نویسنده مدیر

درمان حال و روز

  با دوستی صحبت میکردم، دیدم چندان حوصله ندارد. گفتم به نظرت چرا بیشتر مردم ایران اینطور شده اند؟ نگاهی عاقل اندر سفیه نصیبم کرد و گفت در ایران زندگی میکنی؟ شرایط اقتصادی چندان مساعد نیست! گفتم: دوست عزیز در هندوستان قسمت های وجود دارد که مردمان از نیاز های اولیه هم محروم هستند، دسترسی به آب سالم ندارند، در خیابان میخوابند، دسترسی به سرویس بهداشتی ندارند، حتی زاغه نشین هم نیستند چرا که سقفشان آسمان است. چند متر آنطرفترشان شخصی با ماشین بنز شخصی عبور میکند! اما می خندند! شاد هستند! کمی نگاهم کرد، می دانستم دنبال پاسخی مناسب حال من نادان می گردد! در آخر با یک “ای بابا” خودش را از فشار ذهنی برای بیداری خلاصی داد! میدانم، وقتی این چند خط را میخوانید صدای ذهن میپیچد که میگوید: من میخواهم همه چیز داشته باشم، چرا با هندوستان مقایسه میکنی؟ سوئیس را نمیبینی؟ میخواهی من گدا و فقیر باشم؟ نخیر من تلاش میکنم و لیاقت بهترین ها را دارم! این استراتژی است که مردم را بدبخت نگه دارند تا خودشان همه چیز داشته باشند! هیهات! عزیز من بگذار داشته باشند! هدف من از مطرح کردن این موضوع تنها قبول کردن یک احتمال بود، و آن اینکه میشود فارغ از محیط، شاد بود؛ همین. در ادامه بیشتر بحث میکنیم. سوال اول: آیا محیط بر روی ما تاثیر گذار است؟ بله! صد در صد! اما انسان قدرت این را دارد که با تغییر باورهایش بر محیط غلبه کند یا به گفته بزرگان افکارت را تغییر بده تا جهانت تغییر کند! (صدای ذهن باز صدا میکند، میدانم!) او میخواهد تلاش کند تا همه چیز داشته باشد و اگر آن چیزها را نداشته باشد، احساس عدم موفقیت و در نهایت بدبختی و ناامیدی میکند. سوال : برای چه و به چه دلیلی میخواهد همه چیز داشته باشد؟ چون با داشتن بیشتر، آسایش بیشتر میشود، به عبارتی رنج های بیرونی یا محیطی کمتر میشود؛ در نتیجه احساس حسرت کم میشود و آرامش زیاد میشود! هیهات! گمان بردی آنکه بیشتر دارد حسرتش کمتر باشد؟ (صدای ذهن بیدار میشود میگوید اشکال ندارد من داشته باشم و حسرت بخورم. اصلا کسی که بیشتر دارد و حسرت میخورد بلد نیست، من وقتی به آرزوهام رسیدم و خوشبخت شدم میدانم چطور رفتار کنم) بگذریم! در ادامه مطالب بعدی حتما به تمامی این موضوعات خواهیم پرداخت. اما اینجا میگوییم؛ پس هستند افرادی که فارغ از فشار محیط حال خوبی دارند. قبول؟ توجه داشتید که ذهن بیشتر میخواهد و وعده ایشان در آینده همین حال خوب حاصل از داشتن است! کمی فکر کنید و ادامه را مطالعه فرمایید. سوال اصلی اینجاست، من اکنون حال خوبی ندارم، یعنی صبح ها که چه عرض کنم گاهی اوقات ظهرها بیدار میشوم، حوصله ندارم، احساس شکست خوردگی دارم، عصر اگر تنها باشم، حالم بد میشود، باید حتما برای خوشگذرانی بروم که لحظه ها بگذرد، احساس میکنم چرا اینجا به دنیا آمده ام، از اطراف و خانواده شاکی هستم، امیدی برای ادامه ندارم و غیره. آیا میگویی میتوان همه را تغییر داد؟ بلی دقیقا همین را میگویم! چطور؟ گوش فرا ده تا با مثالی بگویم. بدن و جسم تو اگر سالم باشد که باید برای سلامتی آن تلاش دائمی داشته باشی و هدف اصلی و واقعی ورزش همین است. اگر جسم بیمار شود نشانه ای بروز میدهد که بدانی بیمار شده ای. به پزشک مراجعه میکنید تا بعد از تشخیص بیماری دارویی مناسب تجویز کند. دارو تلخ است و عوارض جانبی ایجاد میکند اما روز به روز احساس میکنی در حال بهبود هستی تا یکروز که بیدار میشوی، میبینی بیماری رفته است(در طول بیماری جسمی خیلی کمتر به بدبختی اطراف توجه میکردی و نگران جسم بودی!) بدان که درمان دل و روح نیز همینگونه است! اگر سالم هستی (شاد هستی) که برای حفظ آن تلاش باید کرد و اگر نه به دارو (دانایی و عمل بر مبنای آن دانایی) نیاز داری. یادت باشد دارو تلخ است و تا اثر کند، زمان میبرد!   احسان رنجبر
ادامه مطلب...

