ۶ صبح را می داند . می داند که شش و ده دقیقه ، دیگر شش نیست . در مدت زمان کوتاه برگزاری جلسات ، صندلیش را ترک نمی کند . رهجوی خوب در زمان برگزاری کلاس ، در کلاس است ، در حیات و مشغول سیگار کشیدن نیست . کسی که تحمل نشستن روی صندلی به مدت یک ساعت و نیم را به مدت یک ساعت و نیم را ندارد ، چگونه می تواند از دام  اعتیاد رها شود ؟

رعایت اصول ، قوانین و حرمت کنگره ۶۰ :

رهجو کسی است که اصول ، قوانین  و حرمت کنگره ۶۰ را رعایت می کند . دیر نمی آید ، زود نمی رود ، غیبت نمی کند ، وارد مسایل حاشیه ای نمی شود . کاری به کار دیگران ندارد . توان و انرژیش مصروف امور درمان خود می شود . با راهنما صداقت دارد . لباس پوشیدن و رفتارش درست است . با دیگران با احترام برخورد می کند . به قوانین احترام می گذارد . برای نگهبان نظم ، مهماندار ، مرزبان و سایر گردانندگان ، احترام و ارزش قائل است . اتومبیلش را جایی پارک نمی کند که برای کنگره مشکل ساز شود و خلاصه اینکه نسبت به تمام این امور و مسایل با حواس جمع برخورد می کند . در مورد راهنما می داند که راهنما استاد است و او شاگرد ،  راهنما مربی اوست  ، پس باید به او احترام کامل بگذارد . طوری با او حرف نمی زند که اگر کسی نداند ، تصور کند او دوست و رفیق اوست  ، کمک راهنما دوست و رفیق رهجو نیست ، جایگاه او به مراتب از جایگاه دوست و رفیق بالاتر است . اگر او را دوست و رفیق خطاب کنیم و هر طور که مایل بودیم و راحت بودیم با او صحبت کنیم ، قطعاً به او بی احترامی کرده ایم . او معلم و مربی است و حرمت و احترام معلم و راهنما بر هر کسی واجب است

 بازیگر بودن و خدمت کردن :

رهجو در کنگره ۶۰ ، تماشاچی فعالیت و خدمت دیگران نیست . خودش فعال است و خدمت می کند . او خوب می داند که خدمت کردن و فعال بودن بخشی از پروسه درمان اوست و نسبت به این مهم بی تفاوت نیست . او می داند که خدمت در کنگره ۶۰ داوطلبانه است و تا خودش داوطلب نشود کسی به سراغ او نخواهد آمد . او می داند که اگر بازیگر نباشد ، پس از مدتی از همه چیز خسته می شود و همه چیز برایش تکراری و کسل کننده می شود و شروع می کند به ایراد گرفتن از همه چیز و در نهایت از حرکت باز می ماند .او می داند که هفته ای یک بار باید حتما در قسمت گفت و شنود جلسه مشارکت داشته باشد .

قدردانی و سپاسگزاری :

یکی از آموزش های مهم کنگره ۶۰ ، آموزش شکرگذاری و سپاسگزاری در برابر خالق و مخلوق است . کسی که نسبت به مخلوقین خداوند مراتب سپاس گزاری را بلد نیست و نمی داند  ، قطعاً شکرگزاری از خداوند را نیز نیاموخته است . رهجو نسبت به خدمت هایی که از راهنما و کنگره ۶۰ دریافت می کند ، بی تفاوت و ناسپاس نیست . هرچند کنگره ۶۰ رایگان است و وجهی بابت درمان و رهایی از کسی دریافت نمی کند ، اما رهجوی واقعی در صورتی که توان مالی داشته باشد در جای خودش و در مواردی که امکان کمک مالی وجود دارد ، مانند حساب ذخیره زمین و ساختمان و یا در گردش سبد پول در جلسات ، در حد توانش حمایت می کند . رهجو هیچگونه تعهد مالی در مقابل راهنما ندارد ، اما در مراسمی مثل روز روز راهنما ، هفته همسفر ، هفته مرزبان و ایجنت و هفته دیده بانت مجاز است به پاس خدمات این عزیزان ، کادو یا هدیه ای درخور به انها تقدیم کند و این امر در تمام دنیا و بر اساس خرد جهانی ، یک حرکت بسیار زیبا و انسانی است .

درخت میوه ، آنچه که دریافت نموده ، چندین برابر پس می دهد .

