بایگانی ماهانه: قالب تاریخ آرشیو به صورت ماهانه

کارگاه آموزشی عمومی؛ وادی چهارم و تأثیر آن روی من

چهاردهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر کامران، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر بهزاد با دستور جلسه “وادی چهارم و تأثیر آن روی من در روز چهارشنبه مورخ 30 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: وادی چهارم می گوید در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. در ابتدای وادی برای ما توضیح داده که شهر وجودی یا جسم ما، مانند یک آبادی است. به تعبیر دیگر، کل شهر وجودی ما از چهارده آبادی (وادی) تشکیل شده است و برای اینکه بتوانیم این شهر وجودی را آبادتر کنیم، نیاز است که این آبادی‌ها را بشناسیم. چهار وادی ابتدایی معروف به وادی های تفکر است که در همان ابتدا به ما می‌گوید برای اینکه بخواهیم چیزی داشته باشیم یا قدمی برداریم و کاری انجام بدهیم، باید ابتدا فرق بین فکر و تفکر را بدانیم. خود من وقتی این را متوجه شدم که در مسیر سفر اول بودم و تلاش کردم مبدا، مقصد و هدف ام را بدانم که باید درست حرکت کنم تا بتوانم به یک رهایی و درمان با کیفیت برسم. شخصا چند بار تجربه سفر در کنگره 60 را داشتم اما متاسفانه موفق نمی شدم که درست حرکت کنم. ولی باردیگر که برای درمان اعتیاد اقدام کردم، سعی کردم تمام متون کنگره را بخوانم و درست انجام دهم تا بتوانم نقطه ضعف های خودم را پیدا کنم‌. خداوند کمک ‌کرد و توانستم سفر خوبی داشته باشم و به درمان برسم. وادی چهارم به من آموزش داد که باید تمام مسئولیت کارهایم را بپذیرم. مسئولیت کار خودمان بر دوش خودمان است. همه چیز با سعی و تلاش خودمان است بدست می‌آید. خود من در زمان مصرف، انسان بی مسئولیتی نبودم اما چیزی که مرا عذاب می داد این بود که می دیدم ازدواج کرده ام، و علاوه بر مسئولیت خودم، مسئولیت همسر و فرزندانم نیز بر عهده من است به همین دلیل بود که عذاب میکشیدم و بیشترین عذابم این بود که مسئولیتی را بر عهده گرفته ام و نمیتوانم‌ در انجام این مسئولیت‌ها به خوبی عمل کنم. علت هم اعتیاد به مواد مخدر بود که من را بی مسئولیت کرده بود. در مسیری که حرکت می‌کنیم باید آگاه باشیم. زمانی که با مسائل روبرو می شوم تفکر کنم که کجای کارم ایراد داشته و یا کجا خودم و نیروهای وجودی خودم را دست کم گرفته ام و یا اینکه مسئولیت کاری را که دارم انجام می‌دهم آیا درست انجام می دهم یا خیر. بارها از فرموده های آقای مهندس دژاکام شنیدم که چنانچه کسی وادی های تفکر را درست متوجه شود، آن شخص رها شده است و سفر اول او به اتمام رسیده است. از خداوند می خواهم تمام دوستان سفر اولی به رهایی و درمان اعتیاد برسند.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن

سیزدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر کامران، نگهبانی مسافر محسن و دبیری موقت مسافر بهزاد با دستور جلسه “کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن در روز چهارشنبه مورخ 23 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر، نوشته جناب مهندس دژاکام است. ابتدا در مورد نویسنده کتاب میخواهم صحبت کنم. آقای مهندس دژاکام خودشان مصرف کننده بوده اند و خیلی از مسائل و مشکلاتی که یک مصرف کننده با آن دست به گریبان است، با آن درگیر و روبرو شده اند. جزء به جزء و با پوست و گوشت و استخوان خودشان لمس کرده اند. یعنی انسانی نبوده اند که پشت میز نشین باشند و یا حتی یک پک هم به سیگار نزده باشند که حالا بخواهند برای من مصرف کننده راه و روش درمان اعتیاد را توصیح دهند. به دریا رفته می‌داند مصیبت های طوفان را. تک تک سوال‌هایی که یک فرد مصرف کننده در مسیر درمان با آن روبرو خواهد شد را خود آقای مهندس لمس کرده اند. بنابراین می‌توان به کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر اعتماد کرد. باید قبول کرد که آقای مهندس آدمی بوده اند که تمام این چالش ها و مشکلات مصرف مواد مخدر را چشیده و تجربه کرده اند. باید به توصیه هایی که در این کتاب آمده است، تمتم و کمال گوش کنیم و عمل کنیم. اسم کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر به این دلیل انتخاب شده که در۶۰ درجه زیر صفر همه چیز یخ می‌زند و سرمای 60 درجه زیر صفر تمثیل اعتیاد است. این سرما تمام حس های انسان را می بندد، به طوری که انگار هیچ حیاتی وجود ندارد. حتی گل هم در این سرما شکوفه نمی‌زند. به همین دلیل است که حس های انسان هم یخ می‌زند. انسان موجودی می‌شود که حین مصرف مواد، فقط کارهایی براساس رفع تکلیف و عادت انجام می‌دهد و هیچ کار مفیدی از او ساخته نیست و کلا به نوعی یخ زده است. با این حال آقای مهندس دژاکام می فرمایند فرد مصرف کننده، با گوش کردن و سر سپردگی به توصیه های این کتاب می‌تواند از این سرما عبور کرده و به درمان برسد. دیگر موضوع مهم این کتاب پرداختن به صورت مسئله اعتیاد است که آقای مهندس به خوبی برای ما توضیح داده و مشخص نموده اند. آن هم در زمانی که کسی نمی‌دانست اعتیاد چیست و با مصرف مواد مخدر چه تخریبی در انسان رخ می‌دهد. در این کتاب خیلی راحت و ساده توضیح می‌دهند که من مصرف کننده جسم خود را خراب کرده ام و مواد مخدر بیرونی را چگونه جایگزین مواد مخدر درونی خود کرده ام. حال این مبدا ماست که معین شده، مسیر هم که مشخص شده که درمان با روش DST یا تدریجیاست. مقصد کجاست؟ مقصد تعادل، آرامش است. درمان اعتیاد یعنی ما در لابراتوار هروئین سازی کار کنیم اما هیچ وسوسه و میلی به مصرف آن نداشته باشیم. یک سری اساتید هم در این کتاب با دیالوگ هایی که آقای مهندس با آنه ا دارند آشنا می شویم و پیام های این کتاب واقعا برای ما قوت قلب است. ضمنا این کتاب چهارده تصویر دارد که شرایط مختلف را در مسیر درمان به نمایش می گذارد که اولین تصویر در این کتاب را مقداری در مورد آن توصیح می دهم. تصویر عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر که نمایانگر مسیر درمان است و ما همان ماشینی هستیم که در تصویر می بینیم که باید از این گردنه ها و پیچ و خم ها گذر کنیم تا به درمان برسیم. این تصویر به ما می‌گوید که خیلی به آرامی باید حرکت کنیم. شتاب و عجله جایز نیست. حتی بوق هم نباید زد چون ممکن است باعث شود برف و قندیل های یخ زده بر سر ما آوار شود و دفن شویم و یا به ته دره سرازیر شویم. به عقیده من کل زندگی باید به آرامی طی شود و حرکت کنیم. شاید ما فکر کنیم از خیلی افراد عقب ماندیم و یا خیلی از مشکلات و جود دارد که حل نکرده ایم و دچار این احساس می‌شویم که از زندگی خیلی عقب افتاده ایم. اما اینگونه نیست. تمام انسان‌هایی که به آرامی حرکت می کنند به اکثر اهدافشان می‌رسند واز زندگی راضی هستند. ولی کسانی که شتاب زده و هیجانی عمل می‌کنند ممکن است در ظاهر به چیزهایی برسند ولی آن آرامش لازم را ندارند.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی

دوازدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر محمد، نگهبانی موقت مسافر احمد و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “آداب معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی در روز چهارشنبه مورخ 16 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: ادب یعنی روش، بر همین اساس در جامعه آدابی داریم که باید رعایت شوند. همچنین در کنگره هم آدابی وجود دارد که از ابتدا آنها را یاد می‌گیریم مثل وظایف رهجو. اگر این آداب را به جا آوردیم، به تعادل می رسیم. انسان مصرف کننده کاملا در بی نعادلی است و این در همه ابعاد زندگی او قابل مشاهده است. لذا برای نجات از بی تعادلی باید با آموزش، آداب انجام دادن هر عملی را یاد بگیریم. دستیابی به تعادل مثل نفس، مراحل دارد و یک مرتبه اتفاق نمی‌افتد. مولانا می‌فرماید: از خدا جوییم توفیق ادب، بی‌ادب محروم ماند از لطف رب، چطور از خدا جوییم توفیق ادب؟ تجربه من در این مورد این است که در زمان مصرف در کارهایم زیاد اشتباه داشتم ولی کنگره به من تفکر کردن را آموزش داد و آموزش‌های کنگره بهتر زندگی کردن را به من آموخت. اعتیاد یک بار سنگینی است که نمی‌گذارد شما حرکت کنید. بعد از درمان این بار سنگین از دوش شما برداشته می‌شود. مشکلات جسمی و روحی شما خوب می‌شود و شما می‌توانید در راه درست حرکت کنید. باید آموزش بگیریم هر محیط آداب خاص خود را دارد. حتی هر محیطی یک لباس خاص خودش را دارد. در مورد آداب معاشرت می توانیم سی دی آقای مهندس دژاکام را در این باره گوش کنیم که نکات بسیار مهم و ارزشمندی را درباره آداب معاشرت به ما آموزش می دهند. یک انسان باید آداب معاشرت و روش‌های آن را به درستی اجرا کند مانند غذا خوردن، چه میزان خوردن و چگونه خوردن. کسی‌که این آداب را به جا بیاورد باادب و کسی‌که به جا نیاورد بی‌ادب است.  انسان باید روی حرفی که می‌زند کنترل داشته باشد برای مثال یک مرتبه حرف زشتی از دهانش بیرون نیاورد، توی حرف دیگران نپرد، موقع غذا خوردن حرف نزند و ... آز آداب غذا‌خوردن در میهمانی هم این است که مهمان تا صاحب سفره شروع به غذا کشیدن نکرده نباید غذا بکشد و بخورد و صاحب سفره اولین نفری هست که غذا را می‌کشد و آخرین نفری هست که از سر سفره بلند می‌شود و اینکه وقتی چند نوع غذا هست یک نوع انتخاب کند و بخورد. از آداب صحبت کردن با دیگران یکی این است که آقایان وقتی با خانم‌ها صحبت می‌کنند نباید ضمیر مفرد استفاده بکنند. به جهت احترام ما در فارسی از ضمیر «شما» استفاده می‌کنیم. مراجعه به ادارات نیز اصولی دارد مثل نشستن بر روی صندلی باید با اجازه باشد، احترام‌ گذاشتن به حقوق دیگران، رعایت کردن فاصله، دخالت و تجسس نکردن در کار دیگران و ... همه ما می دانیم که سلام کردن وظیفه کوچکترهاست اما احوالپرسی وظیفه بزرگترهاست . یعنی کوچکتر نمی تواند احوالپرسی را شروع کند بلکه بزرگتر است که اگر با ما احوالپرسی کرد چواب می دهیم . در مورد دست دادن هم کوچکترها نمی توانند برای دست دادن با بزرگترها پیشی بگیرند . بلکه بزرگتر است که اگر خواست و تمایل داشت که با ما دست بدهد ما باید با او دست بدهیم . یک بار دیگر به شما عزیزان توصیه می کنیم سخنان نگهبان کنگره ۶۰ در خصوص آداب معاشرت را در سی آداب معاشرت ، ادب و بی ادبی گوش کنید و لذت ببرید.
ادامه مطلب...