نوشته ای کوتاه

بسم الله الرحمن الرحیم   کنفسیوس فیلسوف چینی گفته است: انسان سه راه دارد: راه اول از اندیشه می گذرد، این والاترین راه است راه دوم از تقلید می گذرد، این آسانترین راه است راه سوم از تجربه می گذرد، این تلخترین راه است   میدانید که! اگر از معلم آموختیم که بسیار عالی وگرنه زندگی معلم سخت گیری است! بیشتر انسان ها از معلم نمی آموزند و نه حتی توجه میکنند.  اعمال ما که از دانایی ما نشات میگیرد به مرور زمان زندگی ما را تشکیل خواهد داد (هرچه زودتر این مسئله را درک کنید، زودتر خود را نجات خواهید داد!) خوش بحال آنکس که این حقیقت را دریابد. در انجام قطعا سختی نهفته است وگرنه همه انجام می دادند! دراینجاست که سخن کنفسیوس نمود پیدا میکند. دسته اول تفکر می کنند و از معلم می آموزند که تفکر کنند و خود راه را بیابند. این دسته قطعا راهی خواهند یافت.... از اینجاست که حافظ خود را رند می خواند! رندان رخت از این جهان خواهند بست، مهم نیست شما باور دارید یا نه! مهم نیست من چه باور دارم! مهم حقیقت است که چیز دیگر و جای دگر است! گروه اول با تفکر حرکت میکنند و تفکر، خود آموختن نیاز دارد و معلم عاقل! راه دوم که تقلید است خوب نیست اما بد هم نیست! کار را راه می اندازد اما تا جایی. چون تفکر کامل نشده است تکرار میخواهد اما به هر حال این هم راهی است. خوب است که بیاموزیم الگو بگیریم نه اینکه تقلید کنیم. گروه سوم کسانی هستند که به هیچ صراطی مستقیم نیستند! هرچه معلم می گوید باباجان! این راه که میروری سر به ترکستان دارد! انگار نه انگار! میگوید خودم می دانم! درستش می کنم! وقت هست! بیچاره آنکس که اسیر این افکار شود، بیدار کردن این دسته دیگر کار معلم نیست؛ آخر بیچاره معلم زورش نمی رسد! این دسته راه تلخی خواهند رفت و از روزگار خواهند آموخت...... بیدار باشیم احسان رنجبر
ادامه مطلب...

گروهبندی کلاس ها

با عرض سلام خدمت همه دوستان.

