کارگاه آموزشی عمومی؛ رابطه یادگیری با معرکه گیری

کارگاه آموزشی عمومی؛ رابطه یادگیری با معرکه گیری

چهارمین جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی راهنما مسافر احمد، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه “رابطه یادگیری با معرکه گیری” در روز چهارشنبه مورخ 30 آبان ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که یکبار دیگر توفیق خدمت به من داده شد تا در این جایگاه بتوانم خدمت کنم.

در بحث اعتیاد؛ اولین مسئله مهم خواست خود فرد است. یعنی کسی که مصرف‌کننده مواد مخدر است باید بداند مهم‌ترین چیزی که باید داشته باشد خواسته است. زمانی که وارد این مسیر می‌شویم یاد می‌گیریم که اینجا درمانگر وجود ندارد. راهنما وجود دارد ولی راهنما درمانگر نیست. راهنما راه را به من نشان می دهد. در کنگره 60 راهنما، معلم درمان اعتیاد است و راه درمان اعتیاد را به من نشان می‌دهد  و رهجوی سفر اولی خودش درمانگر خودش است.

اعتیاد پیوند مواد مخدر و انسان است. از پیوند مواد مخدر و انسان؛ فرزندی به وجود می‌آید بنام اعتیاد.

حال ما برای اینکه اعتیادمان را درمان کنیم نیاز به شناخت مواد مخدر و انسان داریم. به همین دلیل به مثلث درمان اعتیاد جسم، روان، جهان‌بینی می‌رسیم. در وهله اول باید جسم خود و مخدرهای طبیعی بدن را بشناسیم. بدانم که مصرف مواد مخدر چه اثر و تخریبی بر ساختارهای فیزیولوژی من گذاشته است  و راه‌حل آن چیست؟ چگونه این ساختار و این سیستم را که آسیب‌دیده، به تعادل رسانم؟ در ادامه من نیاز به خودشناسی دارم. باید انسان را بشناسم. باید صورپنهان انسان را بشناسم و با ساختارهای درونی خودم آشنا شوم تا بتوانم به درمان قطعی برسم. اعتیاد من به علت تفکرات و جهان‌بینی نادرست من بوده پس لازم است تفکراتمان تغییر کند. اگر تفکرات و نوع نگاه ما به زندگی تغییر نکند؛ بازهم ممکن است به اعتیاد برگردیم. پس من مسافر یا همسفر برای رهایی از اعتیاد، مشکلات و مسائلی که با آن روبرو هستم، نیاز به یادگیری دارم تا بتوانم جهان‌بینی خود را تغییر دهم. ‌باید راه‌ و رسم درست زندگی‌کردن را یاد بگیرم. دستور جلسه امروز رابطه یادگیری با معرکه‌گیری است. تا اینجا متوجه شدم که برای رهایی نیاز به یادگیری دارم، در ادامه معرکه‌گیری مطرح می‌شود.

درگذشته در سطح شهر یک نفر می‌آمد چند نفر دور خودش جمع می‌کرد زنجیری پاره می‌کرد؛ یا از جعبه ماری بیرون می‌آورد و معرکه‌گیری می‌کرد. ‌کارهایی را انجام می‌داد تا توجه دیگران را به خودش جلب کند و از این طریق پولی هم به دست می‌آورد. او به‌نوعی بازیگر این نمایش بود و مردم هم تماشاچی. ما در کنگره و در مسیر درمان نیز یا بازیگر هستیم یا تماشاچی. کار بازیگر این است که حضور مرتب و منظم توی لژیون دارد، غیبت نمی‌کند، حضور مؤثر دارد، مشارکت و اعلام سفر می‌کند، خدمت می‌کند، سی دی می‌نویسد و… اینها کسانی هستند که نقش بازیگر را دارند و یک سری هم تماشاچی هستند که این‌ها را نگاه می‌کنند. یک روز در جلسات حاضر می‌شوند روز دیگر با تأخیر می‌آیند روز دیگر غیبت می‌کنند، نامنظم هستند و در نوشتن و گوش‌کردن سی‌دی‌ها نیز نامنظم هستند. مشارکت و اعلام سفر نمی‌کنند، خدمت نمی‌کنند و…

کنگره  یک تفکر و یک راهی است که مانند گردباد است. برای رهایی باید خود را در مرکز گردباد قرار دهیم تا با چرخش گردباد به بالا پرتاب و صعود کنیم. افرادی که در این مسیر بازیگر باشند، در مرکز این گردباد قرار می‌گیرند. اما کسانی که تماشاگر باشند، در اطراف و حاشیه این گردباد قرار دارند. وقتی گردباد اتفاق می‌افتد، اجسامی که از مرکز آن فاصله می‌گیرند، به حاشیه گردباد پرتاب می‌شوند که این‌ها همان تماشاچیانی هستند که وارد حاشیه شده‌اند. اینها تا زمانی که از حاشیه فاصله نگیرند به رهایی نخواهند رسید.

این دستور جلسه می‌خواهد به من بگوید؛ اگر من دنبال یادگیری و آموزش نباشم، بازیگر نباشم، اگر در مرکز گردباد قرار نگیرم، ناخواسته به سمت حاشیه و نق‌زدن پرتاب می‌شوم. کسی که از یادگیری فاصله بگیرد ناخودآگاه وارد معرکه‌گیری، حاشیه و نق‌زدن می‌شود. کسی که تماشاچی باشد، از آنهایی که بازیگر هستند ایراد می‌گیرد و دائم در حال معرکه‌گیری و نق‌زدن خواهند بود. در کنگره معرکه‌گیر کسی است که صحبت‌های حاشیه‌ای می‌کند، نق می‌زند، می‌گوید مگر اینجا مدرسه است که باید سی دی بنویسیم، داروی من با سری قبل فرق دارد، راهنما من را درک نمی‌کند، فلانی این‌گونه صحبت می‌کند و ازاین‌دست صحبت‌های بی‌ارزش که فقط او را از مسیر درمان و مرکز گردباد دور می‌کند.

اینها همان کسانی هستند که از یادگیری فاصله گرفتند و دقیقاً وارد نقطه مقابل آن معرکه‌گیری شدند. اگر وارد معرکه‌گیری شویم و به سمت حاشیه‌ها برویم؛ از یادگیری فاصله می‌گیریم. این درسی است که این دستور جلسه می‌خواهد به من بدهد. باید بدانم که هرگاه از یادگیری فاصله گرفتم، وارد معرکه‌گیری می‌شوم و اگر وارد معرکه‌گیری شوم قطعاً از مسیر درمان و رهایی خارج خواهم شد.

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پشتیبانی