کارگاه آموزشی عمومی؛ سیگار

یازدهمین جلسه از دور اول کارگاه های آموزشی عمومی کلینیک شفای سبز با استادی مسافر احمد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه “سیگار در روز چهارشنبه مورخ 9 خرداد ماه 1403 راس ساعت 18 آغاز به کار نمود. خلاصه سخنان استاد: در گذشته مصرف سیگار در کنگره ۶۰ یک مسئله عادی بود تا اینکه در سال ۱۳۹۰ آقای مهندس دژاکام به علت مصرف سیگار سکته کردند و از همین جا درمان سیگار استارت خورد. جناب مهندس در ابتدا آدامس نیکوتین را جایگزین سیگار کردند و درمان سیگار با روش دی‌اس‌تی یا همان تدریجی توسط ایشان ابداع شد.
از آن زمان تا اکنون، بیش از ده هزار نفر با این روش توانسته‌اند مصرف سیگار یا قلیان خود را درمان کنند.
تخریب و تلفات سیگار خیلی بیشتر از مصرف مواد است. مرگ و میر که در اثر مصرف سیگار رخ می‌دهد بیشتر از مرگ و میر بر اثر مصرف مواد مخدر و حتی سوانح و تصادفات رانندگی است. خیلی از مصرف کنندگان سیگار بر اثر مصرف آن دچار سکته قلبی یا انواع و اقسام سرطان مثل سرطان ریه، حنجره و ... می‌شوند.
سیگار چهار هزار نوع مواد سمی دارد که نیکوتین یکی از آن‌هاست. سیگار در کنگره ۶۰ آنتی ایکس محسوب می‌شود، چون نیکوتین مثل ترکیبات مواد مخدر از سد خونی مغز عبور می‌کند و اثرات منفی روی ترشحات مواد بیوشیمی می‌گذارد و اعتیاد آور است.
در ریه انسان سلول‌هایی به نام مولاژ وجود دارد که ریه را تمیز می‌کند. دود سیگار یک لایه قیر مانند روی این سلول‌ها ایجاد می‌کند و عملاً آنها را از کار می‌اندازد و باعث می‌شود اکسیژن کمتری به سلول‌ها برسند و در نتیجه ایمنی بدن ضعیف شود. به همین دلیل است که مصرف کنندگان سیگار سیستم ایمنی بدنشان ضعیف است و ممکن است زودتر و یا بیشتر از دیگران بیمار شوند و طول درمان بیماری آن ها نیز طولانی تر است‌.
تجربه من در زمان مصرف روزانه سی نخ سیگار اینگونه بود که همیشه همراه با تنفس من صدای خس خس شنیده می‌شد. هنگام فعالیت‌هایی از قبیل پیاده روی سریع یا دویدن در سینه‌ام احساس سوزش داشتم. سینه‌ام همیشه خلط داشت، با کمی صحبت کردن سرفه می‌کردم. رنگ لب‌هایم تیره بود. طعم، مزه و بو را به خوبی حس نمی‌کردم. خواب خوبی نداشتم، به سختی خوابم می‌برد و به سختی بیدار می‌شدم. سطح انرژی‌ام اکثر اوقات پایین بود و زود خسته می‌شدم. اما بعد از شروع سفر سیگار و پروسه درمان، رفته رفته و با گذر زمان همه این مسائل و مشکلاتی که داشتم حل شدند.
هدف از این دستور جلسه آن است که این نقطه تفکر در من ایجاد شود که با مصرف سیگار به خودم آسیب می‌زنم و برای داشتن زندگی سالم و همچنین حال خوب، باید برای درمان سیگار اقدام کنم.
از دیدگاه کنگره ۶۰ شخصی که از مصرف مواد مخدر رها شده است ولی هنوز مصرف سیگار دارد، ساختارهای اعتیاد در او وجود دارند و آن شخص هنوز هم به نوعی مصرف کننده است و اعتیاد همراه اوست. به همین دلیل آقای مهندس دژاکام جدیدا درمان سیگار را اجباری کرده‌اند و تازه واردین پس از گذشت دو الی سه ماه باید برای درمان نیکوتین اقدام کنند.
ادامه مطلب...

پشتیبانی