  با توجه به شرایط حاکم در کشور و احتمال ادامه دار بودن ویروس کرونا تصمیم گرفتیم تا با شرایط خاص کلاس ها را از اردیبهشت ماه برگزار کنیم. 1.هر کلاس تا 5 نفر خواهد بود تا فاصله لازم در چیدمان صندلی ها رعایت شود. 2. افراد هر گروه با ماسک و دستکش حضور پیدا کنند. 3. راس ساعت اعلام شده در کلاس حاضر شده و پس از اتمام کلاس بلافاصله مرکز را ترک نمایند. 4. اگر علائمی نظیر: تب، بی حالی، کاهش اشتها، اختلال احساس چشایی یا بویایی و دیگر علائم بیماری در خود مشاهده می کنید به هیچ وجه در کلاس حاضر نشوید. در شرایط کنونی همه کلاس ها اعم از عمومی و خصوصی به این حالت درخواهند آمد. شرکت در کلاسها منوط به ثبت نام می باشد و برای اردیبهشت ماه هزینه ای دریافت نخواهد شد.  بنابراین شرح کلاس ها به صورت ذیل می باشد: یکجلسه در هفته به صورت حضوری. دو جلسه به صورت مجازی در واتس اپ.(یکشنبه و پنجشنبه ساعت 11 صبح) یک جلسه به صورت لایو در اینستاگرام.(روز سه شنبه ساعت 4 در اینستاگرام کلینیک) گروه بندی کلاس های حضوری: روزهای یکشنبه ساعت 5 الی 6(گروه اول) روزهای سه شنبه ساعت 6 الی 7(گروه دوم) روزهای پنجشنبه ساعت 5 الی 6(گروه سوم)   دوستان عزیز، بعد از مطالعه کامل شرایط بالا، گروه مدنظر خود را به جناب آقای احسان رنجبر(در تلگرام یا واتس اپ) اعلام کنید تا ثبت نام انجام شود. لازم به ذکر است که افراد ثبت نام نکرده به هیچ عنوان در کلاس حاضر نخواهند شد و رعایت نکردن اصول بالا به معنای ابطال ثبت نام می باشد.    با تشکر  مدیریت کلینیک شفای سبز دکتر حمیدرضا فتحی
ادامه مطلب...

با تفکر ساختارها آغاز میگردد ؛ بدون تفکر ، آنچه هست رو به زوال می رود .