یک رهجو ، قطعاً به رهایی می رسد . او ضمن اینکه برای همیشه رهجو است ، زمانی می رسد که خود تبدیل به کمک راهنما و در ادامه راهنما می شود و چنیدین برابر آنچه که دریافت نموده بازپس می دهد و شاید این مهمترین و بزرگترین وظیفه باشد  و این چیزی نیست مگر تلاش در جهت رهایی دیگران و تربیت استاد و راهنمای درمان اعتیاد برای دیگرانی که هنوز نیامده اند و در راهند

وظایف رهجو و نبایدها :

 راهنما فقط راهنمایی می کند ، کنگره ۶۰ می گوید ،  اعتیاد درمانگر ندارد ، راهنما درمانگر نیست ، درمانگر اعتیاد ، رهجو است، تمام مسئولیت درمان روی دوش رهجو است ، رهجو نباید انتظار داشته باشد که کمک راهنما تمام وقت در خدمت او باشد ، او راهنماست . رهجو باید از راهنما سوال کند تا راهنما جواب بدهد . رهجو باید برنامه بخواهد تا راهنما برنامه کاهش مصرف را ارائه بدهد . رهجو باید به دنبال راهنما باشد نه اینکه راهنما به دنبال رهجو باشد .

 راهنما متخصص همه علوم و یا مشاور مسائل خانوادگی یا شغلی يا اقتصادي نیست . او راهنمای درمان اعتیاد است .

رهجو نباید توقع داشته باشد که راهنما همه سوالات او را درهر زمینه ای جواب بدهد و اگر جواب نداد یا ندانست ، بگوید راهنمای من نمی داند ، رهجو نباید راجع به مسائل خصوصی زندگی خود که ربطی به راهنما ندارد از او راه کار بخواهد ، حل این گونه مسائل به عهده رهجوست و آموزش های کنگره ۶۰ به طور غیر مستقیم ، حل مشکلات را به رهجو می آموزد .

 رهجو نباید توقع داشته باشد که راهنما ساعت ها درکنار او باشد و با او حرف بزند . او کار های دیگری هم دارد و رهجوهای دیگری هم دارد .

 رهجو نباید وقت و بی قت با راهنما تماس تلفنی بگیرد و از او سلب آسایش کند ، رهجو یاد می گیرد زمانی که در کنگره حضور دارد و در موقع مناسب سوالاتش را از راهنمایش بپرسد .

وظایف رهجو در قبال خانواده ، کار و زندگی :

رهجو در کنار وظایف خود در قبال راهنما و کنگره ۶۰ ، موظف است به وظایف خود در مورد خانواده و زندگی نیز درست عمل کند . رهجو نمی تواند تمام زندگیش را برای کنگره و راهنما بگذارد و از زندگی و خانواده خود غافل شود . نگهبان کنگره ۶۰ تقریبا در اکثر سی دی ها و نوشتارها و آموزشهای خودشان بارها به این مسئله اشاره کرده اند که ما بایستی پایه های مالی زندگی خود را مستحکم کنیم و برای خانواده خود وقت بگذاریم و طوری عمل نکنیم که آنها از ما ناراضی باشند . البته روز چهارشنبه بنیان کنگره ۶۰ در سخنان خود به این موضوع اشاره کردند که خانواده ها نباید انتظار داشته باشند که شخص پس از در مان در کنگره تمام مسائل و مشکلات او حل شود و کوچکترین ایرادی در عملکرد و رفتار او وجود نداشته باشد . کار کنگره ۶۰ درمان اعتیاد است و البته در کنار آن شخص بسیاری از قوانین زندگی را نیز می آموزد ، اما عمل کردن به این آموزه ها سالها وقت می خواهد و انتظار یک دگردیسی کامل در این یک سال انتظاری بیش از حد است .

این ها خلاصه ای از باید ها و نباید ها در حوزه وظایف رهجو بود که قدر مسلم نمی تواند کافی باشد . یک هفته فرصت داریم تا در این خصوص در بخش گفت و شنود کارگاه های آموزشی در باب این موضوع مشارکت داشته باشیم  .

از آنجایی که همه ما رهجو هستیم حتی اگر کمک راهنما یا راهنما باشیم ، آرزو می کنیم رهجوی خوبی باشیم و راهنما و کنگره ۶۰ از ما راضی باشد تا در ادامه ، خداوند نیز از ما راضی باشد ، زیرا اگر رضایت و خواست خداوند نباشد ، رسیدن به درمان و رهایی و در ادامه رسیدن به دیگر مراتب ، غیر ممکن خواهد بود .

به شما عزیزان پیشنهاد می کنیم شنیدن و یا مطالعه سخنان بنیان و نگهبان کنگره ۶۰ در خصوص این دستور جلسه را که در همین سایت در دسترس می باشد را از دست ندهید.

با احترام ، مسافر علی خدامی

منبع وبسایت کنگره60

www.congress60.com

ادامه مطلب...

پشتیبانی