دلنوشته درمان شده ای از خارج کشور (درمان راه دور)
سلام سید رضا هستم یک مسافر. در دانمارك زندگى مى كنم و از راه دور به درمان رسيدم. روش درمان دی اس تى، داروى درمان ترياك، راهنما آقای احسان رنجبر، مدت درمان ٩ ماه.
من به مدت هشت سال و نیم درگیر مواد مخدر از قبیل تریاک، ترامادول، متادون و شیره بودم.
به نظر من هر کسی که قدم در این راه می گذارد آگاهی و شناخت کافی از مواد ندارد. به همین دلیل با اولین دود یا مورفینی که به بدن خود میرساند عاشق آن می شود.
با تجربه اولین دود به خودم گفتم عجب چیزی است. اما نمی دانستم که با بدن من چه میکند و تنها بهحال خوشی که داشتم فکر می کردم.
آدمی بودم که هر شب بعد از کار ورزش می کردم. یک ساعت می دویدم. حتی سیگار هم نمی کشیدم.
وقتی مصرف کننده شدم تا حدود هفت سال اصلا به این فکر نمی کردم که مواد مصرف نکنم. اصلا به فکر درمان نبودم. اما ناگفته نماند که یک بار به مدت ۳ ماه ترک کردم اما به خاطر اینکه بدنم به شدت در این سال ها تخریب شده بود حال خوبی نداشتم. به شدت دچار وسوسه می شدم و به ناچار دوباره مصرف کردم.
تا این که یک ندا از درونم به من گفت تا كى مى خواى ادامه بدى؟ خسته نشدی؟ تا کی میخوای این راه رو ادامه بدی؟ شاید خیلی از کسانی که به درمان رسیدن این تجربه رو داشته باشن. اون ندا، ندای درون خودم بود که باعث شد راه زندگی من تغییر کند.
پیش خودم گفتم آره واقعا، تا کی؟ تا کی میخوای مصرف کننده باشی؟ من دارم با خودم چه کار می کنم؟ این آدمی که حالا هستم نبودم! آدمی بودم که حتی از بوی سیگار بدم می آمد حالا ببین به چه روزی افتادم.
به فکر درمان افتادم. در يوتیوب فيلم هاى استاد گران قدر آقای مهندس دژاكام را نگاه مى كردم. می ديدم كسانی با تخريب بالاتر از من به درمان رسيدن. به خودم می گفتم اگر اين ها توانستن من هم می توانم. اما برای اینکه راه درست را طی کنم به یک راهنما نیاز داشتم.
خوشبختانه یک روز زیر یکی از ويدئوهاى استاد دژاكام نوشتم «آیا کسى هست که به من کمك کند؟ من شمال اروپا زندگی می کنم »
از شانس خوب من شماره تلفن آقای احسان رنجبر را به من دادند. بهتر بگم فرشته نجاتم را پیدا كردم. به هر ترتیب زیر نظر مرکز شفای سبز قرار گرفتم و با راهنمایی هایشان زندگی ام ١٨٠ درجه عوض شد.
يادم می ياد روزهاى اول که با آقا احسان آشنا شدم گفتم من خسته شدم مى خواهم يكباره مواد را ترک کنم. به اصطلاح سقوط آزاد. اما آقا احسان به من گفت این كار عوارض دارد و برات خوب نیست؛ این راه ما نيست.
بعد از چند روز كه تمام بدنم درد گرفته بود و نمى دانستم چه کار کنم دوباره با آقا احسان تماس گرفتم و این بار ارتباطم را ادامه دادم و با راهنمايی که از ایشان گرفتم زندگی ام عوض شد.
از خداوند سپاسگزارم که آقا احسان را سر راهم قرار داد که از تاريكى به روشنایی برسم.
تشكر ویژه دارم خدمت آقا احسان و مدیریت کلینیک شفای سبز آقای دکتر فتحی. نمى دانم با چه زبانى قدردانى كنم. زندگى خودم را مدیونشان هستم.
اما تجربه من در زمینه درمان اینگونه است که درمان، سختی هاى خودش را دارد. كسى که چند سال با كشيدن مواد مخدر بدن خودش را عادت داده، وقتى مى خواهد به درمان برسد بايد داروی خوراكى مصرف كند. به خودم مى گفتم كاش درمان هم كشيدنى بود. اما امكان ندارد.
خدا را شكر میکنم که عادت كشيدن هم از سرم پريد.
مسافر رضا
1 دیدگاه
سلام آقا رضا تبریک و هزاران تبریک برشما دوست عزیز