با تفکر ساختارها آغاز میگردد ؛ بدون تفکر ، آنچه هست رو به زوال می رود . دراين وادي بهتراست بدانيم چگونه همه چيز پيدا مي‌شود و يا چگونه همه چيز خلق مي‌شود. ‏براي پيدا شدن يا به‌وجود آمدن ويا خلق شدن، اولين قدم يك فكـر است ويا يك انديشه، واين انديشه آغاز خلق است .‏ بنابراين همه انسان‌ها براي پيداشدن لازم است تفكـر نمايند، و نيروي القاء و احياء و تحرك هم موجود ‏مي‌باشد. به عبارتي همه چيز اول مثل صفحه سفيد نقاشي است . سپس ذره ذره تصوير پديدار مي‌گردد و ‏ازمعني آن، هم زشت و زيبا، و هم خوب و بد پديدار مي‌شود .‏ ‹‹ پس اول بايد تفكـرنمود ! ››‏ حالا برمي‌گرديم سراصل موضوع :‏ ما سالهاست درگير مواد مخدر ويا الكـل شـده ايم و ايـن درگيـري چـه دانسته باشد و چه ندانسته به ‏هرحــال فرقي نمي‌كند . چيزي كه مهم است، ما مي‌خواهيم از شرّ اين غول بي شـاخ و دم كه زندگي مارا به ‏طرف نابودي سوق داده است ويا ميدهد رها شويم . ‏ ممكن است قيافه ما تابلو شده باشد.در زندگي ما هرج و مرج به‌وجود آمده باشد . در اين مقطع كافي ‏است ما فكر كنيم كه كجاي كار قرارگرفته ايم و به كجا مي‌خواهيم برويم.‏ در اين وادي ما اصلاً نمي‌خواهيم تصميم بگيريم كه از فردا ترك اعتياد كنيم،چون بارها اين اقدام را ‏انجام داده و با شكست مواجه شده ايم، و كما اينكه از پزشك و روانپزشك و متخصص هم كمك گرفته‌ايم و ‏آنها هم نتوانسته اند به ما كمكي نمايند .‏ دراين مقطع ، ما فكر مي‌كنيم ، آیا میخواهیم فكر كنيم؟ به چه موضوعی باید فکر کنیم ؟ چگونه بايد فكر كنيم؟ به چه چيزهائي نبايد فكر كنيم؟ ‏ شايد تصور كنيم كه هميشه فكرمي‌كنيم اما اعتياد و پيشرفت آن نشان مي‌دهد ما درست فكر نكرده ايم و ‏زندگي خود را بدون تفكرو يا با تفكر غلط ادامه داده و هرچه داشته‌ايم چه مادي و چه معنوي از دست داده و ‏يا درحال از دست دادن آن مي‌باشيم و به طرف زوال در حركت هستيم .‏ ما بايستي دراين وادي نقشه حمله خود را به اعتياد ترسيم نمائيم ؛ نقشه اي بسيار دقيق و حساب شده كه راه به عقب نداشته باشد. دراين وادي نمي‌خواهيم نقشه‌اي عظيم ‏ترسيم نمائيم. اگر ما در اين مقطع بتوانيم نقشه اي بكشيم كه قابل اجرا باشد و مشكل خودمان را به آرامي ‏حل كنيم، بهتر به نتيجه خواهيم رسيد. ما در اين تفكربايد به صورت واقع بينانه به اعتياد نگاه كنيم. اگر به اين ‏تفكر صحيح برسيم، درخواهيم يافت اراده درمقابل اعتياد كم مي آورد. به عبارتي اراده به تنهائي نمي‌تواند ‏حريف اعتياد گردد .