کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی پنجم و تأثیر آن روی من

کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی پنجم و تأثیر آن روی من

چهارمین جلسه از دور دوم کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر مهراب، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه “وادی پنجم و تأثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 27 تیر ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز وادی پنجم و تاثیر آن روی من است. این وادی می گوید: در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می نماید.

کتابی در گذشته خوانده بودم که مستندی بر اساس آن به نام راز ساخته شد که خیلی هم سر و صدا کرد. بیاندیشید و ثروتمند شوید.‌ کسانی که راه این کتاب و مستند را دنبال کردند، تابلو آرزوها برای خود ساختند و خواسته های خود را در قالب تابلو هر روز مشاهده می کردند و به آن خواسته فکر می کردند. وقتی از آن ها سوال می‌شد که چه کاری انجام می‌دهید، می‌گفتند تمرکز می‌کنیم برای رسیدن به اهدافمان. خوب چه کاری انجام می‌دهید؟ داریم شب و روز فکر می‌ کنیم و تصویر سازی می کنیم. متاسفانه در انتها همه سر خورده و ناامید می‌شدند و هیچ اتفاق خاصی نمی افتاد.
در این مورد آقای مهندس دژاکام با جهان بینی کاربردی که به ما آموزش می‌دهند، متوجه می‌شویم که باید این آموزش‌ها را وارد زندگی مان کنیم و به آنها عمل کنیم. بر مبنای عمل است که نتیجه خواهیم گرفت.
اینجاست که وادی پنجم به ما می‌گوید باید قدم برداریم، حرکت کنیم و تفکراتمان را از قوه به فعل درآوریم.
در وادی پنجم متوجه می‌شویم که باید عمل کنیم و برای رسیدن به آرامش باید تزکیه و پالایش کنیم. پله هایی که به مرور زمان باید طی کنیم عبارتند از: دوری از ضدارزش‌ها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، قضاوت و غیبت، پس‌انداز، توکل، رضا و تسلیم.
در مورد تجسس، غیبت و قضاوت کردن مثل این است که یک گله موش‌ را در انبار گندم رها کنی. یعنی هر کجا که بخواهیم کاری انجام بدهیم، تجسس و قضاوت نخواهند گذاشت چون تمام انرژی ما را خواهند گرفت.
در مورد غیبت، من زمانی که شروع می‌کردم به غیبت کردن برایم لذت بخش بود و انجام می‌دادم اما کم‌کم به دلیل همین آموزش‌ها هر لحظه و هرکجا که آگاه می‌شدم بلافاصله بر می‌گشتم و سعی می‌کردم از این ضدارزش فاصله بگیرم.
در مورد پس‌انداز، آقای مهندس دژاکام یک راهکار بسیار جالب در مورد مسائل مالی ارائه داده اند. چنانچه هیچ کاری نمی‌توانیم انجام‌ بدهیم حداقل پس انداز کردن را شروع کنیم. حتی اگر هیچی نداریم و فقط یک قرص نان داریم، باید یک چهارم آن را کنار بگذاریم و قناعت کنیم.
اما مهمترین نکته که به نظر من نمی‌گذارد دست به عمل بزنیم این است که نه توکل داریم، نه رضایت داریم و نه تسلیم هستیم.
کسانی که تسلیم می شوند به یک مقامی می‌رسند که تعریف کردنی نیست.
اگر تزکیه و پالایش کنیم، کم کم امکان آن فراهم می‌شود که به این مقام برسیم.
طبق وادی پنجم در راستای هدفی که داریم باید حرکت کنیم و به نتیجه آن نباید کاری داشته باشیم. باید قدم اول را برداشت و توکل کنیم به خدا و راضی به رضای خداوند باشیم و در انتهای آن هر چه که شد تسلیم خداوند شویم.

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


پشتیبانی