کارگاه آموزشی عمومی؛ جهان بینی در ورزش
هفتمین جلسه از دور سوم کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی پهلوان مسافر مهدی، نگهبانی مسافر بهزاد و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه “جهان بینی در ورزش” در روز چهارشنبه مورخ 14 آذر ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز جهانبینی در ورزش است. اولینبار که با کلمه جهانبینی آشنا شدم در کنگره ۶۰ بود، و تنها به معنی که در جزوه جهانبینی اشاره شده بود توجه کردم؛ اما در ادامه معنی و مفهوم جهانبینی برای من تغییر کرد. معنی و مفهوم جهانبینی را زمانی متوجه شدم که دیدم عدهای که تصمیم به درمان اعتیاد گرفتند در مکانهای ورزشی دور هم جمع میشوند و بهدوراز هرگونه هیاهو و جروبحثی ورزش میکنند. مصرفکنندگانی که هر کدام برای بههمریختن یک محله و یک قبیله کافی بودند، بعد از رهایی در کنگره در مکانهای ورزشی دور هم جمع میشوند و برای رسیدن به حال خوش، خیلی راحت و آرام با هم ورزش میکنند.
ورزشکردن بر روی صور آشکار و صور پنهان ما اثر میگذارد. خیلی از ورزشکاران را دیدیم که خیلی با هم دوست و صمیمی هستند؛ اما در حین مسابقه میبینیم که با هم به مشکل بر میخورند و با هم دعوا میکنند. این مسئله عدم جهانبینی در ورزش و ورزشکار است. اگر ورزشکاری در یکرشته ورزشی به مرحله بالایی رسید باید جهانبینی ورزشی فرد هم به همان اندازه بهمراتب بالا برسد که شاهد اتفاقات اینچنینی نباشیم.
پیام کنگره ۶۰ این است که هیچ باختی در کار نیست، یا میبریم یا میآموزیم. بردوباخت برای من نباید مفهومی داشته باشد. وقتی جهانبینی ورزشی وارد زندگی فردی شود ناخواسته روی تمام افراد خانواده تأثیر میگذارد و به سمت ورزش کشیده میشوند. در باشگاه تیراندازی با کمان کنگره که من حضور دارم، میبینم که خیلی از این افراد به واسطه سایر اعضای خانواده وارد این رشته ورزشی شدند.
آقای مهندس دژاکام در زمانی که تمام متخصصین درمان اعتیاد میگفتند اعتیاد درمان ندارد، روش درمان DST را ابداع کردند و در کنار آن جهانبینی را مطرح کردند. سالبهسال به تعداد رهاییها اضافه شد و دیدیم که جهانبینی چه نقش بسزایی داشت.
اگر شخصی ورزش کند، زمان بگذارد و تمرین کند؛ ولی روی ضلع جهانبینی کار نکند دقیقاً میشود؛ مانند مصرفکنندهای که فقط قطع مصرف کرده و به دلیل عدم به تعادل رسیدن جهانبینی برگشتخورده است.
ورزشکارانی هم که روی ضلع جهانبینی خود کار نمیکنند؛ هر چقدر جلوتر میآیند نتیجه برعکس میگیرند.
جهانبینی در ابتدا کنگره برای من فقط درمان اعتیادم بود. اما در حال حاضر جهانبینی به شکلی شده است که در تمام مراحل زندگی خودم در ورزش؛ کار؛ خانواده، تغذیه باید بتوانم از آن استفاده کنم. الان که یک عضو کنگرهای هستم باید جهانبینی و آموزشها روی من تأثیر خودش را نشان دهد و فرقی با گذشته خودم داشته باشم و این با عملکردن به آموزشها اتفاق میافتد.
امروز در فضای مجازی به مطلب زیبایی برخوردم که دوست دارم با شما به اشتراک بگذارم. یکی از ورزشکاران خوب کشورمان مطلبی را به اشتراک گذاشته بودند که نوشته بود به سه پیروزی در روز نیاز داریم . 1- یک پیروزی فیزیکی شامل پیادهروی، دویدن، شناکردن و… 2- یک پیروزی ذهنی که شامل خواندن، نوشتن و یادگرفتن است. 3- یک پیروزی روحی که همان شکرگزاری، مطالعه و رشد و تعالی انسان است. وقتی این مطلب را خواندم متوجه شدم که از سالهای پیش که وارد کنگره شدم، موبهمو تمام این مطالبی که در بالا گفته شد توسط کنگره و آقای مهندس دژاکام به من آموزشدادهشده. پیروزی فیزیکی، ورزش است که در پارک طالقانی انجام میشود. پیروزی ذهنی، گوشکردن سیدیها و نوشتن آن است. پیروزی روحی نیز همان شکرگزاری است که در کنگره آموزش گرفتهایم و انجام میشود. بهترین آموزشها در کنگره وجود دارد و ما باید شاکر آموزشهایی که از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان به ما رسیده است، باشیم.
دیدگاهتان را بنویسید