‏ چون اعتياد خيلي قوي‌تر از اين حرف‌ها مي‌باشد. براي مثال ما نمي‌توانيم با ارادة تنها، از ‏يك درخت خيلي بلند بالا برويم، ويا با اراده تنها نمي‌توانيم از روي طنـاب در يـك ارتفاع زياد ‏عبوركنيم، و اين را مي‌دانيم كه ما قادريم از درخت بالا برويم مشــروط به اينكــه چنـد كار را ‏با هـم و هماهنگ بتوانيم اجرا نمائيم. مثلاً قدرت بدني لازم را فراهم نمائيم و فوت و فن آن‌را ‏بدانيم. هدف و يا انگيزه لازم را داشته باشيم و تمرين لازم را بكنيم.‏ البته در اين مرحله بعضي از ما ممكن است نتوانند درست فكـــر كنند و تصميم بگيرند . مي‌توانيم اگر ‏فكرمان به‌جائي نرسيد، از نظرِ مشورتيِ مابقيِ اعضاء استفاده كنيم؛ ولي تصميم گيري نهائي بر عهده خودمان ‏مي‌باشد. به عبارت ديگر: مشـورت مي‌كنيـم ولـي تصميــم را خودمــان مي بايست بگيريم تا اعتماد به ‏نفس لازم براي ما بوجود بيايد.‏ البته اين را نيز بايستي درنظر داشته باشيم كه خلقت، سازمان و تشكيلاتي است كه همه چيز در آن با ‏نهايت دقت برنامه ريزي شده و در هر لحظه كنترل مي‌شود و يك نيروي مافوق بر آن نظارت دارد. اين نيروي ‏مافوق به‌صورت خودكار، اگر شخصي به‌طرف فسق و فجـور بـرود، او را در فرو رفتـن بـه اعماق تاريكي ها ‏ياري مي‌دهد و اگر انسان به‌طرف تقوي و ارزش ها حركت كنـد، او را در اين جهت مورد حمايت و ياري ‏قرار مي‌دهد.‏ ممكن است بعضي از ما اكنون به اين سخن ايمان نداشته باشيم ولي اگر چشم دل خودرا باز كنيم به ‏آرامي آن نيروي مافوق را حس خواهيم نمود و اگر بخواهيم و حس آن‌را بوجود بياوريم و طلب كنيم، اين ‏نيروي مافوق در درمان و رهايي ما مي تواند نقش بسيار بزرگي ايفا كند. اين بستگي به ما دارد كه بخواهيم يا ‏نخواهيم . چنانكه نخواهيم، باز آن نيرو به ما ياري خواهد رساند. چون ما به‌طرف ارزش‌ها حركت مي‌كنيم و ‏تنها فرقي كه بين خواستن و نخواستن ما وجود دارد، آن حس يا قوّت قلبي است كه خودمان در خودمان ‏به‌وجود مي آوريـم، كه مي‌توانــد تكيه گاه مناسبي باشد، وگرنه آن نيرو به صورت خودكار، كارش را انجام ‏مي‌دهد و براي او زبان، مذهب، نژاد و رنگ پوست فرقي ندارد چون پاك‌ترين انسان‌ها ، به آن نيرو نزديك‌ترين ‏افرادند.
ادامه مطلب...

سال نو مبارک

از طرف دکتر حمیدرضا فتحی و پرسنل کلینیک شفای سبز سال نو را خدمت همه شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض می نماییم.   به اطلاع می رساند که کلینیک شفای سبز در روزهای غیر تعطیل فروردین ماه (شروع کار از پنجم فروردین)، از ساعت 11 الی 4 باز می باشد تا عزیزان برای تهیه دارو دچار مشکلی نشوند. با آرزوی سلامتی برای همه عزیزان در سال پیش رو.
ادامه مطلب...

آموزش مجازی

با توجه به شرایط پیش آمده در کشور کلاس های آموزش مجازی به صورت رایگان از طریق اپلیکیشن واتس اپ در حال برگزاری است. اگر علاقه مند به استفاده از کلاسها هستید میتوانید شماره واتس اپ خود را به شماره ۰۹۰۳۷۲۸۰۶۶۴ اس ام اس نمایید و یا به ای دی ehsanranjbar1@ در تلگرام ارسال کنید تا به گروه اضافه شوید.

ادامه مطلب...

گفتگو با یک رها یافته.بخش اول

گفتگو با یکی از درمان شدگان کلینیک شفای سبز بخش اول 🔸اعتیاد چیست؟ اعتیاد چیز خوبی است(با خنده). شوخی کردم اما اعتیاد فکر می کنم عادت به یک چیزی باشه که در واقع بدون آن چیز زندگی برای ما تا ۹۵ درصد مشکل است. قطعا تعریف علمی برای اعتیاد وجود دارد. اهل فن تعریف های خود را در این مورد دارند اما آنچه خودم از آن فهمیده بودم گفتم. طبیعتاً وقتی اسم اعتیاد می آید یاد مصرف کننده مواد مخدر میوفتم که زندگی برای او بدون مواد مخدر خیلی مشکل یا غیرممکن میشود. 🔸قبل و بعد از درمان خودتون رو چگونه می بینید؟ طبیعتاً آن انسان قبلی نیستم. منظورم انسانی است که مواد مصرف می‌کرد و الان دیگر مصرف نمی کند. اندوخته هام در این رابطه فوق العاده بیشتر از زمانی است که مصر ف میکردم؛ لذا وقتی با این اندوخته ها به مصرف کنندگان نگاه میکنم حسرت می‌خورم. این در حالیه که اگر همان فرد را زمان مصر ف خودم می‌دیدم از او تعریف و تمجید میکردم. اما وقتی آگاهی و شناخت من نسبت به زیان‌ها و مضرات مواد برای بدن و رو ح و روان بالا رفت میتوانم تشخیص هم که چقدر در ضرر و زیان است. 🔸این تشخیص از کجا میاد؟ با آموزش‌هایی که گرفتم. کلا به صورت منطقی فهمیدم که مصرف مواد مخدر اشتباه است. یک وقتی هست ما مصر ف میکنیم و می‌گوییم اعتیاد چیز بدی است؛ این یک حرف است یک جوک است و از ته دل نیست. ولی الان که با خواست خودم یاد گرفتم و اندوخته هایم را بیشتر کردم اگر می‌گویم مصرف مواد خوب نیست و مصرف کننده در حال اشتباه کردن است قطعا با منطق و دلیل می گویم. آرزو میکنم تمام مصرف کنندگان به این نقطه آگاهی برسن. 🔸حضور در کلاس برای رسیدن به درمان چه تاثیری دارد؟ من به لحاظ شرایط کاری ام مدتی نتوانستم در کلاس ها شرکت کنم و باید شیفت شب را سرکار می رفتم و طبیعتاً همان چند ماهی که نتوانستم در کلاس ها شرکت کنم برابر بود با درجا زدن من. من فقط مردانگی و همتی که کردم این بود که داروی خودم را زیاد نکردم. با توجه به این تجربه فقط میتوانم بگویم بدون کلاس ها غیر ممکن است. با قرار گرفتن در محیط کلاس و مشارکت کردن انگار که تریاک کشیده ام و در این حد انرژی ام بالا می‌رفت. حتی سعی می‌کردم بعد از اتمام کلاس در کلاسها بمانم و زودتر نیز به کلاس بیایم. چون حضور در کلاسها برابر بود با دریافت انرژی و این انرژی را تا دو روز دیگر که به کلاس می آمدیم داشتیم و البته ساعت و میزان مصرف دارو هم مهم است و می‌شود گفت بدون شرکت منظم در جلسات انسان به خواسته ی خودش نمی تواند برسد. 🔸در خصوص موانع درمان بگید. شاید چون متد، متدی کامل است و کادر کلینیک شفای سبز درمان را میدانند، باعث شد زمانی که تصمیم گرفتم سرکلاس ها بیایم هیچ مانعی سر راه خودم نبینم و هیچ سختی هم نکشیدم. خیلی راحت از اعتیاد خارج شدم. شرکت در کلاس ها، زمان و میزان مصرف دارو قطعا با هوشمندی خاص و به خصوصی طرح ریزی شده است. فقط میخواهم بگویم که من با این روش درمانی هیچ سختی نکشیدم و همه را مدیون کارآمدی متد، کلینیک شفای سبز و خواست خداوند و خودم میدانم. 🔸در روز های اول ورود به کلینیک، درمان اعتیاد رو باور داشتید؟ بله چون نمونه هایش را در کلينيک می‌دیدم و از صفر تا صد درمان رو باور داشتم که شدنی است. چون آن زمان که من رفتم کلینیک سه نفر درمان شده بودند.آن زمان آغاز راهش بود و همان سه نفر کافی بود برای ما که بفهمیم شدنی است و الان که روز به روز رهایی ها دارد بیشتر می‌شود خدا را شکر.
ادامه مطلب...

گفتگو با یکی از رهایافتگان مرکز شفای سبز

🔰گفتگویی کوتاه با یکی از درمان شدگان مرکز شفای سبز
🔸با کلینیک  شفای سبز چگونه آشنا شدید؟ از طریق برادرم که  زیر نظر کلینیک در حال درمان بود.
🔸از تجربه های خود در زمینه درمان، قبل از ورود به کلینیک بگویید؟ خب من حدود ۲۵ سال بود که مواد مخدر مصرف می کردم. در ابتدا اعتیاد رو باور نداشتم و بصورت هفتگی یا دوهفته یک بار تریاک مصرف می کردم و خیلی خوش میگذشت و  مشکلی در زندگیم ایجاد نکرده بود. پس از گذشت دو سال نیاز و اسارت مواد مخدر رو کاملا احساس کردم ولی بدلیل اینکه مواد را دوست داشتم  توجه خاصی به عواقب آن نداشتم. هیچ زمانی خودم را بدلیل مصرف آن سرزنش نمی کردم و واقعیت را پذیرفتم که باید مصرف کنم ولی  همیشه منتظر یک زمان مناسب برای کنار گذاشتن آن بودم. اینگونه بود که به تدریج مصرف تریاک را به متادون تبدیل کردم.
🔸آخرین مواد مصرفی شما چه بود؟ متادون
🔸قبل از آشنایی با کلینیک روشی را برای درمان تجربه کرده بودی؟ بله
🔸مهمترین دلیلی که درمان نشدی چی بود؟ مهمترین دلیلش عدم آگاهی نسبت به جسم و روان خودم و هم چنین عدم شناخت مواد مخدر بود.
🔸انگیزه شما برای مراجعه جهت درمان چه بود؟ انگیزه من در ابتدا روند رو به رشد و سلامتی برادرم بود که این روند  فرصت خوبی را ایجاد کرد تا  با آقای رنجبر بیشتر آشنا شوم و در کلاسهای کلینیک شرکت کنم.
🔸در ابتدای کار آیا باور داشتی که به درمان برسی؟ خیر. اما میتوانم اینگونه بگویم، باوری بود در ناباوری. خیلی سخت بود باور درمان؛ طوری که حتی در ماه های اول منظم به کلاس نمی آمدم.
🔸چه شد که به روند درمان نظم دادی؟ اولین جمله ای که راهنما (احسان رنجبر)به من گفت این بود: به من اعتماد کن .این چند حرف باعث شد تا چند ماه جسته و گریخته با تمام گرفتاریهای کاری که داشتم سر کلاس حاضر شوم .پس از مدتی احساس خیلی خوبی رو در وجودم درک کردم طوری که سر ساعت کلاس خودم را  آنجا میدیدم ؛ آن موقع بود که متوجه شدم در مسیر درمان  قرار گرفته و تسلیم راهنمایم هستم.
🔸آیا شما موفقیت خودتون رو در گرو این تسلیم بودن میدانید؟ بله. صد در صد
🔸چرا؟ چون حرف های راهنما در وجود من به شدت تاثیر گذار بود و از همه مهم تر اینکه راهنما خودش این راه را رفته بود و فردی با تجربه در این زمینه است.
🔸چرا ما مصرف کنندگان خودمان را از چشم دیگران پنهان می کنیم؟ به دلیل اینکه وجهه اجتماعی یک مصرف کننده در جامعه ما خوب نیست.
🔸چرا؟ به نظر من مصرف کنندگان یک طیف هستند که می تواند از یک کارتن خواب بی بضاعت شروع و به یک تحصیلکرده پولدار ختم شود و متاسفانه چون جامعه فقط رفتار ناپسند مصرف کننده کم درآمد را میبیند (مصرف کننده ای که به هر دری میزند تا پول مصرفش را درآورد) همه را با یک دید منفی نگاه و قضاوت میکند.
🔸درمان شما چقدر زمان برد؟ درمان من بخاطر مشکلاتی که داشتم ۱۸ ماه زمان برد اما درمان به روش دی اس تی حداکثر ۱۱ ماه زمان می برد.
🔸آیا از کیفیت زندگی تان در حال حاضر(بعد از درمان) راضی هستید؟ بله. چراکه شناخت خوبی نسبت به خودم  پیدا کردم و این شناخت باعث تغییراتی در زندگی ام شده است .انرژی خوبی دارم و سعی میکنم با واقعیت ها روبرو شوم و تعبیری غیر از آنچه هست در ذهنم پرورش ندهم و به مسایل زندگی در زمان مناسب و با آرامش بپردازم.
🔸اگر در پایان حرفی مانده بفرمایید. از آقای دکتر فتحی مدیریت کلینیک شفای سبز کمال تشکر را دارم و هم چنین دیگر پرسنل کلینیک که زحمت می کشند.
از آقای رنجبر که صادقانه مسیر درمان را به ما آموزش میدهد صمیمانه تشکر می کنم.
تشکر از شما
ادامه مطلب...

رهایی (پایان دوره درمان)

🔰سی و دومین جلسه از دور دوم کارگاه های آموزشی مرکز شفای سبز به استادی آقای احسان رنجبر؛ نگهبانی آقای محمد و دبیری خانم نازی با دستور جلسه « وادی ششم + رهایی مسافر کاوه» یکشنبه  مورخ ۲۰ آذر ماه ۹۸ ساعت ۶ عصرآغاز به کار کرد.
🕯خلاصه سخنان استاد :
🔸امروز از روزهای خوب کلینیک است. تلاش دسته جمعی ما به نقطه ای می‌رسد که یک انسان از اعتیاد خارج شود. امروز مقداری در رابطه با وادی شش یا فرمان عقل صحبت میکنم و سپس در رابطه با مسافر کاوه صحبت خواهم کرد.
🔸وادی شش می گوید که اگر ما بتوانیم فرمان عقل را اجرا کنیم آرامش وارد زندگی ما خواهد شد. بدون شک اولین چیزی که ما باید بفهمیم این است که آیا قادر هستیم فرمان‌های عقل را اجرا کنیم یا خیر؛ فرامینی مانند اینکه می خواهم پس انداز کنم. این یک فرمان است؛ آیا میتوانی آن را انجام بدهی یا نمی توانی؟!
🔸میزان اجرای فرمان عقل مسئله ی بسیار مهمی است. فرمان عقل هم در زندگی ما در این جهان و هم در جهان های دیگر بسیار تا بسیار نقش اساسی و حیاتی دارد. ما سعی می‌کنیم که کم کم به این فرمان عقل نزدیک شویم. با اجرا کردن ساده ترین آنها شروع میکنیم. ساده ترین چیزی که ما از شما می‌خواهیم مصرف دارو در اندازه مشخص شده راس ساعت مقرر شده است. انجام این عمل کمک می‌کند شما به فرمان عقل نزدیک شوید. این صحبت هایی که در ابتدا کردم را در درون خودتان بررسی کنید و ببینید چه اندازه به فرمان عقل نزدیک هستید. میتوانید به خودتان فرمان دهید که عملی را در زمانی معین انجام بدهید و  انجام دهید. این نشان می‌دهد که نزدیک هستید؛ اگر نه ایرادی ندارد هیچ وقت خودتان را سرزنش نکنید. زیرا سرزنش کار نیروهای شیطانی است. هر چیزی را بلد نیستیم آنقدر انجام می‌دهیم تا یاد بگیریم. نیازی به سرزنش نیست. خودتان را شکنجه نکنید و با تکرار می توانیم به فرمان عقل نزدیک شویم.
🔸امروز رهایی کاوه است. کاوه به واسطه برادرش به کلینیک آمد. اوایلش میگفت، من قبلا مصرف میکردم! الان  چیزی مصرف نمیکنم. بعد از مدتی گفت من متادون میخورم. اولین چیزی که کاوه به من گفت این بود که من متادون را میخورم و کلاسها را می آیم. بعد از مدتی تصمیم گرفت که کار درمان را انجام دهد. بعد از یک مدت تبدیلش کردیم به شربت تریاک و امروز هم آخرین سه دهم را خورد و درمانش تمام شد. چند ماه اول من از نحوه به کلاس آمدنش راضی نبودم. اوایلش زیاد درست کلاس نمی آمد، ولی الان چندماه است که از من بیشتر به کلینیک می آید و این نتیجه اش می شود حال خوش و درمان.
🔸امروز برای همه ما روز قشنگی است. درمان شدن کاوه را به خودش، کامران و خانواده اش تبریک می گویم. امیدوارم که مسیرش را در سفر دوم ادامه دهد و چیزهای بیشتری پیدا کند.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید سپاسگزارم.
ادامه مطلب...

نمونه کامل کلاس خصوصی درمان اعتیاد

    نمونه یک جلسه کامل از کلاس خصوصی درمان اعتیاد.  امیدوارم که مفید واقع شود. هیچ ویرایشی روی فایل انجام نشده است.  موضوع جلسه سی دی گم گشته از استاد دژاکام.   
ادامه مطلب...

پشتیبانی